English Version
This Site Is Available In English

در صور آشکار، با مفاهیمی مثل آداب معاشرت، ادب، بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی روبه‌رو هستیم

در صور آشکار، با مفاهیمی مثل آداب معاشرت، ادب، بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی روبه‌رو هستیم

چهارمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ مسافران و همسفران نمایندگی ارگ کرمان با استادی مسافر ابوالقاسم، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر غلامرضا با دستور جلسه : "آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی" در روز  پنجشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار گردید

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، ابوالقاسم هستم، یک مسافر.

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز در شعبه ارگ حضور دارم. از نگهبان محترم جلسه بابت فرصتی که در اختیار من گذاشتند تشکر می‌کنم و قدردان محبت‌های استاد نقدی عزیز هستم.

در خصوص دستور جلسه این هفته، واقعاً شاهد صحبت‌های پربار و آموزنده‌ای از بچه‌ها بودیم. من همواره سایت ارگ را دنبال می‌کنم و مطالب مربوط به دستور جلسات هفتگی را می‌خوانم. همیشه از صحبت‌های اساتید برداشت‌های خوبی کسب کرده‌ام.

به نظرم این دستور جلسه دو بُعد دارد: یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان.

در صور آشکار، با مفاهیمی مثل آداب معاشرت، ادب، بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی روبه‌رو هستیم. این‌ها مفاهیمی هستند که نقطه مقابل هم‌اند. وقتی انسان آداب معاشرت را رعایت می‌کند، به آرامش می‌رسد؛ اما وقتی از ادب فاصله می‌گیرد، از تعادل هم خارج می‌شود.

من ابوالقاسم، زمانی‌که به سمت مصرف مواد رفتم، این تصمیم از روی بی‌تعادلی بود. کوچک‌ترین حرفی که برخلاف میل من زده می‌شد، مرا از کوره به در می‌برد و پناه می‌بردم به مواد. اما وقتی به کنگره آمدم، متوجه شدم که این دستور جلسه به‌طور مستقیم به مسیر تعادل‌بخشی من ارتباط دارد. مثلاً اگر به تعادل رسیده باشم، داروی OT را به‌موقع مصرف می‌کنم؛ اگر راهنما تذکری داد، ناراحت نمی‌شوم.

در این مسیر، صبر و استقامت بسیار مهم‌اند؛ چراکه انسانی که از چرخه طبیعی و متعادل خود خارج شده، حالا باید سختی‌ها را بپذیرد تا دوباره به وضعیت طبیعی برگردد. باید سی‌دی بنویسم، نظم را رعایت کنم و گوش‌به‌فرمان راهنمایم باشم.

در دوران مصرف، خشم، نفرت و کینه باعث خروج من از تعادل می‌شدند. یکی در این وضعیت پناه می‌برد به مواد، یکی به تنهایی، یکی به خودکشی یا حتی خشونت. اما انسانی که تعادل خود را حفظ می‌کند، در نهایت به آرامش می‌رسد. تا زمانی که به تعادل نرسیم، آرامش را تجربه نخواهیم کرد.

خود من وقتی به کنگره آمدم، انتظار داشتم کسی چیزی به من نگوید، مرا درک کنند، و بابت درمانم به دیگران منت داشتم. در خانه هم اگر خانواده‌ام حرفی می‌زدند، سریع از تعادل خارج می‌شدم. آن‌ها به من می‌گفتند: «تو که کنگره می‌روی، پس چی یاد گرفتی؟»
و من می‌گفتم: «۳۰ سال مصرف‌کننده بودم و در بی‌تعادلی کامل به سر می‌بردم؛ هر کاری که خواستم انجام دادم. حالا چطور انتظار دارید در عرض ۱۰-۱۱ ماه به تعادل برسم؟»

به همان اندازه که در دوران مصرف به خود و خانواده‌ام خسارت وارد کردم، باید ذره‌ذره آموزش بگیرم، تمرین کنم و این آموزش‌ها را در زندگی‌ام به کار ببندم تا به تعادل برسم. و این کار بسیار دشوار است.

در بُعد صور پنهان، هر چه انسان صبر و ظرفیت درونی خود را افزایش دهد، زودتر به تعادل می‌رسد و با هر حرف یا اتفاقی از تعادل خارج نمی‌شود. وقتی به تعادل برسیم، دیگر هر کسی نمی‌تواند با یک کلام یا رفتار، آرامش و تعادل ما را به هم بزند.

من شخصاً خیلی با این دستور جلسه درگیر بوده‌ام و همیشه آن را با خودم مرور و تمرین کرده‌ام. هر بار که به جلسات کنگره می‌آیم، برای این است که آموزش ببینم، به تعادل برسم و نقطه تحملم را بالا ببرم. چون هرچه انسان تحمل بیشتری داشته باشد، کمتر از تعادل خارج می‌شود؛ چه در سفر اول باشد، چه در سفر دوم.

از این دستور جلسه بسیار آموخته‌ام و از شما ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش دادید.

عکس : مسافر فرزاد لژیون دوم

تایپ : مسافر محمد لژیون سوم

ویرایش : مسافر امیرهادی لژیون دوم

بارگزاری : مرزبان خبری مسافر احسان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .