English Version
This Site Is Available In English

به سمت تعادل

به سمت تعادل

جلسه چهارم از دوره‌ سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی بوئین‌زهرا با استادی راهنما مسافر داوود، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حامد، با دستور جلسه " آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی " روز پنجشنبه 22 خرداد ۱۴۰۴  رأس ساعت ۱۷ آغاز به‌کارکرد.

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان داوود هستم یک مسافر، ابتدا از همه خدمتگزاران این شعبه، مخصوصا آقا مهدی و آقا داوود که اجازه دادند من در این جایگاه قرار بگیرم، تشکر میکنم.

دستور جلسه : آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی.

ما در زندگی شخصی خود همیشه این آداب و معاشرت را کم و بیش از خانواده خود آموخته ایم ولی این آموختن کافی نیست، این درصد آموختن آداب و معاشرتی که از پدر و مادر خود آموخته ایم کافی نبوده است، چون برای مثال پدر و مادر خودم فقط به این فکر بوده اند که دنبال بدست آوردن لقمه نانی، یا به فکر کسب درآمد باشند. وقت این را نداشته اند که بخواهند به فرزند خود آداب معاشرت را آموزش دهند. و این داوودی که شکل گرفت در آداب و معاشرت به درجه خوبی نرسیده بود. در ادامه هم که درگیر مصرف مواد شدیم، وقتی تخریب مصرف مواد هم وارد این قضیه شد به طور کلی آداب معاشرت از بین رفت.
من وقتی مصرف مواد داشتم، آداب معاشرت بلد نبودم. کنگره با آموزش های خود آداب معاشرت را به ما می آموزد. یکی از مهم ترین ضلع های این دستور جلسه (آگاهی) است. آموزش می بینیم که چگونه آداب معاشرت داشته باشیم. آقای مهندس در سی دی دشمن به ما راه و روش آداب معاشرت را آموزش می دهد که چگونه با اعضا خانواده خود کاسبی کنیم. آقای مهندس می فرمایند که اگر می خواهی حتی با برادر خود شراکتی داشته باشی باید اول قوانین آن را بدانی اما بهتراست که وارد کاسبی نشوید چون پیوند خونی یا رابطه ای که با برادر خود دارید به خاطر کاسبی از بین می رود، در این سی دی آقای مهندس تعریف می کند که به خاطر کاسبی، من و برادرم از همدیگر شکایت کردیم. در ادامه می فرمایند که اگر می خواهی با برادر خود کاسبی انجام دهی باید با اصول و قواعد  و حساب و کتاب باشد و همه چیز ذکر شده باشد تا رابطه برادری خدشه دار نشود.

ضلع دیگری که خیلی مهم است و مسافران نمی توانند همسفران خودشان را وارد کنگره کنند همین آداب معاشرت است که بسیار تاثیر گذار است و عامل اصلی نیامدن همسفران به کنگره، عدم تغییر مسافر است. نظر من این است که وقتی انسان مرز سنی 40 سال را رد می کند خیلی سخت می تواند تغییر کند و تنها پارامتری (موردی) که می تواند باعث تغییر شود، محبت است. این تغییر وقتی در آداب و معاشرت اتفاق می افتد، باعث می شود به چشم همسفر دیده شود؛ به طور مثال همسفر می بیند که در گذشته مسافرش آداب غذا خوردن را بلد نبوده است، اما وقتی وارد کنگره شده و آموزش دیده است حالا طرز غذا خوردنش تغییر کرده و آداب غذا خوردن را آموخته است. یا طرز رفتار کردن با دیگران را بلد نبوده است، اما حالا می داند که چگونه با دیگران رفتار کند.
بزرگترین دشمن انسان جهل و ناآگاهی است یعنی هر اتفاقی یا هر بلایی که سر خودمان می آوریم همه اش به خاطر جهل و نادانی است. وقتی من داوود مصرف کننده شدم، نمی توانم گردن کسی دیگر بیندازم. پروسه اعتیاد 10 ماه است اگر کسی 3 ماه مصرف کند و دیگر مصرف نکند مصرف کننده نشده است چون در سیستم جسمش تخریب ایجاد نشده است. اگر 10 ماه مداوم مصرف کند دچار اعتیاد شده است و به همین شکل هم  10 ماه زمان لازم است تا از بند اعتیاد خارج شود. نادانی و جهل هم، زمان بر است نمی توانیم یک شبه آگاهی بدست بیاوریم باید وارد سفر دوم شویم و مسئله زمان لازم است  تا آگاهی لازم را بدست بیاوریم.

قسمت دوم که در مورد ادب و بی ادبی است؛
وقتی کلمه ادب می آید، بیادم می آید که ادب، آداب و اصولی دارد. یعنی انسانی که می خواهد ادب داشته باشد باید آدابش را بلد باشد تا بتواند انسانی مودب بشود. شخص اگر آداب ادب را بلد نباشد، نمی تواند انسانی مودب باشد. این مورد هم وصل می شود به آگاهی، که باید من آگاهی این را داشته باشم تا بتوانم انسانی مودب بشوم.
آخر این کار وصل می شود به انسانی که تغییر کرده است که می تواند از تاریکی ها بیرون آید و در ادامه این دو مورد تعادل و بی تعادلی به وجود می آید. انتهای این داستان می شود کسی که از دل تاریکی ها بیرون آمده است و به سمت تعادل حرکت می کند، هدف این است که به تعادل برسیم. کسی که در تاریکی باشد، قدر نور را می داند. وقتی شروع به سفر کردن می کنی، کم کم متوجه این می شوی که کجای تاریکی ها بوده ای، این مورد هم برای مسافران است هم برای همسفران؛ چون وقتی همسفران وارد کنگره می شوند تازه می فهمند که در تاریکی ها بوده اند. یعنی اینکه در آگاهی نبوده اند و علم زندگی کردن را نداشتند اما وقتی که وارد کنگره می شوند و آموزش می گیرند،  یادگیری باعث لذت و آرامش می شود. در آخر امیدوارم همه به تعادل برسیم.

مرزبان کشیک: مسافر مرتضی

تایپ: همسفر امیر حسین

تنظیم: مسافر حامد

با احترام، سایت نمایندگی بوئین زهرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .