برداشت از سیدی همسفر مریم
باید بدانیم که به هر چیزی که فکر کنیم، همان را جذب میکنیم؛ شادی، نفرت، ناامیدی، خشم و کینه، این فرکانس انسان است. مهم نیست کجا هستید یا که هستید مهم آن است که به چه چیزی فکر میکنید. افکار ما است که همه چیز را به وجود میآورد؛ پس اگر به منفی فکر کنیم، منفی را جذب میکنیم و اگر به مثبت فکر کنیم، امواج مثبت را جذب خواهیم کرد.
"در تلاش باشید که مردهها را زنده گردانید." شما به جانها جان بدهید و خواهید دید که فقط مسیح نیست که مردگان را زنده میکند. منظور این است که از بیجان، تولید جان کنید؛ یعنی دوباره احیا کردن و یافتن مطالبی که فراموش کردهاید. این به معنای زنده کردن مردگان نیست، بلکه به معنای احیا کردن است. کار ما احیا کردن است. بسیاری از ما از مردهها بدتر بودیم، فردی سالها تحصیل کرده، احترام و آبرویی دارد، اما به یکباره به واسطه اعتیاد کارتنخواب شده و همه فضایل مثبت انسانی را از دست داده و تمام آن آگاهی و دانشی که روزی کسب کرده در گوشهای گذاشته، اما با جانبخشی و احیای این فرد حیات دوباره را به او بازمیگردانیم. پس ما قدرت احیای خود و دیگران را داریم این همان ممکن کردن غیرممکنها است. همچون کنگره۶۰ که توانست با نظم، افراد زیادی را دور هم جمع کند و اعتیاد را درمان کند.
گاهی انسان به بنبست میخورد و خیال میکند، همه چیز تمام شده است؛ اما نیرویی که ما را هدایت میکرد، همه دربها را به یکباره بر روی ما نمیبندد تا بتوانیم از قدرت فکر خود در راه امور سخت استفاده کنیم. زمان میگذرد؛ اما گاهیاوقات بهقدری سخت میگذرد که هر لحظه آن برابر با یک سال میشود. خداوند هیچگاه همه درها را نمیبندد و فقط باید با تفکر برای آن امور سخت راهی پیدا کنیم که خداوند خود فرموده من در این مسیر وسایلش را فراهم میکنم، فقط کافی است تو ناامید نشوی و تلاش کنی؛ پس باید با تحمل زیاد پیش برویم و ابرهای تیره را بشکافیم تا به نور الهی برسیم.
بعضی افراد فطرت بد دارند که این هم دلیل دارد و به زمان آفرینش و جهان الست ربط دارد که برای ایشان شب و روز و حق و ناحق فرقی ندارد و برای منافع خودشان دست به هر کاری میزنند تا آنجا که همه چیزشان به تاریکی و ظلمت برود، پس اگر از آن دسته نیستیم باید بدانیم این سختیها باید باشند تا ما برای رهایی از غل و زنجیرها و جهل و نادانیها چارهای کنیم؛ پس درخت دوستی را بکارید و درخت دشمنی را از خاک به در کنید که دشمنی بر مبنای جهل است و بر مبنای آگاهی و دانایی نیست. کسانی که بر دشمنی پافشاری میکنند، در جهل و نادانی به سر میبرند و میوه دشمنی، رنج بسیار است. در حالی که دوستی و محبت برای انسان آرامش و صلح به ارمغان میآورد.
برداشت از سیدی همسفر شیما
انسان به همه چیز فکر میکند و احتمال بروز مشکلات را پیشبینی میکند؛ ولی اصلاً به فکرش هم خطور نمیکند که برادر با برادر دشمنی کند و اعضای خانواده با هم ستیز کنند و برای حفظ منافع خود که اکثراً ناحق میباشد، حاضر به نابودی یکدیگر باشند. دشمنی معمولاً به خود انسان برمیگردد. تنها کاری که انجام میدهیم باید فاصله را با خواهر، برادر، دوست و آشنا حفظ کرد و تا حدالامکان با اعضای خانواده مسئله تجارت و شراکت نباشد، اگر دیگر ناگزیر بودیم همه چیز مشخص باشد، مکتوب باشد. برای همین است که در کنگره میگوییم رابطه خانوادگی نباشد، چون اگر باشد بعداً یک مشکلات و توقعاتی ایجاد میشود. رابطه کاری و خانوادگی ممنوع است و همه این مسائل اتفاقی نیستند، یک ریشه و پایهای دارند و پایهای است که پس از مدتی مانند چوبی که موریانه خورده باشد، ریزش میکند و پایه سستی دارد و انسانی که برعکس عمل میکند، روی پایه سستی بنا شده است.
دشمنی که وجود دارد در دو مقطع است یکی برای گذشته، یکی برای حال و بعضی دشمنیها ممکن است برای روز الست باشد. حالا باز با تمام این شرایط دشمنی به وجود آمد ما چهکار کنیم؟ دشمنی چه نتیجهای دارد؟ آقای مهندس میفرماید؛ باید ریشه آن را کند. انسان موجودی است که وقتی به مسائل منفی فکر میکند، مسائل منفی به طرف او جذب میشود، وقتی به مسائل مثبت فکر میکند امواج مثبت به طرف او جذب میشود. ما اعتقاد داریم نیروهایی هستند. کافی است تو به مسائل منفی فکر کنی تمام مسائل منفی میآیند، ناامیدی، ترس، اضطراب، دشمنی و کینه الهام میشود و تبدیل به انواع و اقسام ناراحتیها و بیماریها میشود.
هر فرد یک مثلث را تشکیل میدهد، یک ضلع خودش، یک ضلع خانواده، یک ضلع دوستان و خویشان. باید این حریمها را حفظ کند. جهان فقط زندگی زمینی نیست؛ در سیستم حیات هیچ چیز از بین رفتنی نیست؛ ظلم به انسان برمیگردد، هر کاری که انسان انجام میدهد به خودش برمیگردد، انسان تا وقتی زنده است با همه چیزش با اموالش ارتباط دارد، وقتی رفت دیگر هیچ چیز برایش نیست؛ ولی خاطرهاش رنج ابدی است. این درس عبرتی برای امثال ما است. هر چقدر روان و روح انسان پالایش بشود میتواند به مراحل بالا عروج کند. انسان اگر امواجش مثل لاستیک دودی باشد دودها را جذب میکند، همان سطح پایین است ولی اگر امواجش ظریف و تمیز و پرنور باشد، امثال خودش را جذب میکند.
منبع: سیدی دشمن
نویسنده: همسفر مریم و همسفر شیما رهجویان راهنما همسفر شادی (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
75