ما در کنگره معتقدیم درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان

(به نام قدرت مطلق الله)

چهاردهمین جلسه از دور اول از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ویژه مسافران نمایندگی رزن با دستور جلسه:(آداب معاشرت،ادب و بی ادبی ،تعادل و بی تعادلی) با استادی مسافر محمد و نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد در روز یک‌شنبه مورخ ۱۸ خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود،

خلاصه سخنان استاد:
،سلام دوستان محمد هستم یک مسافر ،
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکررا دارم و سپاسگزارم بابت فراهم کردن
بستری همچون کنگره 60
وهمچنین از راهنمای سفر اولم آقای عباس جربان بسیار ممنون و سپاسگزارم که اجازه دادند من در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم و ازشما عزیزان آموزش بگیرم،
در خصوص دستور جلسه ،
در مورد آداب و معاشرت باید بگویم که این مبحث برمیگردد به تعادل و بی تعادلی که هردو باهم رابطه مستقیمی دارند ،کسی ادب دارد تعادل هم دارد اما کسی که بی ادب است تعادل هم ندارد ،
ادب و آداب یعنی یک روش یا یک آیین و مجموعه ی این آداب را

ادب اطلاق میکنند،حال ممکن است که ما صدها آداب داشته باشیم،
مثل آداب غذا خوردن ،آداب برخورد کردن، آداب صحبت کردن ، هرکدام دارای قوانین و مراتب خودش است،در کنگره شخصی که سفر اول او به پایان رسیده است،باید به تعادل برسد واگر قرار باشد کسی بعد ازدرمان اعتیاد هم رفتارو منش خود را تغییر ندهد و همانند سابق رفتار نماید از نظر کنگره به درمان نرسیده است،

به فرموده آقای مهندس دژاکام اگر کنگره 60 می خواست معتاد ترک دهد هرکدام از خدمت گزاران به این جایگاه نمی رسیدند، ما در کنگره می خواهیم استاد پرورش و تحویل دهیم و این یعنی به تعادل رساندن فرد بی تعادل!
دقیقا کاری که در کنگره صورت میگیرد و
بالاتر از درمان می باشد به تعادل رساندن جهان بینی و جسم و روان افراد است اولین کاری که در کنگره انجام می دهیم نظم دادن به ساعات و اندازه مصرف شخص است و در کنگره بین مسافری که سه گرم را از روی برنامه مصرف میکند با فردی که سه گرم را بی برنامه مصرف میکند زمین تا آسمان فرق است،

افرادی که در کنگره به رهایی میرسند باید از همه نظر به تعادل لازم هم برسند،
آداب معاشرت و تعادل ارتباط مستقیم با روان و صور پنهان ما دارد؛ باید در طی این سفر از ترس به شجاعت و از حقارت به سرافرازی و غیره حرکت کنیم،
هر کاری و هرآنچه را که من انجام میدهم از انرژی درون من سرچشمه میگیرد که این ممکن است برا اساس جهل و ناآگاهی باشد و ممکن است از آگاهی و دانایی باشد،
آداب معاشرت در درون من نهفته است؛ باید آنرا شناسایی کنم؛ ادب و بی ادبی و تعادل و بی تعادلی به خودی خود شکل نمیگیرد وباید من با گرفتن آموزش در کنگره و تزکیه و پالایش جسم و نفس خودم به تعادل برسم،
البته از گفتار تا کردار بسیار فاصله است؛ من میتوانم در صحبت خیلی زیبا باشم و جملات و گفتار بسیار خوبی داشته باشم ولی چیزی که ملاک است؛ اعمال من است،
علم کنگره عملی است؛ ارائه طریق به من و خانواده من است؛
این دستور جلسه به صور پنهان من کار دارد؛ نظریه میدهد و بقیه راه برعهده خود من است که باید آنرا پیدا کنم،
تزکیه و پالایش، حرکت کردن؛ جاری بودن؛ و عدم توقف از نکات مهم در رسیدن به این دستور جلسه است،

البته یک نکته حائز اهمیت است که نباید خیلی به خودمان سخت بگیریم؛ باید اندک اندک انجام شود؛ چرا که ما ذره ذره به تعادل میرسیم؛ چون تغییر به یکباره انجام نمیشود
پس باید اندک اندک درست شود،
در کنگره هیچ سرزنشی صورت نمیگیرد چرا که راه باز است و حق انتخاب و اختیار به شخص داده شده است،
یک نوازنده اگر مهارت؛ذوق و سلیقه نداشته باشد نه تنها خودش لذت نخواهد برد بلکه دیگران نیز لذت نخواهند برد؛
من مسافر نیز همینطور هستم باید پاکسازی را شروع کنم تا هم خودم لذت ببرم وهم اطرافیان من بتوانند حس وحال بهتری را از من دریافت کنند،
ممنون از اینکه به صحبت های من توجه کردید؛

تایپ و تنظیم وبارگذار:راهنمای لژیون سوم مسافر حسین