پنجمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز، به استادی مسافر رستم، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر هوشنگ با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» در روز سهشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان رستم هستم یکمسافر،
ممنونم از نگهبان جلسه همچنین از استاد عزیزم آقای امیر که اجازه خدمت دادند که در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم.
من در این ساختمان اولین بار است که در جایگاه استادی مینشینم و این تابلویی که الان روبروی من است. ساکنین آباد بناهای ویران را آباد میکنند و بلعکس، خیلی جالب است همیشه دستبوس و قدردان زحمات عزیزانی هستم که در این ساختمان زحمت کشیدند، زیرا این افراد همان ساکنان آبادی هستند که بناهای ویران را آباد میکنند،
در این هفته باید تشکر کنیم از ایجنت قبلی شعبه آقای وحید که از شروع کار در پارک و در ساختمان قبلی پایداری و استقامت را به ما نشان دادند و از ایشان آموزشهای نابی دریافت کردیم. انشاالله که خیر و برکت این خدمات به زندگی ایشان برگردد.
جایگاه ایجنت جدید را به آقای نعمت تبریک میگویم. من زمانی که وارد کنگره شدم ایشان با روی باز و آغوش باز پذیرای من شدند و باعث شد که این در ذهن من ماندگار شود و انشاالله که در این مسیر بهتر از دیروز و بهتر از امروز تا هر جایی که دوست دارد حتی در جایگاه دیدهبانی پیش برود و به خواستههایش برسد.
وظیفهای که ما در برابر ایشان داریم، میگویند:
سپهدار به لشکر کند داوری، ما اگر ایشان را دوست داریم، و این شعبه را دوست داریم، اگر این شهر را دوست داریم و آقای مهندس را دوست داریم باید گوش بهفرمان ایشان باشیم. به نیروهای عزیزی که در اینجا خدمت میکنند به مرزبانان و همه عزیزان کمک کنیم تا در جایی که نیاز است جوابگو باشند.
هر مطلبی که این عزیزان میگویند، ما باید چشم بگوییم و انجام بدهیم. مثلا: مرزبانان میگویند که ما از عرض جاده عبور نکنیم که این حرکت واقعاً خطرناک است.
دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب، بی ادبی، تعادل و بیتعادلی» است. ما همگی در محیط زندگی خود چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره ارتباطاتی داریم هر جایی که میرویم آداب معاشرت، یعنی ارتباطات اجتماعی خود را رعایت کنیم جایی که میخواهیم برویم بدون هماهنگی نرویم، اگر به یک اتاق میخواهیم وارد شویم بدون در زدن وارد نشویم، اگر در داخل شهر در حال رانندگی هستیم حتی هنگام بوق زدن هم دقت کنیم ببینیم که جلوی بیمارستان با منزل مسکونی نباشیم.
تعادل آن نقطهای است که ما ذرهذره آن را از دست دادهایم و به بیتعادلی رسیدهایم. در سفرمان در کنگره ذرهذره آن را دوباره به دست میآوریم. معنی لغوی تعادل، عدل و عدالت است یعنی هر چیزی باید سر جای خودش قرار بگیرد. این میشود تعادل، شاید یک موضوعی برای ما تداعی شود مثل: کفه ترازو که اینها وقتی میزان میشوند به آن تعادل رسیدهاند. خود من مصرف کننده بودم و تعادل نداشتم در یک مکان عمومی که میرفتم اگر دیر نوبتم میشد رعایت نمیکردم و پرخاشگری میکردم؛ زیرا تعادل نداشتم. حالا در کنگره به ما گفته شده است که اگر با راهنما راه میرویم باید حتماً راهنما جلو برود و ما در سمت چپ او حرکت کنیم. وقتی میخواهیم به یک ادارهای وارد شویم بدانیم که چطور وارد شویم تا به ما اجازه نشستن ندادهاند حق نداریم بنشینیم. اینها نکاتی هستند که کنگره به ما آموزش میدهند.
اگر مخاطب ما خانم است او را به اسم صدا نکنیم، با احترام صحبت کنیم، اگر بزرگتری در جلوی ما قرار دارد طرز برخورد با آن بزرگتر با یک بچه کاملأ متفاوت است. ما درکنگره آمدهایم که تغییر کنیم اگر کنگره میگوید تغییر، تبدیل و ترخیص.
تغییر از روزهای اول همانطور که راهنمای تازهواردین با ما صحبت میکند و به ما میگوید که سر وقت بیایید لباس سفید بپوشید. ما هم وقتی که در این فضا قرار میگیریم همان تغییر اولیه برای ما اتفاق میافتد و تبدیل میشویم به فردی که مثل گذشته دیگر دیر از خواب بیدار نمیشویم و سر وقت آمدن برایمان مهم میشود و کم کم تبدیل
میشویم به فرد دیگری.
چون ما برای ترک نیامدهایم ما آمدهایم که یک تغییر جدی را رقم بزنیم. گفتن این نکات همیشه برایم مهم بود و جالب، که ما اینجا آمدهایم برای انجام یک عمل عظیم و ما باید این را بپذیریم. همانطور که دیدهبان محترم در روز یکشنبه فرمودند، که اگر کسی میداند در جای دیگری نتیجه میگیرد میتواند که به کنگره نیاید. من وقتی به کنگره آمدهام باید همه قوانین آن را بپذیریم هیچ کسی با دیگری خصومتی ندارد هر کس در هر جایگاهی که هست خدمت خودش را انجام میدهد. ما اگر بپذیریم که برای چه آمدهایم و هدف چه بوده است، آن تغییر اتفاق میافتد در وادی دهم آمده که صفت گذشته در انسان صادق نیست یعنی ما قرار نیست که دیگر آدم قبلی باشیم خدا را شکر، بستری فراهم شده است و عزیزانی قبل از ما بودهاند و زحمت کشیدهاند و ما باید از آنان قدردانی کنیم چون ما در کنگره یاد گرفتیم که حتماً باید قدردان زحمات دیگران باشیم. و همه عزیزانی که به رهایی میرسند در سفر دوم خدمتگذار باشند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم
ما بکاریم و دیگران بخورند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما دوستان ممنون و متشکرم.
.jpg)
تایپ: مسافر گودرز
ویرایش: مسافر بهمن
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارائه: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
119