English Version
This Site Is Available In English

نقش حضور در کنگره و آموزش‌های آن

نقش حضور در کنگره و آموزش‌های آن

ششمین جلسه از دوره سی ام کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی‌پاستور با استادی مسافر وحید، نگهبانی مسافر سامان و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی» در روز چهارشنبه بیست و یکم خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز به‌صورت اتفاقی، قبل از جلسه اعلام کردند که به‌عنوان استاد جلسه در خدمت شما باشم. خدا را شکر می‌کنم که باعث شد من مجدداً به کنگره بیایم و در این جایگاه بنشینم و در خدمت شما باشم. امیدوارم جلسه خوبی با هم داشته باشیم.

اینجا رسم است که آدم یک‌مقدار از گذشته خود می‌گوید، یک‌خرده از مسیری که طی کرده می‌گوید و یک مقدار از شرایط حالی که درش قرار دارد. من در یک خانواده کم‌جمعیت به دنیا آمدم، تک‌پسر خانواده بودم، خیلی درس‌خوان بودم، تا اینکه در نوجوانی و اوایل جوانی از طریق دوستان با مشروب و حشیش آشنا شدم. دیری نگذشت که به من مصرف تریاک پیشنهاد شد.
خاطرم هست که اولین باری که تریاک مصرف کردم، حس می‌کردم این ماده فقط روی من این تأثیر را می‌گذارد؛ یعنی یک حال عجیبی را تجربه کردم که تا آن روز تجربه نکرده بودم و اصلاً فکر نمی‌کردم که به این شکل باشد یا به همه چنین لذتی بدهد.

حدود ۴ الی ۵ سالی مصرفم کم، منظم و مشخص بود؛ هیچ بدی ازش نمی‌دیدم، فقط لذت می‌بردم.
از آنجایی زنگ خطر به گوشم خورد که صبح از خواب بیدار شدم و دیدم حال خوشی ندارم و تا زمانی که مصرف نکنم، حالت طبیعی پیدا نمی‌کنم.
به‌تدریج همه‌چیز تغییر کرد؛ نظم رفت کنار، ادب کمرنگ شد، احترام به بزرگ‌ترها و خانواده رفت کنار و تعادل هم رفته‌رفته از زندگی من حذف شد.
کار به جایی رسید که دو سه سال آخر خیلی مستأصل شده بودم، با اینکه مصرف من حدود ۹ سال بود و به هر دری می‌زدم تا نتیجه بگیرم، و نتیجه‌ای که گرفتم این بود که:
من، وحید، هیچ‌وقت نمی‌توانم از مواد فاصله بگیرم.

در آن دوران خیلی سختی کشیدم تا اینکه گذشت و با کنگره آشنا شدم؛ خیلی معجزه‌آسا و خیلی تصادفی آمدم کنگره.
برای یکی از اقوام‌مان که مصرف‌کننده بود، آمدم ببینم اینجا کجاست.

در جلسه اول تازه‌واردین فهمیدم که مشکل اصلی من کجاست و چرا نتیجه نمی‌گرفتم.
در همان جلسه مشاوره فهمیدم که من اینجا نتیجه می‌گیرم و سراپا گوش و عمل شدم.
این را می‌توانم بگویم که سفر اول بی‌نقصی داشتم و همه‌چیز طبق قوانین کنگره بود و طبق فرمان راهنما عمل می‌کردم.

خدا را شکر که توانستم در کنگره نتیجه بگیرم و سفر اولم تمام شود، و رفته‌رفته آن تعادل به زندگی‌ام برگشت.
داستان ورود من به کنگره بعدش یک مقدار طولانی می‌شود؛ یک اتفاقاتی افتاد و یک مدتی از کنگره جدا شدم.
می‌خواهم راجع به این قسمتش صحبت کنم و ربطش بدهم به دستور جلسه.

همیشه فکر می‌کردم وقتی مواد برود کنار، دیگر همه‌چیز سر جایش هست.
واقعیت امر این است که چند سال اول به همین شکل بود و همه‌چیز سر جایش بود.
رفته‌رفته که از آموزش‌های کنگره فاصله گرفتم و حضورم در کنگره کمرنگ شد، دیدم دارد خیلی چیزها برمی‌گردد.
مثلاً یادم هست وقتی در بازار کار می‌کردم، بعد از کنگره، الفاظ بازاری‌ها را دوست نداشتم؛ اما دیدم یواش‌یواش دارد برمی‌گردد.

گذشت و من ۱۴ الی ۱۵ سالی از کنگره فاصله داشتم.
این فاصله باعث برگشت به مواد نشد، اما به‌جرأت امروز می‌توانم بگویم آن تعادل را از من گرفت.
خیلی چیزهایی که در موقع حضور در کنگره برایم مهم بود، شکلش عوض شد.
این را از این جهت می‌گویم که نقش حضور در کنگره و آموزش‌های آن چقدر مهم و تأثیرگذار است.

قدیم کنگره به این شکل نبود و منابع آموزشی خیلی کم بود، اما الان خدا را شکر کنگره به جایی رسیده است که همه آموزش‌ها هدفمند شده‌اند و خیلی اتفاقات خوب افتاده است.
امروز می‌توانم بگویم هر مشکلی داشته باشم، با مراجعه به نرم‌افزار کنگره و تایپ مطلب مورد نظر، می‌توانم از آموزش‌های آن موضوع نتیجه بگیرم و آن شاه‌کلید را پیدا کنم و در زندگی استفاده کنم.

در مورد دستور جلسه، در بخش ادب و ادبی، خیلی مواقع ما می‌خواهیم چیزهایی را رعایت کنیم.
الان شرایط جامعه طوری شده است که داستان خیلی سخت‌تر شده است و یک مقداری با دوران نوجوانی و جوانی من خیلی فرق کرده است.
احترام به بزرگ‌تر و رعایت حریم یکدیگر خیلی کمرنگ شده است، و برای اینکه من بتوانم رفتار درستی داشته باشم، لازمه‌اش این است که آموزش بگیرم و بتوانم این آموزش‌ها را در زندگی‌ام کاربردی بکنم.

نکته مهم موضوعی که باعث شد خیلی جاها نتیجه نگیرم و ضربه بخورم این بود که من می‌خواستم زود نتیجه بگیرم.
این مسئله‌ی DST و گذشت زمان به نظر من در زندگی ما خیلی نقش دارد، و برای ورزش یا هر موضوع دیگر، باید آن مدت‌زمان لازم را در نظر گرفت.

ممنون از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید.

ضبط و تایپ: مسافر روح‌الله(لژیون15)
عکس: مسافر علی(لژیون۱۱)
ارسال: مسافر حمید(لژیون ۷)
ویرایش: مسافر حسام(گروه سایت مسافران نمایندگی لوئی پاستور)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .