به نام قدرت مطلق الله
آغاز هر حرکتی در هستی نیازمند شناخت قوانین آن حرکت است؛ انسان نیز برای زیستن در جامعه، نیاز دارد که با آداب معاشرت و با اصول انسانی آشنا شود، او نمیتواند بدون رعایت ادب و احترام، جایگاه مناسبی در زندگی فردی و اجتماعی پیدا کند، کنگره ۶۰، که بر مبنای شناخت انسان، جهانبینی و گروه درمانی بنیان نهاده شده و همواره بر اهمیت این مفاهیم تأکید میورزد.
وقتی فردی وارد کنگره ۶۰ میشود، در اولین نگاه با محیطی مملو از نظم، احترام، سکوت و ادب مواجه میگردد، او مشاهده میکند که حتی نوع ورود به جلسه، طرز نشستن، نوع سلام کردن و اجازه گرفتن برای صحبت، بر پایه آداب خاصی بنا شده است؛ این موارد شاید در ابتدا برایش ساده یا بیاهمیت جلوه کند، اما بهتدریج درمییابد که هرکدام نقش مؤثری در بازسازی شخصیت و نظم ذهنی او ایفا میکنند.
فردی که دچار اعتیاد شده، معمولاً بهدلیل تخریبهای حاصل از مصرف مواد مخدر یا زندگی در فضای بینظم، بسیاری از اصول اجتماعی را فراموش میکند یا نسبت به آنها بیتفاوت میشود؛ او نهتنها ادب را رعایت نمیکند، بلکه بهراحتی دست به بیادبی، پرخاشگری، توهین یا بدزبانی میزند، کنگره ۶۰ با بازسازی ساختار تفکر او، کمک میکند که مجدداً ادب و نزاکت را بشناسد و در رفتار خود بهکار گیرد.
ادب، همانطور که در سیدیهای آموزشی کنگره آمده، جلوهای از تعادل درونی انسان است، فردی که به تعادل رسیده باشد، هرگز بیادب نیست او میداند که ادب، کلید ورود به قلب انسانهاست و بیادبی، سد راه رشد و تعالی فردی و جمعی خواهد شد. در نوشتار «ادب، آداب و عدالت»، استاد امین بیان میکند که ادب، نوعی از عدالت در رفتار انسان است که در آن هر چیز در جای خودش قرار میگیرد.
کسی که تعادل درون را بهدست آورده، بهطور طبیعی به آداب اجتماعی پایبند است. او دیگر نیازی نمیبیند که با خشونت و فریاد و ناسزا حرف خود را به کرسی بنشاند. چون به درک رسیده است که ادب، نوعی قدرت است؛ قدرتی آرام، اما عمیق و ماندگار. از سوی دیگر، بیتعادلی، منجر به بینظمی، بیادبی و ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح میشود.
یکی از پایههای اساسی آموزش در کنگره، ایجاد تعادل در سه بخش جسم، روان و جهانبینی است؛ کسی که بهواسطه آموزش، تعادل فکری و نگرشی پیدا کرده، دیگر نمیتواند از مسیر ادب و احترام خارج شود، حتی وقتی با مخالفت یا توهین روبهرو شود، ادب را ترک نمیکند، چون به قانون عمل سالم باور دارد.
او درک میکند که بیادبی، نهتنها بر دیگران اثر منفی میگذارد، بلکه آرامش خودش را نیز سلب میکند. چنین فردی، همانطور که در سیدیهای «آداب و معاشرت،ادب و بی ادبی» و «حرمت کنگره» آموزش داده شده، از خطوط قرمز عبور نمیکند، حتی اگر هیچ ناظری وجود نداشته باشد. چون ادب را در درون خود نهادینه کرده است.
بیادبی، در حقیقت نتیجه فقدان دانش و شناخت است. فردی که به درستی آموزش ندیده، طبیعتاً در روابط اجتماعی نیز دچار اشتباه میشود. کنگره با آموزشهای کاربردی، کمک میکند که افراد ندانسته خود را بشناسند و به اصلاح بپردازند. زیرا تا نادانی از میان نرود، بیادبی هم باقی میماند و تعادل حاصل نمیشود.
در پایان، میتوان گفت که آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی، همه به یکدیگر پیوستهاند؛ کسی که ادب میآموزد، در مسیر آداب صحیح حرکت میکند او بهتدریج به تعادل میرسد و انسانی میشود که حضورش در هر جمعی، مایه آرامش و الهام خواهد بود. این همان هدفی است که کنگره ۶۰ در پی آن است؛ ساختن انسان سالم، باشخصیت و متعادل.
نویسنده مقاله: مسافر بهزاد لژیون پنجم
تایپ: مسافر بهزاد لژیون پنجم
ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر احسان لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر احمد
خرداد ماه ۱۴۰۴ شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
92