English Version
This Site Is Available In English

آداب زندگی کردن

آداب زندگی کردن

جلسه هفتم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی راهنما پیشکسوت همسفر شهرزاد، نگهبانی دنور راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه و دبیری دنور راهنما همسفر شهناز، با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب بی‌ادبی، تعادل‌ بی‌تعادلی» روز دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴ آغاز به کرد.

سخنان استاد:

خداوند مهربان را بی‌نهایت سپاسگزارم که اجازه داد امروز در جمع دوستان محبت و در لژیون‌ سردار حاضر باشم. سپاسگزارم از اساتید آقای مهندس و تشکر می‌کنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که چنین بستری را برای آموزش ما همسفران فراهم کردند. همانطور که متوجه شدیم دستور جلسه لژیون‌ سردار امروز «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی و تعادل و بی‌تعادلی» است. همگی می‌دانیم که هدف جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ در وهله اول درمان اعتیاد است و در وهله دوم رسیدن به تعادل؛ پس هدف کنگره‌۶۰ صرفاً درمان اعتیاد نیست؛ یعنی بعد از درمان در واقع رسیدن به تعادل را دنبال می‌کند. تعادل یعنی پایداری؛ یعنی اینکه من در زندگی به یک پایداری برسم. انسان وقتی می‌تواند حال خوشی را تجربه کند و بهشت را در بیرون و درونش درک بکند، که به یک تعادل نسبی دست پیدا بکند. مشکل بشر امروز این است که از حالت تعادل خارج شده و آرامش ندارد. انسانی که دچار عدم تعادل است باعث رنجش و اذیت اطرافیانش می‌شود و در نهایت خودش هم از عدم تعادل رنج می‌برد. یکی از پارامترهایی که به من همسفر کمک می‌کند تا به‌سمت تعادل سوق داده شوم، رعایت آداب معاشرت و داشتن ادب است و آداب معاشرت شرط لازم برای زندگی کردن است. آداب جمع کلمه ادب است و به معنی رسم و روش است و معاشرت هم‌خانواده کلمه عشیره به مفهوم زندگی اجتماعی است؛ پس زندگی اجتماعی در کنار دیگر انسان‌ها و معاشرت با آنها آداب خاص خودش را دارد. اگر شنیده باشیم در قدیم می‌گفتند: «ادب، آداب دارد.» هر چیزی آداب خاص خودش را می‌طلبد. اگر به کارهای روزمره‌مان نگاه کنیم همین غذا خوردن، راه رفتن، صحبت کردن، هر کدام از این‌ها آداب خاص خودشان را دارند. اگر من آداب غذا خوردن را رعایت نکنم یا دچار چاقی می‌شوم یا از لاغری رنج می‌برم و در هر دو صورت درگیر بیماری‌های متعدد می‌شوم. اگر آداب راه رفتن را بلد نباشم اثر منفی روی فیزیولوژی خودم می‌گذارد. اگر آداب صحبت کردن را رعایت نکنم، دائماً با دیگران در حال تنش هستم؛ پس آداب معاشرت ارتباط مستقیمی با تعادل و بی‌‌تعادلی دارد.

آقای مهندس می‌فرمایند: رعایت آداب می‌شود ادب و عدم رعایت آداب می‌شود بی‌ادبی. انسانی که ادب دارد گویی تعادل دارد و انسانی که بی‌ادب است در واقع دچار عدم‌ تعادل است. یک شخص مصرف‌کننده مواد مخدر به خاطر اینکه آداب زندگی کردن را بلد نبوده درگیر اعتیاد شده است؛ من همسفر نیز چون آداب زندگی کردن را بلد نبودم اجازه دادم تاریکی‌های زیادی وارد زندگی‌ام بشود، دچار بیماری‌های سایکوسوماتیک شدم، خیلی از بی‌خوابی شدید رنج می‌بردم و همه این‌ها به‌خاطر این بوده که آداب زندگی کردن را بلد نبودم؛ پس با رعایت آداب معاشرت و داشتن ادب در واقع من می‌توانم بهشت را در همین کره خاکی تجربه کنم.

در جایی از وادی دوازدهم ساکنین از جانشین می‌پرسند: اگر ما بخواهیم به زمین برویم آیا توصیه‌ای برای ما ندارید؟ جانشین توصیه‌هایی را می‌کنند که بندبند این توصیه‌ها، من انسان را به رعایت آداب معاشرت و داشتن ادب ترغیب می‌کند. جانشین توصیه می‌کنند که در زمین زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند. کنگره به من یاد داد که در زندگی دیگران سرک نکشم. چه‌بسا قبل از کنگره این کارها را در قالب دلسوزی انجام می‌دادم؛ اما حالا یاد گرفتم اگر دیدم فلان خانم شلوارش کوتاه است یا مانتوی او کوتاه است، آرایشش غلیظ است یا اینکه خیلی حجابش را رعایت نمی‌کند به من هیچ ارتباطی ندارد، من فقط و فقط می‌توانم به امور خودم بپردازم. در کنگره اگر در لژیون نشستم، اجازه ندارم از هم‌لژیونی خودم بپرسم که مسافر تو سفر می‌کند، OT می‌خورد، سفر اول هستید، سفر دوم هستید، دخترت ازدواج کرده، ازدواج نکرده، این‌ها هیچ ارتباطی به من ندارد؛ چون کنگره به من یاد داد که یک تابلوی سفیدی در ذهنت بگذار و روی آن با ماژیک قرمز بزرگ بنویس شهرزاد به تو چه! این قانون به تو چه، بسیار به آرامش درونی من کمک کرد. بیرون از کنگره نمی‌توانیم در مورد علم و دانش کنگره صحبت کنیم؛ ولی اگر در جایی باشم و بدانم‌ حتی یک نفر حرف من را خریدار است دوست دارم این تجربه را انتقال بدهم که چقدر این قانون به تو چه می‌تواند به آرامش درونی یک انسان کمک کند.

در توصیه بعدی، جانشین می‌گویند: «چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران روا مدار»؛ اگر من نمی‌پسندم کسی پشت سر من غیبت بکند یا من را سرزنش کند؛ پس این وظیفه من است که این کار را در مورد دیگران انجام ندهم. جانشین می‌گویند: «در زمین به طبیعت، جانوران، گیاهان و انسان‌ها احترام بگذارید، خسارت وارد نکنید، زمین را آلوده نکنید، آب‌ها را لجن‌آلود نکنید» و این‌ها خیلی نکات مهمی هستند. مدتی پیش همراه خانواده به یک تفریحگاهی رفته بودم؛ آبی از چشمه می‌آمد که خیلی آب زلال و شفافی بود و دیدم یک خانمی کیسه جارو برقی‌اش را در آن آب می‌شوید، همان‌موقع یاد صحبت آقای مهندس افتادم که در ابتدای سی‌دی‌هایشان می‌گویند: «خدایا ما را از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است نجات بده.» چه‌بسا ممکن است در ۵۰ متری این آب، در ۱۰۰ متری این آب فرزند دلبندی در این آب بازی می‌کند و از این آب استفاده می‌کند و انسان با این کار می‌تواند چقدر خسارت بزند و صدمه وارد کند به دیگران.

در توصیه بعدی جانشین گفتند: «دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ پس ما هم بکاریم تا دیگران بخورند.» این جمله را شاید بارها در کنگره شنیدیم به‌خصوص در لژیون‌ سردار. اگر من امروز روی این صندلی نشستم و رایگان از این آموزش‌ها استفاده می‌کنم به‌خاطر این است که یک روزی، یک کسی بلیت آن را خریده است که من امروز می‌توانم روی این صندلی بنشینم و از این آموزش‌ها بهره ببرم؛ پس من هم باید این چرخه را ادامه بدهم تا آیندگان بتوانند استفاده کنند. آقای مهندس خیلی زیبا در سی‌دی «بلد» از زبان استادشان نقل کردند که در واقع ما این کار را در زیر سقف خانه‌هایمان هم باید انجام بدهیم؛ همانطور که می‌گوییم در کنگره دیگران کاشتند و ما خوردیم، در خانه‌هایمان هم همین‌طور است، پدر و مادر من تلاش کردند من را تا این مرحله رساندند، به من خدمت کردند، آنها کاشتند و من خوردم و طبق صحبت استاد، آقای مهندس گفتند: یکی از مهم‌ترین وظایف انسان در حلقه سوم حیات، این است که فرزندانشان را حمایت مادی و معنوی بکنند؛ پس من هم باید بکارم تا عزیزانم بهره‌مند شوند و این چرخه همچنان ادامه داشته باشد. در مورد صحبت‌های جانشین که خوب فکر و دقت می‌کردم، دیدم تک‌تک این توصیه‌ها را به من همسفر می‌گوید که زندگی کردن روی این کره خاکی هم آداب خاص خودش را دارد؛ پس اگر من می‌خواهم از زیستن و از حیات بهره‌مند شوم باید این آداب را رعایت کنم. رعایت آداب معاشرت و داشتن ادب و رسیدن به یک تعادل نسبی خیلی کمک می‌کند که من حال خوش را بتوانم درک بکنم.

اکنون در لژیون‌سردار می‌خواهیم ببینیم موضوع دستور جلسه ما با لژیون‌ سردار چه ارتباطی دارد؟ خیلی فکر کردم و خدا را شکر به‌قول آقای مهندس که می‌فرمایند الهامات انجام می‌شود، از طریق مطلبی از سایت کنگره توانستم این ارتباط را برقرار کنم. مطلبی را می‌خواندم از استاد امین، مربوط به سی‌ام اردیبهشت‌ماه در شعبه گنجعلی‌خان کرمان. من خودم اینقدر لذت بردم که بارها آن را مرور کردم، انشاالله  شما هم بروید و این مطلب را بخوانید. استاد امین فرمودند: در دوران کودکی وقتی به کرمان می‌رفتیم همراه پدربزرگم به زورخانه می‌رفتم و آن موقع نمی‌دانستم که گود زورخانه یک فضایی است برای ورزش کردن و حکمت خیلی چیزها را نمی‌دانستم؛ حتی یک بار به پدربزرگم گفتم بگو دفعه بعد گود را پر از آب کنند تا وقتی آمدیم شنا کنیم؛ ایشان گفتند: هر چیزی حکمتی دارد؛ اگر درِ ورودی زورخانه کوتاه ساخته می‌شود، به‌خاطر این است که انسان تعظیم کند و به‌حالت خمیده وارد شود تا فروتنی و تواضع را یاد بگیرد و گود زورخانه هم یک حکمتی دارد؛ گود زورخانه در واقع همان زمین پست و پایین‌دستی است که انسان باید از آنجا شروع کند و چه بسا ماه‌ها و سال‌ها در آن گود بماند، تمرین کند تا  آرام‌آرام بتواند رشد بکند. ایشان گفتند: اگر خشک‌ترین جاهای دنیا را نگاه کنیم گودال‌ها آب دارند، در کویر اگر دقت بکنیم گودی بین تپه‌ها را می‌توانیم بینشان آب ببینیم؛ پس اگر انسان بخواهد از نزولات آسمانی بهره‌مند شود، حتی اگر در خشک‌ترین مناطق دنیا باشد، در بدترین خانواده با کمترین امکانات به دنیا آمده باشد؛ اما اگر آن گود را پیدا کند و وارد گود شود شروع می‌کند به دریافت کردن از کوه‌ها و بلندی‌های اطرافش. ایشان گفتند: طبیعت را که نگاه می‌کنم، می‌بینم ابرها به‌سمت کوه‌ها می‌آیند و داشته‌هایشان را آنجا پیاده می‌کنند و کوه‌ها می‌شوند منشأ خیر. انسان‌هایی که رشد می‌کنند و جایگاه بالایی پیدا می‌کنند مثل همان کوه‌ها هستند؛ انسان‌ها می‌توانند علم را از سماء بگیرند و به دیگر انسان‌ها انتقال بدهند و دقیقاً این جمله مصداق جناب مهندس در عصر کنونی ما است که دارند این کار را  انجام می‌دهند.

استاد امین در ادامه فرموده بودند: «اگر انسانی بخواهد به کوه تبدیل شود باید از گود شروع کند.» در مورد این موضوع خیلی فکر کردم و دیدم واقعاً رعایت آداب و معاشرت، داشتن ادب و اینکه انسان به یک تعادل نسبی بتواند دست پیدا کند در واقع مثل این است که دارد در مسیر ارزش‌ها قدم برمی‌دارد. آقای مهندس در سی‌دی وادی چهاردهم فرمودند: هرچه انسان بیشتر در مسیر ارزش‌ها قدم بردارد الهامات مثبت برایش بیشتر می‌شود و وقتی الهامات مثبت بیشتر می‌شود من به راحتی از ترس‌هایم عبور می‌کنم و می‌توانم خیلی راحت‌تر ببخشم و ایمانم روز به روز بیشتر می‌شود. خیلی وقت‌ها باتوجه به مشارکت‌های دیگران شاید ترغیب شدیم و در لژیون‌ سردار حضور پیدا کردیم یا اینکه دیگران از تجربیاتشان گفتند که چه اتفاقات خوبی از نظر درونی و بیرونی برایشان افتاده و ممکن است به این واسطه ترغیب شدیم و وارد لژیون‌ سردار شدیم؛ اما وقتی انسان خودش به این بخشش ایمان پیدا می‌کند در درونش اتفاقات خیلی خوبی می‌افتد؛ انگار وقتی بخشش انجام می‌دهی، وقتی به این بخشش ایمان داری و از خواسته‌ها و نیازهای خودت، چیزی که واقعاً خودت به آن نیاز داری از آن می‌گذری و بخشش را انجام می‌دهی آن‌وقت است که انسان در درونش گویی از بی‌نیازی به ثروت می‌رسد؛ حتی اگر به ظاهر و در صور آشکار هم انسان ثروتمندی نباشد.

 

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم) عضو لژیون سردار
تایپیست: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هشتم) عضو لژیون سردار
عکاس خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون‌ چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .