جلسه دوازدهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ همسفران نمایندگی رازی با استادی مرزبان همسفر زهرا، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز سهشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار ممنونم، از نگهبان همسفر طاهره، ایجنت همسفر اعظم، ممنونم که این جایگاه را به من واگذار کردند هم خدمت کنم و هم آموزش ببینم. اما دستور جلسه آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی. این دستور جلسه برای همسفرهایی که سفر اولی هستند، حتماً میگویند که این چه ربطی دارد به کنگره که در مورد آداب معاشرت صحبت میکنند. ما آمدیم که در این جا درمان بشویم و به تعادل برسیم. اگر درمان نشوم، هیچ وقت آن تعادل را ندارم و کارهای ضدارزشی انجام میدهم که واقعاً ناشایست است. قبل از کنگره چه مسافر و چه همسفر، من خودم را میگویم، خیلی چیزها را فکر میکردم که رعایت میکنم ولی کلی ضدارزشی در ما وجود داشت. واقعاً کسی که به کنگره میآید و درمان میشود به آن تعادل کمکم و ذره ذره میرسد. طی ده و یازده ماه این جا آداب و ادب را یاد میگیرد. اگر کسی یک مقدار ادب او مشکل داشته باشد، این جا بخواهد و یا نخواهد کمکم یاد میگیرد. اصولاً همه ما در افکار منفی که قرار داشتیم و آن ضدارزشیهایی که در ما وجود داشت و آن ناراحتیهایی که در خانواده پیش میآمد باعث رنج و عذاب خودمان و هم مسافرها بود، که برای ما مهم نبود، فقط دوست داشتیم که مسافرمان مواد را ترک کند. به این فکر نبودیم که روزی به این جایگاه میرسد که از هر دری که وارد میشود اول از همه سلام کردن را یاد بگیرد، که اول باید خودش سلام بکند چه بزرگتر باشد و چه کوچکتر، در خانواده و یا در مرکز آن جایی که است. انسانها وقتی به کنگره میآیند و به آن تعادل میرسند، هم به زندگی و هم به مادیات میرسند. همه چیز کمکم و ذره ذره سر جای خودش انجام میشود. این از کجا نشأت میگیرد؟ ما میآییم این جا آموزش میگیریم از این جا یاد میگیریم و وقتی که همه این کارها را انجام دادیم به آن تعادل میرسیم و مهمتر از همه وقتی آن تعادل را پیدا کردم در دخل و خرج خانهام هم میتوانم مدیریت کنم.
من قبل از کنگره هر جا آن چیزی که میدیدم و خوشم میآمد میخریدم، به خاطر این که میگفتم چرا مسافرم پولش را همین طوری دارد حیف و میل میکند و مواد میخرد، ولی من باید خودم را از این چیزهایی که دوست دارم محروم کنم. دیگر فکر نمیکردم روزی بچهها بزرگ میشوند و اتفاقات خوبی برایم میافتد، همیشه به اتفاقات بد فکر میکردم، ولی به اتفاقات خوب هیچ وقت فکر نمیکردم. چون افکار منفی در من وجود داشت در دخل و خرج، بعد از این که مصرف کننده به آن تعادل میرسد تازه به آن آرامش میرسد. کمکم افکارش راه میافتد و متوجه میشود که هر جایی خرید الکی نباید بکند وقتی چیزی که واقعاً احتیاج دارد باید بخرد، اینها میماند و پسانداز میشود، برای آینده بچهها، برای خودمان و برای چنین جایی که مثل این جا که وقتی وارد میشوم بتوانم پسانداز کنم و روزی بیایم عضو لژیون سردار بشوم من با دویست تومان عضو لژیون سردار شدم من در گذشته واقعاً نمیدانستم و اطلاع نداشتم. پولی هم که به کسی میخواستم بدهم واقعاً نمیتوانستم میگفتم این پول را برای بچههایم یا برای خودم چیزی میخرم و کمک نمیکنم. ولی الان خدا را شکر، به آن حد و حساب رسیدیم که واقعاً مسافرم پیگیر چیزی نمیشود، فقط دوست دارد در لژیون سردار یا دنور بشود. آرزویش است میگوید دوست دارم روزی نشان در بینشانی روزی خودم و فرزندانم بشود. هر روز دارد برای خودش برنامهریزی میکند. انشاالله که روزی همه آرزومندان که دوست دارند در لژیون سردار شرکت کنند بشود. کسانی که به کنگره میآیند ذره ذره آموزش میبینند و به آن تعادل میرسند. یکی از نکات مهمی که آقای مهندس در سیدی آداب معاشرت فرمودند: این بود که پوشش مناسب باید حفظ شود پوشش مناسب یک شال و یا روسری سفید حتماً یک همسفر که بعد از چند وقت که آمد به کنگره باید یاد بگیرد، که من که دارم به کنگره میآیم، باید با یک پوشش ساده و تمیز بروم.
برای غذا خوردن آقای مهندس عنوان کردند؛ که وقتی که در یک جمعی وارد میشوید یا عروسی، میهمانی میروید یا به منزل شما میآیند لازم نیست که چند مدل غذا درست کنید. من قبل از کنگره هم این را رعایت میکردم و یک مدل غذا درست میکردم. دخترم وقتی ازدواج کرد، خانوادهاش طوری بودند که چند مدل غذا درست میکردند ولی من یک مدل غذا میکشیدم که طرف متوجه شود من یک مدل غذا میخورم و چند مدل غذا واقعاً اسراف است. ما به جسم خودمان آسیب میزنیم و معده درد هم میگیریم قبل از کنگره اینها رانمیدانستیم. اگر آن غذا اضافه بیاید آیا میخواهید آن را بخورید؟ آن غذا میماند و دیگر قابل استفاده نیست. در مورد صحبت کردن آقای مهندس اشاره کردند؛ که هر صحبتی که میخواهید انجام بدهید، هر حرف، مکانی و زمانی دارد. یک حرفی نزنیم که بعد احتیاج باشد که عذر خواهی بکنیم یا بعداً از آن حرف پشیمان بشویم و یا دردسر ساز بشویم. برای مسافرت رفتن هم باید آداب خودش را بلد باشیم. اگر در یک مکان عمومی وارد میشوید میگویند: که آداب خودش را دارد، باید حرمتها را حفظ کنیم. انسانی که بدی میکند یا ادب ندارد، کارهایی که انجام میدهد، دست خودش نیس آن آگاهی و دانش را ندارد، آن خوبی را یاد نگرفته است، دست خودش نیست. انسانی که آگاهی داشته باشد هیچ وقت بدی نمیکند، هیچ وقت گناه نمیکند. هر انسانی برای خودش یک حریم خصوصی دارد، ما باید به حریم همدیگر احترام بگذاریم. از بچه چهار ساله گرفته تا یک زن و یا مرد نود ساله. اینها هر کدام برای خودشان یک حریم خصوصی دارند و ما باید به آنها احترام بگذاریم. یا ما زمانی که وارد یک مکانی میشویم این را یاد گرفته بودیم که هر کسی که کوچکتر است باید سلام بکند، نه این طور نیست. آقای مهندس گفتند: که شما وارد هر مکانی که میشوید حتی خانه خالی هم که وارد شدید باید سلام کنید. امیدوارم که حد مطلب را توانسته باشم ادا کنم. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
اهدای لوح تقدیر اعضای لژیون سردار

گرفتن امضای ۳۰ سیدی
.jpg)
.jpg)
تایپ: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر ماهرخ (لژیون اول)
مرزبان کشیک: همسفر اعظم
عکاس: همسفر النا
ویراستاری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
121