بی‌ادبی یک فرد نشان از جهالت اوست

سلام دوستان آرزو هستم یک همسفر

خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که اجازه داد تا در کنگره۶۰ باشم و آموزش بگیرم. در وادی چهارده جناب آقای مهندس حسین دژاکام می‌فرمایند: «حیات بر مبنای اضداد معنا پیدا می‌کند»؛ یعنی ادب نیز در کنار بی‌‌ادبی شکل می‌گیرد و روشنایی از دل تاریکی بیرون می‌آید. ادب مرد به زدولت اوست؛ یعنی اینکه یک فرد هروئینی باادب خیلی بهتر از یک پزشک یا مهندس تحصیل کرده است. انسانی که با ادب است همانند درختی پربار است و هر چه باادب‌تر باشد افتاده‌تر است. بی‌ادبی یک فرد نشان از جهالت اوست و تنها با افزایش دانایی می‌تواند از نادانی بیرون بیاید. قسمت دوم دستور جلسه آداب معاشرت است که از عشیره یا زندگی اجتماعی انسان صحبت می‌کند که بایستی طرز برخورد با اجتماع را یاد بگیریم و همین‌طور نوع برخورد و صحبت هر فرد بازتاب از تربیت اوست. آداب معاشرت مربوط به پوشش، غذا خوردن، راه‌رفتن، صحبت کردن و رانندگی در خیابان است.  زمانی که یک شخص وارد کنگره می‌شود با برخورد الگوها می‌تواند آن را بیاموزد و آرام‌آرام به سمت ادب حرکت کند؛ در این زمان است که فرد از بی‌تعادلی به سمت تعادل حرکت می‌کند. بی‌تعادلی تنها مختص افراد مصرف‌کننده نیست؛ بلکه یک همسفر نیز با وجود حس‌های منفی در درون خود دچار بی‌تعادلی شده است؛ اما با قرار گرفتن در مسیر آموزش می‌تواند به تعادل و پایداری نزدیک شود. ان‌شاءالله که این سه نکته را اجرا کنم؛ زیرا با تغییر در صور آشکار می‌توان در صور پنهان انسان به فوق تعادل و حال خوش رسید.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

ما انسان‌ها برای اینکه بتوانیم در جامعه به خوبی زندگی کنیم و در صلح و آرامش باشیم؛  باید مواردی را به‌خوبی فرا گرفته باشیم؛ چون انسان موجودی است که به صورت اجتماعی زندگی می‌کند و با افراد زیادی در ارتباط است. هر انسانی برای داشتن یک رابطه خوب، آداب معاشرت و رعایت کردن ادب لازم و ضروری است. هر مکانی قوانین و حرمت‌های خاص خودش را می‌طلبد؛ یعنی ما باید این قوانین و حرمت‌ها را که شامل آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی؛ تعادل و بی‌تعادلی است را به خوبی انجام دهیم. رفتار درست ما با دیگران و رعایت کردن قوانین هر مکان نشان دهنده شخصیت ماست. این سه واژه مهم باهم ارتباط مستقیمی دارند؛ چون کسی می‌تواند آداب معاشرت داشته باشد که از تعادل نسبی برخوردار باشد و ادب را به‌خوبی در رفتارش نشان دهد. برای لباس پوشیدن، غذا خوردن، رفتن به ادارات و مکان‌های عمومی، ما باید این موارد کوچک، پیش‌پا افتاده و خیلی ساده را همراه خود داشته باشیم. هر‌کاری ادب خودش را دارد؛ یعنی رفتار من باید با دیگران متفاوت باشد؛ زمانی‌که من با کودک خود رفتاری را دارم، نمی‌توانم آن رفتار را با بزرگترها یا مسافرم داشته باشم؛ چون هر شخصیتی یک رفتاری را می‌طلبد. ما قبل از ورود به کنگره شاید خیلی از این موارد را رعایت نمی‌کردیم و همیشه در رنج و عذاب بودیم. خداوند را بابت این آموزش‌ها بسیار شاکر و سپاسگزارم. آقای مهندس حسین دژاکام در سی‌دی‌های آموزشی خود تمام این نکات ریز؛ ولی مهم و اساسی را به ما درس دادند تا ما در جامعه‌ از تعادل خوبی برخوردار باشیم و از مشکلات و مسائل خود کم کنیم. ما در کنگره شاهد این موضوع هستیم که یک مسافر و حتی یک همسفر با حال خرابی وارد می‌شوند و از تعادل خوبی برخوردار نیستند؛ آن‌ها با حضور در جلسات و لژیون‌ها آموزش‌های جهان‌بینی را یاد می‌گیرند؛ در این زمان ما می‌توانیم تغییرات را در آن‌ها مشاهد کنیم. افرادی که تعادل دارند و ادب را به‌خوبی رعایت می‌کنند در آرامش و آسایش هستند و هیچ‌گاه در زندگی دچار مشکلات نمی‌شوند و این نشانه دانایی است. ما با بالا بردن دانایی و عملی کردن آموزش‌ها می‌توانیم به تعادل کامل برسیم. انسان هر چه فهمیده‌تر باشد، عاقل‌تر است. با رعایت کردن این دستور جلسه هر چیزی در زمان و مکان خودش انجام می‌شود؛ در‌واقع رمز موفقیت ما انسان‌ها در همین موارد است.

سلام دوستان زینب هستم یک همسفر

خداوند بزرگ را شاکرم که در کنگره قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. موضوع آداب معاشرت، تعادل و بی‌تعادلی؛ ادب و بی‌ادبی است. اولین سؤالی که در ذهنم می‌آید این‌است‌که چگونه بی‌تعادلی در هستی به‌وجود آمد یا منشأ وجودی آن چیست؟ زمانی‌که آدم و حوا در بهشت زندگی می‌کردند و تعادل داشتند، خداوند آن‌ها را به‌خاطر نقض فرمان از بهشت بیرون کرد تا برای تکامل و رسیدن به تعادل تلاش کنند. زمانی‌که ابلیس در مقابل انسان سجده نکرد و طغیان و گستاخی کرد، اولین بی‌ادبی نسبت به خالق خود صورت گرفت. حال برای اینکه تعادل در هر سیستمی برقرار باشد؛ باید مؤلفه‌هایی را رعایت کنیم که یکی از آن مؤلفه‌ها ادب است. همان‌طور که در کنگره‌۶۰ با خواندن نوشتار حرمت سکوت می‌کنیم که نشانی از اداب در کنگره است؛ باید در کار دیگران تجسس نکنیم، حرف دیگران را قطع نکنیم، بدون اجازه سخن نگوییم، علیه شخصی سرزنش نکنیم و ...؛ بنابراین در زندگی روزمره هم باید این آداب را رعایت کنیم تا در زندگی تعادل برقرار باشد و بتوانیم از زندگی خود لذت کافی را ببریم؛
درغیراین‌صورت شخص بی‌ادبی و وارد فاز بی‌تعادلی می‌شود، سپس وارد مسیر ضدارزش‌ها می‌شود و به جهان تاریکی راه پیدا می‌کند. یک شخص مصرف‌کننده با نرسیدن مواد به بدنش سریعاً وارد بی‌تعادلی می‌شود و از کوره در می‌رود؛ بنابراین تا زمانی‌که نتواند راه نور را پیدا کند؛ باید همیشه با بی‌‌تعادل بودن خود دست‌وپنجه نرم کند؛ در حقیقت این بی‌تعادلی در مسیر زندگی او باعث ایجاد ناهمواری‌ها و مشکلات فراوان می‌شود، همچنین روی آداب معاشرت او اثر منفی می‌گذارد و همین مسئله باعث می‌شود تا در خانه، جامعه و دیگران که درک درستی از اعتیاد و تخریبش ندارند از فرد مصرف‌کننده دلگیر و ناراحت شوند. فرد مصرف‌کننده با بی‌ادبی و بی‌حرمتی در مقابل دیگران مشکل خود را گردن دیگران می‌اندازد؛ اما با ورود به کنگره۶۰ و گرفتن آموزش‌ها کم‌کم به سمت تعادل و ادب قدم می‌گذارد.

رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آرزو (عضو لژیون سردار)
عکس: مرزبان خبری همسفر نیره
ویرایش و ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان