جلسه هشتم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی آبیک به استادی دستیار اسیستانت مرزبانی همسفر فریبا، نگهبانی همسفر رقیه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی تعادل و بیتعادلی» روز دوشنبه ۱۹ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار شاکرم که اجازه خدمت به من در این جایگاه را عنایت کرد، از ایجنت نمایندگی، مرزبانان، نگهبان و دبیر تشکر میکنم. به دلیل انتخابات مرزبانی در خدمتتان هستم و سعادتی بود که بتوانم درباره دستور جلسه چند کلمهای صحبت کنم و قطعاً از شما هم بسیار آموزش خواهم گرفت. این دستور جلسه از نظر من یکی از مهمترین دستور جلسات است چرا؟ زیرا پایه و اساس سلامت جامعه از همین دستور جلسه است «عدم تعادل یا تعادل داشتن» همان چیزی که همه دنبال آن هستیم، دقیقاً در همین دستور جلسه اتفاق میافتد؛ کسانی که تعادل ندارند قطعاً نمیتوانند ادب هم داشته باشند، نمیتوانند آداب معاشرت درستی داشته و رعایت کنند، آدابی را که باید در هر جامعهای حتی جامعه جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ رعایت کنند.
شما قطعاً در مسافرها میبینید؛ اولین چیزی که مواد مخدر گرو میگیرد تعادلشان است و این عدم تعادل باعث ناهنجاری در زندگی، خانواده و جامعه میشود. عدم تعادل برای همسفرها هم است؛ چه چیزی باعث عدم تعادل میشود؟ همان حسهای منفی که به سراغشان میآید یا ناآگاهیهایی که هر کدام از ما با آن دستوپنجه نرم کردهایم. اگر این دستور جلسه را به شکل مثلث در نظر بگیریم؛ از دیدگاه خودم قاعده این مثلث را تعادل و بیتعادلی میگذارم، یک ضلع را ادب و بیادبی و ضلع دیگر را آداب معاشرت اگر قاعده رعایت نشود، ما ادبی نداریم و اگر رعایت شود، همه چیز داریم؛ به همین دلیل من بیشترین نگاهم روی همین ضلع تعادل و بیتعادلی است.
باید چهکار کنیم که این قضیه را به ثبات برسانیم؟ من اعتقادم بر این است که فاصله تعادل و بیتعادلی بهاندازه یک مو است؛ یعنی بلافاصله ممکن است من در یک شرایط خاص قرار بگیرم و از حالت تعادلی که احساس میکنم دارم وارد بیتعادلی شوم، چهکار کنم که این اتفاق برایم نیفتد و دچار این مشکل نشوم؟ ما نیاز به آموزش داریم و خدا را هزاران بار شکر در جایی قرارگرفتهایم که بهترین آموزشها را دریافت میکنیم؛ ازجمله ۱۴ وادی، من همهجا اعلام میکنم که این ۱۴ وادی در همه قسمتها به ما کمک میکند؛ بهخصوص چهار وادی اول، من خیلی روی این چهار وادی تأکید دارم؛ اگر من این چهار وادی را درست متوجه نشوم، هرگز نمیتوانم وادی ۵ به بعد را درک یا اجرا کنم، دانستن این چهار وادی به من کمک میکند در جهت حفظ تعادل آموزش بگیرم.
اضلاع مثلث دانایی شامل تفکر، تجربه و آموزش است؛ حالا اگر من فقط آموزش و تفکر را بگیرم و تجربه نکنم اصلاً به تعادل نمیرسم؛ حتی این آموزشها و دانایی میتواند سد راهم شود چرا؟ زیرا باعث میشود من از بالا به همه چیز نگاه کنم، احساس کنم که من دانایی خاصی دارم؛ من باید همه چیز را تجربه و در جاهای مختلف محک بخورم، باید بفهمم این آموزشی که گرفتهام و الآن که به اینجا آمدهام چه حسی دارم و چه طور عمل میکنم؟ مرتب من باید آموزشهایم را با عقل خود محک بزنم.
در یکی از سیدیها استاد امین دژاکام فرمودند: «هر وقت دانستنها از عقل به سمت قلب آمد، آن موقع من میتوانم به اجرا برسم»؛ یعنی وارد قلبم میکنم و به یک آرامش درونی میرسم و اگر من به آرامش درونی برسم، این تعادلی که دارم، درصد خیلی کمی تبدیل به عدم تعادل یا بیتعادلی میشود؛ بنابراین خیلی مهم است که من هر چیزی را که یاد میگیرم، حتماً خودم را محک بزنم. یکی از مسائل مهمی که انسانها میتوانند خودشان را محک بزنند؛ جایگاههای خدمتی است، هر خدمتی که باشد فرقی نمیکند، در هر جایگاه خدمتی ممکن است یک حسی به من دست بدهد، شاید در یک جایگاه خدمتی من احساس حقارت کنم، باید بگویم چرا باید احساس حقارت کنم؟ آن را از درون کاوش کنم و خدمت است دیگر؛ چرا باید این حس را داشته باشم؟
گاهی من برگههای مرزبانی را که بررسی میکنم، میبینم که یک عزیزی مثلاً دبیر است میگوید این خدمت را نمیخواهم، میخواهم مرزبان شوم چرا؟ مگر خدمت، خدمت نیست؟ هر خدمتی یک زمان و یک حسی دارد، شما باید در آن مرحله همینطور جلو بروید، باید درس و روزی آن را دریافت کنید، بعد بتوانید به مراحل بعدی بروید. در رابطه با خودمان گروه همسفرها، تعادل و بیتعادلی چهطور است؟ همه ما مسافر داشتیم یکی برادر، یکی همسر و یکی پسر، مسافرهایمان تعادل هم نداشتند، من چه کار کردم؟ متوجه شدم ضعف وجود دارد، به جایگاه مسافر رفتم و آن ضعفها را پر کردم؛ یعنی من بهعنوان زن اگر همسرم مصرفکننده بود، سعی کردم جای آن را پرکنم، در نتیجه من از جای خودم خارج شدم و حالا نه مادرم و نه پدر؛ بنابراین تعادلی وجود ندارد، این یک قسمتی است، قسمت دیگر اجازه ندادم آن مسافر آموزش بگیرد، چرا؟ زیرا مدام پوششش دادم. من خیلیها را میشناختم که همین کار را کرده بودند و مشغول کار هم شده بودند؛ زیرا مسافر قصد هیچ کاری را نداشت، بین زمین و هوا بود و بعد که همسر درمان شد، میگفت نمیدانم که چهکار کنم؟ اهل کار نیست؛ عزیزم تو نگذاشتی که او آموزش بگیرد. ما دنبال مقصر نمیگردیم؛ چرا میگویم چهار وادی اول؟ زیرا در وادی سوم میگوید: اول طرفت را نبین، اول خودت را ارزیابی و ببین خودت در کدام قسمت مشکل داری؟
خودم تجربهای که داشتم؛ مسافرم پسرم بود و مرتب پوشش میدادم، اگر خطایی در یک جمعی میکرد سریع میگفتم؛ به این دلیل اینطور شده، دیشب نخوابیده و خسته است، الآن یک کم حالش خوب نیست؛ مرتب من این را پوشش دادم چه شد؟ پیشرفت کرد؟ نه؛ زیرا همیشه میدانست، مادری همیشه و همهجا هست که پوشش دهد، من نگذاشتم که او عیبهایش را ببیند و ضعفهایش را پیدا کند؛ این عدم تعادل من است. من در جایگاه مادر تا یکجایی میتوانم پیش بروم نه بیشتر یا در جایگاه همسر باید فقط همسر باشیم نه بیشتر از آن باید مسافر آموزش بگیرد و بلد باشد که چهکار کند.
دیدهبان مسافر علی در سخنان خود بیان کردند: مصرفکنندهها بیمار نیستند، آنها مسئولیتپذیر نیستند؛ حالا من میآیم و آن را تقویت میکنم، بعد میگویم چرا این درمان نمیشود؟ تو خودت مشکل داری و این قضیه را پوشش میدهی، نباید این کار را کنید. من بهعنوان مادر، از همان بچگی اگر یاد بگیریم به بچههایم چهار وادی اول را آموزش دهم و برای آنها پیاده کنم، اجازه تفکر، انتخاب و اعتمادبهنفس بدهم؛ مسیر را برایش مشخص نکنم و بگذارم خودش به خواسته درونیاش نزدیک شود؛ زیرا زمانی که من هدف را برایش مشخص کنم، از خواستهاش دورش میکنم بهعنوان وادی سوم بگویم؛ مسئول تمام اعمال خودت هستی، فقط به من بگو مشاوره و کمکت میکنم.
خداوند به بندهاش اختیار داده است من اینجا چه کارهام؟ پس این عدم تعادل برای من و شما میتواند اتفاق بیفتد و فقط مختص مسافرها نیست. من طبق تجربه خودم در خصوص پسرم، خطاهایی که کردم باعث شد سالهای سال پسرم در دنیای تاریکی بماند، درست است که بعدش متوجه شدم؛ اما به همان اندازهای که گذاشتم در این تاریکیها بماند و حماقتهایی که کردم، فکر میکردم که کار درستی میکنم، نگذاشتم رشد و آموزش بگیرد. ما باید یاد بگیریم؛ همه انسانها یک نفس مستقل هستند و خودشان باید انتخاب کنند و مسئولیتپذیر باشند تا بتوانند راه خودشان را از بد و خوب تشخیص دهند.
ما باید با خودمان آشنا شویم و بتوانیم در هر جا و هر قسمتی که هستیم؛ از آنجا و از آن قسمت درست حرکت کنیم و اجازه دهیم مسافرهایمان خود متوجه ضعفهای درون خودشان شوند و بتوانند به دنیای مسئولیتپذیری وارد شوند، ما نباید این را از آنها بگیریم. امیدوارم که همه ما در راستای تمام این دستور جلسات بهخصوص ۱۴ وادی بهترین عملکرد را داشته باشیم و بتوانیم از آن تعادلی که لازم است برخوردار باشیم.
دومین دوره انتخابات مرزبانی همسفران نمایندگی آبیک با حضور دستیار اسیستانت مرزبانی همسفر فریبا برگزار شد.






تبریک جایگاه خدمت همسفران زهرا


مرزبانان کشیک: همسفر سکینه و مسافر مجید
تایپ و ویرایش: همسفر الناز رهجوی همسفر فاطمه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
513