یک مسافر وقتی وارد می‌شود از همان ابتدا با نزاکت کنگره آشنا می‌شود

به نام قدرت مطلق «الله»

پنجمین جلسه از شصت و دومین دوره سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار، با استادی: راهنما مسافر مسعود، نگهبانی: مسافر مهدی و دبیری: مسافر رحمت، با دستور جلسه: " آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی " در روز دوشنبه مورخ نوزدهم خرداد ماه 1404 رأس ساعت 17 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مسعود هستم مسافر

خداوند را شاکر هستم که توانستم یک بار دیگر در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی است.
این دستور جلسه سه پارامتر دارد که هر کدام را بخواهیم حذف کنیم مانند زنجیر بهم وصل هستند که به یک دیگر انرژی می‌دهند.
آداب معاشرت می‌شود رفتارهای درستی که من در موقیعت های مختلف با افراد جامعه برخورد می کنم تا امنیت و منزلت من حفظ شود.
یادم می آید آن اوایل که وارد کنگره شده بودم آقای مهندس فرمودند: بعد از اینکه درمان شدم کاری میکنم که تمام دنیا به من احترام بگذارند، امروز که نگاه می‌کنیم کل دنیا به آقای مهندس به خاطر آداب و معاشرتش احترام می گذارند.
هر زمان از حد و مرز خارج شویم باعث می‌شود که از تعادل خارج شویم و بی ادبی و عدم نزاکت را برای خودمان به وجود می آوریم.
تعادل همان طور که از اسمش پیداست عدالت‌ و ترازویی پایدار است.
یک مسافر وقتی وارد کنگره می‌شود از همان اول با نزاکت کنگره آشنا می‌شود که بچه های کنگره با کمال ادب و نزاکت با او برخورد می‌کنند، حتی اگر ساز او با کنگره کوک نباشد کاری می‌کنند که با ساز کنگره هم آوا شود.
آقای مهندس می فرمایند یک نفر هروئینی با ادب بهتر از یک مهندس و پزشک بی ادب است.
من باید داخل خانه آداب و معاشرت را درست انجام دهم که وقتی فرزند من وارد اجتماع می‌شود راحت بتواند برخورد کند.

همانگونه که می‌دانید آداب و معاشرت طیف‌های مختلفی دارد آداب و معاشرت در غذا خوردن، آداب و معاشرت در کاسبی، آداب و معاشرت در اجتماع، آداب و معاشرت در سیاست و غیره،
برای مثال در رانندگی، من برای خودم اینگونه نهادینه کرده ام که اگر شخصی به صورت ناهنجار رانندگی می‌کند، یا ناآگاه است و یا واقعاً عجله دارد و دردمند است،
در هر صورت شخصی هست که در حال گرفتن انرژی از من است و این انرژی را من به سختی کسب کردم و سعی می‌کنم به این راحتی‌ها هدر ندهم و در خانواده نیز این سیستم را نهادینه نموده ام.
چه در لژیون و چه در کنگره دستور جلسه‌ای تعیین نشده است که بر روی ما اثر نگذارد و نباید به راحتی از این دستور جلسات بگذریم.
مهم نیست که من چه کسی هستم و چه جایگاهی در جامعه دارم، مهم آن است که طرز برخورد من با افراد جامعه چگونه است و این ارتباط برقرار کردن با افراد جامعه چگونگی برخورد افراد را با من مشخص می‌کند،
من خودم، جایگاه خودم را در جامعه مشخص می‌کنم که افراد چقدر به من احترام بگذارند.
وقتی تعادل من به هم بریزد خیلی چیزها بر من مستولی می‌گردد دقیقاً مانند زمانی که مصرف می‌کردم، در محل کارم با ادبیات خاصی صحبت می‌کردم که نوعی هنجار شکنی محسوب می‌شد ولی اکنون تمام آن بد لحنی‌ها اصلاح شده است یعنی در اطراف خودم هاله‌ای ایجاد نمودم که هر شخصی نتواند به شخصیت من نفوذ پیدا کند تا نتواند به من بی‌احترامی کند زیرا که خودم نیز به کسی بی‌احترامی نمی‌کنم.
افرادی که دارای گفتمان برتر و ادبیات بالاتری هستند در کسب و کارشان موفق‌تر هستند و افراد همجنس خود را جذب می‌نمایند.
از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید سپاسگزارم.

عکاس: مسافر کوشیار لژیون نهم

تایپ و ویراست: مسافر علی لژیون ششم

بارگزاری: مسافر مرتضی لژیون نهم

وبلاگ نمایندگی پرستار