English Version
This Site Is Available In English

ریشه کلمه‌ی تعادل از «عدل» و «عدالت» گرفته شده است.

ریشه کلمه‌ی تعادل از «عدل» و «عدالت» گرفته شده است.

جلسه هشتم از دور سی و هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای دوشنبه به استادی مسافر آریا ، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی» در تاریخ 19 خرداد 1404  ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در مورد مفهوم “تعادل” و “بی‌تعادلی”، بخشی از صحبت‌های جناب مهندس را بازگو می‌کنم؛ ایشان می‌فرمایند:
ریشه کلمه‌ی تعادل از «عدل» و «عدالت» گرفته شده است.
حال این پرسش مطرح می‌شود: عدالت و تعادل چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟


پاسخ این است که: نتیجه عدالت، تعادل است. یعنی هر چیز باید سر جای خود و به میزان خودش باشد؛ برای مثال، وقتی مادری در حال تقسیم غذا میان اعضای خانواده است، طبیعتاً برای کودک شش‌ساله غذای کمتری می‌کشد نسبت به پدر خانواده. اگر میزان غذای کودک و پدر برابر باشد، یعنی عدالت رعایت نشده. این‌گونه بی‌عدالتی، منجر به بی‌تعادلی می‌شود.


تعادل، حالتی شبیه به «حال خوب» است. اما حال خوب چیزی نیست که از بیرون به ما داده شود؛ مانند پول یا انرژی که قابل انتقال باشد. بلکه «حال خوب» ساختنی است، باید آن را درون خودمان ایجاد کنیم.
خوشبختانه کنگره ۶۰ یک پکیج کامل و جامع است که هر آنچه برای درمان قطعی اعتیاد لازم باشد، در آن وجود دارد؛ وقتی من از دام اعتیاد رها می‌شوم و درمان اتفاق می‌افتد، در واقع به یک تعادل نسبی دست پیدا کرده‌ام. چرا؟ چون به مدت ده ماه به فرمان های راهنمایم عمل کرده‌ام، به موقع خوابیده‌ام، ورزش کرده‌ام، سحرخیز بوده‌ام و نظم را در زندگی‌ام پیاده کرده‌ام، حال اگر بعد از رهایی، این مسیر را ادامه دهم، در کنگره بمانم و روی دیگر بُعدهای شخصیتی‌ام نیز کار کنم، این تعادل نسبی به‌تدریج بیشتر می‌شود و برعکس، اگر بعد از رهایی از کنگره خارج شوم، قطعاً در برخی زمینه‌ها تعادلم کاهش می‌یابد. به همین دلیل، در کنگره ۶۰ تأکید فراوانی بر ماندن در سیستم و خدمت کردن وجود دارد.


هر ساختاری که بتواند در برابر فشار نیروهای منفی مقاومت کند و پایداری داشته باشد، ساختاری متعادل محسوب می‌شود؛ انسان نیز به‌صورت طبیعی در معرض فشارهایی از سوی نیروهای درونی و بیرونی قرار دارد. این فشارها اشکال و اندازه‌های گوناگونی دارند. اگر انسان بتواند این نیروها را بشناسد و زبان آن‌ها را یاد بگیرد، می‌تواند به آن‌ها غلبه کند و خودش را حفظ کند. چنین انسانی متعادل است؛ این علم را می‌توان به‌طور کامل در کنگره ۶۰ آموخت و از آن بهره برد. کنگره ۶۰ برای دستیابی به درمان قطعی اعتیاد و رسیدن به تعادل، کاملاً کافی و کارآمد است.در همین راستا یکی از شعارهای معروف کنگره این است: درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان.


اصلاً امکان ندارد فردی به تعادل رسیده باشد اما هنوز درمان نشده باشد. در کنگره، ما با مثلث درمان آشنا هستیم؛ که سه ضلع آن شامل جسم، روان و جهان‌بینی است. هر سه ضلع باید به‌صورت متوازن رشد کنند تا درمان و تعادل حقیقی حاصل شود. اگر یکی از اضلاع رشد نکند یا کوچک‌تر بماند، تعادل واقعی به وجود نخواهد آمد.
انسان باید چندبُعدی باشد، و این یک قدرت ارزشمند برای اوست. البته رسیدن به این حالت آسان نیست، اما با حضور در کنگره و رشد سه‌ضلعی مثلث درمان، می‌توان به این قدرت و تعادل واقعی دست یافت؛ من نیز همواره در مسیر تلاش برای رسیدن به تعادل هستم، و امیدوارم این مسیر برای تمام اعضای کنگره ۶۰ به‌خوبی طی شود.


تایپ، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .