جلسه سیزدهم از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر منوچهر و دبیری مسافر عبدالغفار با دستور جلسه " آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی " یکشنبه 18 خرداد 1404 ساعت 17 آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، من علیرضا هستم، یک مسافر. دستور جلسه این هفته در مورد آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی است. آقای مهندس بارها تاکید کردند که در مسئله ترک اعتیاد، درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. یعنی ما زمانی میتوانیم بگوییم به درمان رسیدهایم که به تعادل رسیده باشیم. این دو مقوله نمیتوانند از هم جدا باشند. در بحث تعادل و پایداری، زمانی که بتوانیم در مقابل نیروها و فشارهایی که به ما وارد میشود استقامت داشته باشیم، میتوانیم بگوییم که به تعادل رسیدهایم. به همین دلیل است که خروجی درمان کنگره ۶۰ خیلی زیاد و برگشت به مواد خیلی کم است؛ و علت آن این است که فرد با ورود به کنگره ۶۰ توام با درمان، به تعادل نیز میرسد.
آقای مهندس در این مورد از مثال داربست فلزی استفاده نمودهاند. ایشان میفرمایند زمانی که داربست بنا میشود، اگر نیروهایی که به این داربست وارد میشوند به طور نامتعادل باشند، دوام ندارد و در اثر وزش باد و وارد شدن کمترین نیرو تخریب میشود. در اینجا منظورم همه نیروها نیست، بلکه منظورم نیروهای منفی میباشد که یکسان وارد نمیشوند و در هر زمینه متفاوت هستند. در مثال داربست فلزی، اگر نیرو به طور یکسان وارد نشود و فشار روی یکی از پایهها کمتر و روی پایه دیگر نیروی بیشتری وارد شود، این داربست نامتعادل است و زمانی میتواند تعادل داشته باشد که نیروها به طور متعادل تقسیم شوند. در مبحث جهانبینی و مثلث درمان که شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی میباشد، ما باید این سه ضلع را متعادل پیش ببریم. همچنین در مثلث جهانبینی که شامل آموزش، تفکر و تجربه هم میباشد به همین شکل باید عمل کنیم. آقای مهندس در صحبتهایشان فرمودند که بعد از تعادل داشتن، همان ادب است. ادب از آداب میآید. ریشه کلمه آداب معاشرت از کلمه عشیره، قبیله و خانواده میآید. ما باید در جامعه طوری برخورد کنیم و رفتار نماییم که ادب و آداب معاشرت را رعایت کنیم. مسئله دیگر وضعیت ظاهری ما میباشد که در کنگره ۶۰ همه افراد متحدالشکل هستند؛ همه از لباس سفید استفاده میکنند و مرتب و منظم هستند. من خودم به شخصه جایی را مرتب و منظمتر از کنگره ندیدهام. من خودم وقتی به عنوان تازهوارد، وارد کنگره شدم، با لباس آستین کوتاه و دمپایی وارد شدم، چون قوانین را نمیدانستم. در ادامه توجیه شدم و به من گفتند که باید لباس یقهدار بپوشی و با کفش وارد شوی. به نظر من دوام کنگره در این است که از نظم و انضباط خوبی برخوردار میباشد. مطلب دیگر صحبت کردن است. ما خودمان در خانواده بزرگ شدهایم و صحبت کردن را کم و بیش یاد گرفتهایم ولی خودم از موقعی که وارد کنگره شدهام، بعضی از حرفها را نمیزنم. وقتی میخواهم حرفی را بزنم، کمی فکر میکنم که آیا صحبت من اینجا به کار میآید یا نمیآید؟ این حرف را بزنم یا نزنم؟ زیرا همان صحبت اولیه شخصیت انسان را نشان میدهد که آیا انسان شخصیت دارد یا ندارد؟ در آداب معاشرت موضوع دیگر غذا خوردن است. آقای مهندس میگویند غذا خوردن باید با دهان بسته باشد و صدایی از دهان شنیده نشود. من خودم نمیدانستم. آقای مهندس فرمودند باید وقتی مهمان داریم، زودتر از مهمان شروع به غذا خوردن کنیم و دیرتر از مهمان دست از غذا خوردن بکشیم. من از این موضوع خبر نداشتم وقتی که شنیدم کمی فکر کردم و دیدم نکته بسیار مهمی است. موضوع دیگر رانندگی است. اکثراً ماشین زیاد شده است و همه ما رانندگی را میدانیم. گاهی از شیشه ماشین دستمان را بیرون میآوردیم یا گاهی در ذهنمان حرفهایی نقش میبست. با آموزشهای کنگره یاد گرفتیم که در خیابانهای شلوغ و در مکانهای عمومی مرتب بوق و چراغ نزنیم. در حین خدمت سربازی هم این تذکرها را به ما داده بودند که وقتی در مکانی که سقف دارد وارد میشویم کلاهمان را برداریم. مطلب دیگر سلام و احوالپرسی میباشد. سلام از طرف کوچکترها است ولی ادامه دادن و احوالپرسی با بزرگترها میباشد. در مبحث کنگره میفرمایند به راهنماها سلام کنید ولی احوالپرسی و بغل کردن با پیشکسوتان میباشد.

تایپ : مسافر اسماعیل لژیون پنجم
ارسال : مسافر ابراهیم
- تعداد بازدید از این مطلب :
114