جلسه دهم از دوره دوم سری جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی مسافر امین، نگهبانی دنور مسافر مهرداد و دبیری دنور مسافر رامین و خزانه داری دنور مسافر امین، با دستور جلسه « آداب معاشرت ، ادب و بی ادبی ، تعادل و بی تعادلی » یکشنبه ۱۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر.
شاکر خداوند هستم که به من اجازه داده است در این صندلی بنشینم و خدمت کنم، سپاسگزارم از آقای مهندس که راه را برای ما باز کردند و اگر ایشان نبودند من الان در سیاهی و جهالت چه کار میکردم؟ روزی هزاران بار باید سجده شکر به جای بیاورم بابت همه چیزهایی که کنگره به من داده است، واجب است که سجده شکر به جای بیاورم.
دستور جلسه در مورد ادب و بیادبی آداب معاشرت تعادل و بی تعادلی است، در چند سیدی اخیر آقای مهندس راجب جهان بینی صحبت کردند و حاصل آن برمیگردد به اینکه من چگونه رفتار میکنم؟ ایشان فرمودند: من یک معتاد یا یک هروئینی با ادب را ترجیح میدهم به یک پروفسور یا دانشمند بیادب، ایشان حتی به آداب معاشرت من، رفتار و کردار من و حرف زدنم در جامعه فکر میکنند، حتی ایشان میفرمایند: در مهمانی و سر سفره واجب است که آداب و حرمتها را به جای آوریم، این آموزشها را قبلاً کسی به من نداده است، حتی به رانندگی من هم توجه میکنند، آیا درست رانندگی میکنم؟ یعنی در مسیر خدمت حواسشان به ما است که داریم چکار میکنیم، من نباید از بالا به بقیه نگاه کنم چه جایگاهم ایجنت باشد، یا مرزبان یا راهنما فرقی نمیکند نباید یادم برود که قبلاً کجا بودم، چه کاره بودم و چه کار میکردم.
.jpg)
روزهای بد و حال بد خودم را فراموش نکنم، نباید فکر کنم که در اینجا برای دیگران خدمت میکنم، خدمت در کنگره اینگونه است که یک میدهی و صد میگیری، نباید از بخشش ترس داشته باشم و دل آن را داشته باشم تا بتوانم ببخشم، اگر بترسم که چیزی را ببخشم و از من کم میشود و دیگر چیزی دستم را نمیگیرد، آن وقت بخشیدن برایم سخت است، اگر اینگونه باشم همیشه به دنبال منفعت خودم و پول جمع کردن خودم هستم.
شعری داریم که میگوید: «چشم انسان طمعکار را تنها خاک گور میتواند پر کند»، بعضی انسانها دارایی زیادی دارند و چندین خانه، ماشین، ملک و آپارتمان هم دارند اما هنوز در فکر آن هستند که بتوانند مقداری به آن اضافه کنند.
اگر من حضورم در کنگره است باید مسیرم هم در اینجا باشد، من قدر و ارزش خواب خوش را نمیدانستم و هیچکس هم برای من توضیح نمیداد، در بیرون از کنگره برای ارائه خدمات حساب و کتاب میکنند، اگر ۱۰ دقیقه بیشتر باشد باید پول بیشتری بدهید.
من در کنگره یاد گرفتم که درمان بالاتر از ترک است و تعادل بالاتر از هر دو آنها است، اگر به تعادل رسیدم کارم را به نحو شایسته انجام دادم، اما اگر درمان شده باشم ولی در تعادل نباشم چندان کار زیادی را انجام ندادم، تعادل از عدالت میآید و آن هم فقط در صراط مستقیم بودن به وجود میآید، باید در کنگره گوش به فرمان راهنما باشیم چون نفع آن به خودم برمیگردد و اول به درمان و بعد از آن به تعادل میرسم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنونم.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس و تایپ گزارش: همسفر روح الدین
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
86