مشارکت همسفر فاطمه(ی):
تعادل یعنی پایداری و اینکه هر کاری به اندازه خودش و در زمان خودش و در جا و مکان خودش به اجرا در بیاید و این تعادل چیزی بود که نه من، نه مسافرم در زندگی نداشتیم و زندگی ما از تعادل خارج شده بود و هیچ چیز سر جای خودش نبود. یک مصرفکننده بر اثر تخریبها و اثرات سوء مواد مخدر از تعادل خارج میشود و این خارج شدن از تعادل در تمام زندگی خودش را نشان میدهد از جمله آداب معاشرت که اکثر مسافران اصلاً آن را رعایت نمیکردند نه در مراسم ختم، نه در مراسم عروسی و نه دید و بازدیدها هیچکدام شرکت نمیکردند و موجب گله و شکایت اطرافیان میشد.
آداب معاشرت فقط در رفت و آمد نیست؛ بلکه در خیلی از موارد دیگر مثل معاشرت کلامی، زبانی، راه رفتن، لباس پوشیدن و در کل ارتباط با دیگران و خیلی موارد دیگر است که باید رعایت شود و ما با ورود به کنگره و بالا بردن جهانبینی و یاد گرفتن خیلی از مسائل، زندگی خود را از بیتعادلی به تعادل میرسانیم. تعادل باید در تمام امورات زندگی ما باشد و ما باید حتی در خوبیها هم تعادل را رعایت کنیم، مثلاً محبت یکی از کارهای خوب است که اگر در محبت کردن به فرزندان زیادهروی کنیم آنها را لوس میکنیم.
خیلی از افراد در جامعه ممکن است که از تحصیلات و مقام و ثروت بالایی برخوردار باشند؛ اما تعادل لازم را نداشته باشند که با برخورد خود باعث رنجش دیگران و اطرافیان میشوند؛ اما در یک فرد مصرفکننده موادمخدر روی جسم و روان او اثر میگذارد و به تجربه من همسفر، یک فرد مصرفکننده اولین آداب و ارتباطش با خانواده خود است که کمرنگ میشود مثل مادر و پدر و ..... همه را به نوعی در مشکل خود مقصر میداند و ممکن است که این مشکل برای همسفران هم بر اثر ضد ارزشها و حسهای آلوده وجود داشته باشد، اما زمانی که در کنگره قرار بگیریم میتوانیم با آموزش، تفکر و تجربه، میزان دانایی خود را بالا ببریم.
به تدریج حسهای آلوده را تزکیه و پالایش کنیم؛ آن وقت متوجه میشویم که مقصر خود بودهایم که میزان ادب و ارتباط با خانواده کمرنگ شده و افسوس گذشته را میخوریم که چرا به جای محبت دادن و دریافت کردن، ارتباط ما اینگونه بوده و سعی میکنیم که خود را اصلاح نماییم. تند حرفزدن و برخورد کردن هم، بیادبی است. نباید میان صحبت کردن کسی حرف او را قطع کنیم و بگوییم میان حرفتان شکر یا طلا، این بیادبی اطلاق میشود؛ باید اجازه دهیم که حرف طرف تمام شود و بعد صحبت کنیم و باید شمردهشمرده صحبت کنیم تا بهتر متوجه حرفهای ما شوند. انسان با ادب به دیگران احترام میگذارد و حتی احترام گذاشتن و محبت کردن هم باید به جا و مناسب باشد.
مشارکت همسفر مهدیه(گ):
واژهی تعادل به مفهوم پایداری است هر ساختاری که در مقابل نیروها و فشارهای وارده استحکام و پایداری خود را حفظ نماید میتوانیم بگوییم که تعادل دارد؛ بنابراین یکی از دلایل درمان موفق در کنگره۶۰ رسیدن به تعادل است و درصد بازگشت رهاشدگان در کنگره۶۰ خیلی کم است و علت بازگشت این است که به تعادل نرسیدهاند. در ریشه تعادل واژه عدل و عدالت نهفته است و پایداری نتیجه عدالت است، به طور مثال اگر ما یک داربست فلزی را در نظر بگیریم، چه زمانی این داربست پایداری خود را در حالات مختلف، تحمل بارهای سنگین و باد و طوفان حفظ میکند؟ زمانی که نیروهای وارد شده به شکل صحیح تقسیم شوند و اگر درست تقسیم نشوند پایدار نخواهد بود.
در مثلث درمان اعتیاد، بار درمان روی سه ضلع جسم، روان و جهانبینی تقسیم شده است. تعادل درمان؛ یعنی رسیدن هر سه ضلع به درمان، سلامتی و دانایی و سه ضلع دیگر آموزش، تفکر و تجربه، باید رشد داشته باشند در غیر این صورت به دانایی نخواهیم رسید. تعادل در زندگی انسان موضوع آداب معاشرت و ادب است اگر ادب را در امور مختلف زندگی آموخته باشیم و رعایت کنیم در حقیقت آداب و معاشرت را رعایت کردهایم؛ پس زندگی انسانها یا معاشرت، آداب و رسوم خاص خود را دارد که باید بلد باشیم و رعایت نکردن آن دليل بر بیتعادلی آن است. در فرهنگ ما ادب و مؤدب بودن جایگاه بالایی دارد، تمام انسانها مؤدب بودن را دوست دارند و بیادبی را نمیپسندند و ادب و رعایت آن میتواند سازنده لحظههای زندگی ما باشد و بالعکس بیادبی، تلخی و زشتی لحظات زندگی ما را رقم بزند.
کنگره۶۰ به ما میگوید درمان و به دنبال آن رسیدن به تعادل رمز پایداری ما در زندگی است و کسی که موادمخدر مصرف میکرده و به رهایی رسیده، یعنی اینکه به تعادل رسیده است در غیر این صورت در درمان موفق نخواهد بود. درمان اعتیاد فقط مصرف نکردن موادمخدر و راهاندازی سیستم ایکس نیست؛ بلکه درست زندگی کردن و به درمان و تعادل رسیدن است. اگر بخواهیم در زندگی انسان پایدار و متعادلی باشیم؛ باید آموزشهای کنگره را پشت سر بگذاریم. هر انسانی یک حريم شخصی دارد. وقتشناسی یکی از مهمترین و بزرگترین میزان ادب است. به طور کلی هيچ انسانی بد نیست و اگر بدی میکند به آن آگاهی و دانایی نرسیده است و از روی جهل و ناآگاهی است ما باید دانش و آگاهی خودمان را با آموزشهایی که از کنگره میگیریم به تدریج بالا ببریم و به تعادل برسیم و این تفکر را داشته باشیم که اگر انسانی بدی میکند در اثر عدم آگاهی و دانش است.
من مهدیه قبل از آنکه به کنگره بیایم آدمی بودم که با کوچکترین حرف و حرکت از کنترل خارج میشدم و به یک انسان خیلی بد تبدیل میشدم، حرمت بچه و بزرگ را نگه نمیداشتم از کوره خیلی زود در میرفتم؛ حتی نمیتوانستم با فرزندانم ارتباط برقرار کنم از درون کاملاً تخریب شده بودم و افسردگی بسیار بالایی داشتم و آداب معاشرت را نمیدانستم، دوست نداشتم هر جایی بروم و همین باعث جر و بحث با مسافرم میشد یا اگر میرفتم ایراد میگرفتم و بعد میشنیدم که میگفتند چقدر مغرور است در صورتی که اینطور نبود، بلد نبودم. خداوند را هزاران بار شکر از روزی که وارد کنگره شدهام سیستم ایکس من به آهستگی بازسازی میشود، طرز برخوردم با اطرافیانم خیلی خوب شده و به فرزندانم عشق میورزم درحقیقت با آموزشهایی که از کنگره گرفتم فهمیدم آداب معاشرت و ادب و بیادبی چیست. ممنون و سپاسگزار خانم سمیه عزیز هستم.
مشارکت از همسفر طاهره:
هر چیزی دارای آدابی است و چیزی را نداریم که قانون و روش نداشته باشد و ما باید این قوانین را بلد باشیم تا بتوانیم کار را به درستی انجام دهیم؛ مثل غذا خوردن، میهمانی رفتن و میهمانی دادن و همینطور در رانندگی کردن یا مراجعه کردن در ادارات و سخن گفتن، باید در کارهایمان و هدفمان تعادل داشته باشیم ما میدانیم که انسانها برای برقراری ارتباط با یکدیگر باید آداب معاشرت را بلد باشند و نکته بعدی تعادل و به قول آقای مهندس درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است و بهتر است که در هر کاری تعادل را اجرا کنیم در این صورت نه خودمان را و نه دیگران را اذیت میکنیم و همه مؤدب بودن را دوست دارند، همانطور که آقای مهندس میگویند: من یک معتاد با لباسهای کثیف اما مؤدب را ترجیح میدهم به یک فرد تحصیل کرده شیک پوش اما بیادب.
خدا را شکر میکنم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا بتوانم معنی هر حرفی و هر کاری را بهتر بفهمم و درک کنم و واقعاً اوایل ورود به کنگره، معنی حرمت کنگره را نمیفهمیدم؛ ولی الان به لطف خداوند و یاری آقای مهندس خیلی کارها و حرفها را رعایت میکنم، درست است که قبلاً هم خیلی مواظب بودم هر حرفی را نزنم و یا تجسس و غیبت و .... نکنم؛ ولی معنی و مفهوم آن را درک نمیکردم و الان معنی هر کاری را بهتر میفهمم و بیشتر دقت میکنم، سعی میکنم در هر کاری بهتر و عمیقتر فکر کنم تا به تعادل بیشتری برسم؛ اما یک فرد مصرفکننده بر اثر تخریبها و اثرات سوء موادمخدر از تعادل خارج میشود و این خارج شدن از تعادل در تمام زندگی خودش را نشان میدهد از جمله آداب معاشرت که اکثر مسافران اصلاً آن را رعایت نمیکردند. آداب معاشرت فقط در رفت و آمد نیست؛ بلکه باید در تمام امورات زندگی ما باشد.
ما باید حتی در خوبیها هم تعادل را رعایت کنیم به طور مثال محبت یکی از کارهای خوب است که اگر به فرزندانمان بیش از حد محبت کنیم آنها را لوس میکنیم؛ پس باید همه چیز تعادل داشته باشد. خدا را شکر میکنم که در کنگره آداب معاشرت و مطالب آموزشی و ارتباط برقرار کردن با خانواده و جامعه را آموزش میبینم و یاد میگیرم که با آموزش و جهانبینی درست دانایی خود را بالا ببرم و به درمان کامل برسم تا بتوانم به تعادل برسم. تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که برای بهتر زندگیکردن ما تلاش میکنند.
مشارکت از همسفر لیلا:
در سیدی آداب معاشرت، ادب و بیادبی آقای مهندس میفرمایند: درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. تعادل، یعنی به پایداری رسیدن و عدالت هم از همین لغت گرفته شده است. مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که انسانها ذرهذره از تعادل خارج شدهاند و این مربوط به قشر مصرفکننده نیست؛ بلکه مربوط به همه انسانها است و ممکن است همه قشرها و مقامها از تعادل خارج شوند و موجب رنجش و عذاب اطرافیان خود شوند. وقتی فردی از مرحله حیوانی وارد مرحله انسانی میشود باید آداب معاشرت و روشهای آن را به درستی اجرا کند؛ مانند غذاخوردن که چه میزان و چگونه غذا بخوریم کسی که این آداب را به جا بیاورد باادب و کسی که به جا نیاورد بیادب است. راهرفتن هم آداب دارد. اگر آداب راه رفتن را رعایت نکنید ممکن است آرتروز گردن بگیرید.
انسان باید روی حرفی که میزند کنترل داشته باشد برای مثال؛ یکمرتبه حرف زشتی از دهانش بیرون نیاورد در حرف دیگران نپرد، موقع غذاخوردن حرف نزند و .... از آداب غذاخوردن در مهمانی هم این است که مهمان تا صاحب سفره شروع به غذا کشیدن نکرده نباید غذا بکشد و بخورد و صاحب سفره اولین کسی است که غذا را میکشد و آخرین نفری است که از سر سفره بلند میشود و اینکه وقتی چند نوع غذا است یک نوع را انتخاب کند و بخورد. از آداب صحبتکردن با دیگران يکی این است که آقایان وقتی با خانمها صحبت میکنند به جهت احترام نباید ضمیر مفرد استفاده کنند؛ ما در فارسی از ضمیر شما استفاده میکنیم. در زمان رانندگی بوقزدن زیاد، تند رفتن و آشغال ریختن از پنجره بیادبی محسوب میشود. مراجعه به ادارات نیز اصولی دارد به طور مثال، نشستن بر روی صندلی باید با اجازه باشد.
احترام به حقوق دیگران، رعایت کردن فاصله، دخالت و تجسس نکردن در کار دیگران و .... هر انسانی یک حریم شخصی دارد چه مذکر چه مؤنت، چه بچه چه بزرگ؛ باید این حریم حفظ شود. وقتشناسی از مهمترین و بزرگترین میزان ادب است به طور کلی هیچ انسانی بد نیست و اگر بدی میکند به دانایی و آگاهی نرسیده است و همه بدبختی بشر از جهل و نادانی اوست ما بایستی با دانش، آگاهی و تجربه ذرهذره دانش خود را بالا ببریم و اگر این تفکر را داشته باشیم که اگر انسانها بدی میکنند در اثر عدم آگاهی و عدم دانش آنها است، یک مقدار از درد و رنج خودمان کم میشود. ادب اصلیترین ستون زندگی است، اگر ادب نباشد معاشرت هم درست نیست و اگر معاشرت درست نباشد، تعادلی وجود نخواهد داشت. اگر بخواهیم به تعادل برسیم، باید روی مثلث دانایی کار کنیم تا تفکر، تجربه و آموزش درستی در زندگیمان داشته باشیم.
رابط خبری و ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
143