English Version
This Site Is Available In English

آداب معاشرت چگونه است

آداب معاشرت چگونه است

دهمین جلسه از دوره پنجم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مسافرفتح اله،نگهبانی مسافر داریوش ودبیری مسافرعلیرضا با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی ادبی ، تعادل وبی تعادلی »در روزیکشنبه 18 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان فتح الله هستم یک مسافر خدا را شکر می‌کنم که فرصت داشتم یه بار دیگه تو جلسه حضور پیدا کنم از انرژی شما عزیزان بهره‌مند شوم و آموزش بگیرم، دستور جلسه امروز آداب معاشرت ،ادب و بی‌ادبی و تعادل و بی تعادلی هست، من اول ‌صبح چطور روزم را شروع کردم آیا امروز یکشنبه بود که باید به استخر می رفتم، رفتم یا نه، دوستان عزیز اگر می‌خواهند انرژی داشته باشند و به تعادل برسند حتماً باید استخر را حمایت کنند این استخر آمدن یکی از دستور جلسات می‌باشد و در درمان ما نقش بسزایی دارد، اول صبح وقتی انسان استخر را برود انرژی به خصوصی خواهد گرفت ولی متاسفانه هر هفته‌ای که ما می رویم کمرنگ‌تر می‌شود از دوستام خواهش می‌کنم که حتماً استخر را حمایت کنند.
در کنگره ۶۰ همین پیراهن سفید را که می‌پوشیم نماد صلح است قبل آمدن به کنگره ۶۰ از خودم بخواهم بگویم ادب داشتم اما آن ادب به درد خودم می‌خورد ولی خدا را شکر به کنگره ۶۰ آمدم و به تعادل رسیدم و حرف‌های رکیک نمی‌زنم از کنگره ۶۰ و راهنمای عزیزم آقا سامان آموزش گرفتم از تک تک شما عزیزان و این دستور جلسات که حضور دارید آموزش گرفتم و برای من کاربردی شده است. درباره صحبت کردن راجع به همین دستور جلسه که چگونه باید صحبت کنیم نباید تند با کسی صحبت کنیم نباید بپریم در وسط حرف دیگران .حتی اگر کسی حرف زشت به شما زد در جواب او نباید با حرف زشت جوابگو باشید.

راجع به این دستور جلسه جناب مهندس در باره آداب غذا خوردن می‌گوید وقتی به مهمانی می‌رویم طرف مقابل ۳ الی ۴ نوع غذا درست می‌کند حتماً نباید از این سه چهار نوع غذا بخوریم من وقتی آموزش نگرفته بودم با خود می‌گفتم این طرف وقتی سه چهار نوع غذا درست می‌کند می‌خواهد خودش را نشان دهد اما امروز به این درک رسیدم که اگر غذایی را دوست ندارم از غذای دیگر استفاده کنم یا در ادامه راجع به رانندگی که طرف مشغول به رانندگی است یکباره راننده دیگر به جلوی او می‌پیچد یا در اتوبان لایی می کشد یا بوق می‌زند یا تند تند چراغ می‌دهد برای من به شخصه پیش آمده است.
برای مثال من در اتوبان بودم با فرزندم به من می‌گفت بابا چرا بوق نمی‌زنی چراغ نمیدی در جواب او گفتم متوجه نیست اگر متوجه شود حتماً به کنار خواهد رفت و همان گونه شد وقتی به پشت سر او رفتم خودش کنار کشید همانطور که من به این دانایی رسیدم خدا را هزاران بار شکر که فرزندانم هم در جامعه به این دانایی رسیدند این دستور جلسه مربوط به سلام و احوالپرسی هم می‌شود که من خودم وظیفه‌ام است به بزرگتر از خودم سلام دهم برای مثال وقتی به آقا سامان سلام می‌دهم دیگر نباید احوالپرسی کنم خودش صلاح بداند جواب سلام مرا می‌دهد و حالم را می‌پرسد اگر احوالپرسی کرد من هم جواب او را می‌دهم .
خدا را شکر می‌کنم که به این دانش و آگاهی رسیده‌ام و خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که در کنگره ۶۰ هستم و برای اینکه به دانایی بیشتری برسم سعی می‌کنم حتماً در جلسات حضور داشته باشم همان استخر را حتماً بروم در دستور جلسات هفتگی حتماً شرکت کنم و اگر به واسطه نیروهای منفی نتوانم یکی از این کارها را انجام بدهم خودم عذاب وجدان می‌گیرم ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.
تایپ:مسافر علیرضا لژیون اول
ویراستاری وارسال:مسافر علی لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .