English Version
This Site Is Available In English

بی‌ادبی و بی‌تعادلی در اثر جهل و ناآگاهی است

بی‌ادبی و بی‌تعادلی در اثر جهل و ناآگاهی است

فقط اخلاق در اعمال ما می‌تواند زیبایی و عزت را به زندگی ما ببخشد.
با سلام خدمت عزیزان همیشه همراه، در جلسه خصوصی همسفران رودهن هستیم و در خدمت راهنمای ویلیام همسفر نسرین با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» مسافر نسرین با تخریب ۱۸ سال وارد لژیون ویلیام شدند و ۱۰ ماه و ۴ روز با روش DST با داروی نیکوتین خوراکی سفر کردند. به لطف خدا ۲ سال و ۶ ماه است که آزاد و رها هستند. در مدت زمانی که فرصت حضور در این مکان مقدس و امن را داشته‌اند، فرصتی داده شده تا در جایگاه دبیری، نگهبانی، صدور کارت، ورزشبان رشته‌های والیبال، بدمینتون و دارت، دبیر و نگهبان رشته والیبال، خزانه‌دار لژیون سردار، ۵ دوره سردار، دنور، راهنمای تازه‌واردین، مرزبان، راهنمای شال نارنجی و درحال حاضر هم در جایگاه راهنما ویلیام در حال خدمت هستند. اکنون نظر شما را به ادامه این گفت‌وگو دلنشین جلب می‌نماییم.

با توجه به این‌که شما تجربه مصرف دخانیات را داشته‌اید و امروزه در مدارس این موضوع خیلی رایج شده است، لطفاً بفرمایید والدین نسبت به این موضوع چگونه رفتار کنند تا نتیجه مطلوب بگیرند؟
خوب از دیدگاه من اگر ما به عنوان والدین، آگاهی و اطلاعات نسبت به دخانیات، ضررهای آن و تنوع دخانیات داشته باشیم و بتوانیم با زبان خود بچه‌ها با آن‌ها صحبت کنیم یا به نوعی ما آن‌ها را وارد بازی خودمان کنیم و پازل‌ها را جوری بچینیم که خود آن‌ها به دنبال تشخیص درست مسائل و استفاده از هر چیزی باشند، آن‌وقت است که بدون دست به مهره شدن، خود فرزندان به نتایج درست و مطلوبی که مد نظر ما است، دست پیدا می‌کنند.

به نظر شما فردی که دچار اعتیاد شده، آیا فقط خواسته درونی‌اش بوده یا محیط و دوستانش باعث شده‌اند لطفاً نظر خود‌تان را بفرمایید که هر کدام به چه میزان می‌توانند تاثیر‌گذار باشند؟
از دیدگاه من خیر، فقط خواسته درونی‌اش نبوده چرا که هیچ فردی دوست ندارد خود را در دام اعتیاد ببیند و این‌که شاید بر اساس آن اطمینانی که به خود دارند و می‌گویند که فقط یک بار امتحان می‌کنند یا تفریحی است و هیچ وقت درگیر نمی‌شوند، باعث می‌شود که گرفتار اعتیاد شوند؛ ولی هر کدام از گزینه‌هایی که گفتید می‌تواند در جای خود در فرو رفتن فرد در اعتیاد موثر باشد. فرو رفتن هر فرد در تاریکی نسبت به کششی است که آن فرد دارد، ولی در کل هم خواست، محیط و هم دوستان موثر است؛ زیرا به قول قدیمی‌ها اگر با ۵ نفر آدم درست بنشینی شما نفر ششم آن جمع هستی و اگر با ۵ نفر آدم خطا‌کار بنشینی، باز هم تو نفر ششم آن جمع هستی، پس گاهی بدون خواسته گرفتار می‌شود.

به نظر شما من همسفر چه زمانی می‌توانم خودم را از خود واقعی‌ام تشخیص بدهم؟
اگر هر فردی ابتدا برای حال خوش خود تلاش کند، آن زمان می‌تواند منِ واقعی خود را بشناسد. آن زمان است که می‌تواند از نیروهای درونی خفته به بهترین شکل برای رسیدن به اهداف استفاده کند. نکته اساسی برای شناخت خود واقعی این است که واقع‌بینانه به تمام نقاط ضعف و قوت خود نگاه کنم و برای رسیدن به خود واقعی باید به لایه‌های زیرین خود برسم و از ناخالصی‌ها با تزکیه و پالایش دور شوم تا بتوانم درک درست از خود و هدفی که خلق شدم به‌دست آورم.

استاد امین می‌فرمایند: «آدمی دانا است که با افرادی که از نظر فکری و احساسی با او تضاد دارند بتواند رابطه درستی برقرار کند.» حال شما با توجه به این‌که مادر دو فرزند هستید با عقاید بچه‌های نسل امروز چگونه برخورد کنیم که درست باشد، لطفا نظرتان را بفرمایید؟
خدا را شکر به واسطه آموزش‌های درست و بروز کنگره من توانستم خط فکری جدیدی در زندگی داشته باشم و هر روز افکار خود را بروز کنم تا بتوانم با فرزندانم هم‌کلام و همراه شوم و خطرات را به نوعی برای آن‌ها بیان کنم که نیاز به سخت‌گیری و اجبار نباشد. پسر بزرگم جمله‌ای به من گفت که همین باعث شد حداقل اگر مخالف کارها و انتخاب‌های آن‌ها هستم، ولی جوری رفتار کنم که دچار آسیب زیاد نشوند. پسرم به من گفت مادر کمک کن به جای این‌که داخل چاه بیفتیم برای لجبازی با شما، کنارمان باش و بگذار چاله‌ها را تجربه کنیم. به جای آسیب‌های غیر‌قابل جبران بگذار خراش‌هایی را تجربه کنیم و همیشه مطمئن باشیم که شما ما را حمایت می‌کنید و همین باعث شد که با پسر بزرگم که دانشجو است و پسر کوچکم که ۱۴ سال دارد، بتوانم رابطه خوبی برقرار کنم و نسبت به مسائل آگاهی لازم رابه آن‌ها بدهم تا بتوانند تصمیم درست بگیرند. همه این‌ها در پرتو آموزش‌های جهان‌بینی کنگره شکل گرفته تا زبان من و فرزندانم یکی شود.

از نظر شما آیا بی‌ادبی و بی‌تعادلی فقط مختص فرد مصرف‌کننده است؟ آیا رابطه‌ای بین این دو صفت وجود دارد؟
خیر، البته که تا قبل از کنگره فکر می‌کردم که بی‌ادبی و بی‌تعادلی از خصلت‌های بارز یک مصرف‌کننده است و در بین مردم عادی خیلی کمتر دیده می شود، ولی با دیدن آموزش‌های جها‌ن‌بینی و نگاه درست به افراد، بدون قضاوت متوجه شدم که بی‌ادبی و بی‌تعادلی در اثر جهل و ناآگاهی و آموزش ناپذیر بودن فرد دچار این رفتارها می‌شود. هر چند که مصرف دخانیات یا مواد مخدر باعث می‌شود که سیستم جسمی و روانی فرد را تحت تاثیر قرار بگیرد و باعث می‌شود که فرد دچار بی‌تعادلی شود. بی‌تعادلی خود نیز باعث می‌شود که فرد دچار بی‌ادبی شود؛ ولی الهی شکر که کنگره با درمان مواد مخدر و دخانیات باعث شده افراد تا حدی از بی‌تعادلی خارج شوند و مراقب رفتار و گفتار خود باشند که بی‌ادبی در برابر دیگران انجام ندهند.

لطفا در پایان این مصاحبه شیرین و دلنشین سخنی برای ما به یادگار بگذارید؟
آنچه باور است محبت است و به قول حضرت مولانا: «در میان این همه غوغا و شر، عشق یعنی کاهش رنج بشر» اگر این مطلب را از حضرت مولانا گفتم؛ چون عشق واقعی و بی‌منت به خلق را در کنگره با پوست و جان خود تجربه کردم و از جناب مهندس آموختم برای رسیدن به خالق خودم باید خدمت به خلق داشته باشم و بدانم که  خوشحالی و آرامش من و عزیزانم در گرو آرامش و خوشحالی جمع است. من زمانی به آن دست پیدا می‌کنم که قطره‌ای از دریای بی‌کران کنگره باشم و بتوانم خدمتگزار درست و سفیر مناسبی از آموزش‌های کنگره باشم. همه‌ این‌ها را گفتم که در نهایت به یک مطلب برسم؛ اگر قرار است حال خوشی وجود داشته باشد؛ باید در کنگره هر فردی در حد و توان خود چه در زمینه مالی، علمی یا عملی خدمتگزار باشد. امیدوارم جناب مهندس و خانواده محترم اجازه بدهند که من تا روزی که در این کره خاکی هستم از خدمتگزاران کنگره باشم.

«از راهنمای ویلیام همسفر نسرین نهایت سپاس را دارم که وقت باارزش خود را در اختیار ما قرار دادند که از آموزش‌های ناب و تجربیات‌شان استفاده کنیم.»

تهیه مصاحبه: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .