چهاردهمین جلسه از چهل یکمین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر مصطفی و نگهبانی مسافرمجتبی و دبیری مسافر بابک با دستور جلسه: آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی در تاریخ 1404/03/18 روز یکشنبه رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر. شاکر خداوند هستم و سپاسگزار جناب مهندس و خانواده محترمشان. از محمد آقا تشکر میکنم که این وقت را در اختیار من قراردادند تا بتوانم خدمت کنم. دستور جلسه با عنوان ادب معاشرت، ادب و بیادبی. تعادل و بیتعادلی. من مسافر وقتی وارد تاریکی میشوم بهواسطه مصرف موادی که داشتم. بیشک تعادلی نداشتم. با ورود به کنگره حتی من هم بعد از چندین ماه تعادل را دریافت کردم. اولین چیزی که در موضوع ادب باید یاد بگیریم تشکر کردن است. چنانچه مهندس تأکید کرد که اگر به فروشگاهی میروید و خریدی میکنید تشکر کنید. این تشکر کردن است که ما را به رهایی میرساند. ادب را راهنما به ما یاد داد چراکه این راه را رفتند به تعادل رسیدند و اکنون به ما آموزش میدهند تا به تعادل برسیم. یک فرد مصرفکننده اصلاً تعادل ندارد. خود من بارها اتفاق افتاد به دلیل نداشتن مواد تعادلی نداشتم. یا مثلاً سیگار نداشتم نیمهشب از منزل خارج میشدم که سیگار بخرم. ماده موجود در سیگار وقتی از سد خونی میگذرد شخص از تعادل خارج میشود. کنگره همراه با تعادل ما را به درمان. میرساند. بارها مهندس در صحبت هاشون فرمودند که یک هرویینی باادب بهتر از دهها پزشک بیادب است. در گفتگوها از واژه لطفاً استفاده کنید. وقتی میگویید لطفاً، شخصیت خلق میکنید. و احترام متقابل ایجاد میشود. در معاشرت سلام کردن را فراموش نکنید. در سلام کردن از کوچکتر باید پیشی بگیریم. یادم هست پدربزرگم که در آن مقطع چهار سالم بود. پاهایم را دراز کرده بودم که چوبی دستش بود به پاهایم زد و به پدرم گفت به فرزندانتان یاد بدهید وقتی در کنار بزرگترها است مؤدب باشد و پاهایش را دراز نکند. ما معمولاً با مادرمان راحتریم تا پدر. برای خودم بارها اتفاق افتاد پیش مادرم پاهایم را دراز میکردم یا راحت بودم. ولی یادم نمیآید در نزد پدر این کارها را کرده باشم و استنباط من این است که نوعی رفتار غیرمحترمانه محسوب میشود که شأن پدر را پایین میآورد. همه این نکات را مهندس در اینجا به ما آموزش میدهد. مطلب دیگری که مهندس گفتند و برای من جالب بود. مثلاً به ادارهای مراجعه میکنیم. اربابرجوع بعد از مراجعه به اداره. به پشت. میز کار کارمند میرود و پرسوجو میکند که آن کارمند در حال ثبت کردن چیست. اربابرجوع وقتی به اتاق اداری میرود باید از مسئول آن واحد اجازه بگیرد تا بنشیند. بدون اجازه مینشینیم و طلبکارانه رفتار میکنیم. ما خودمان هستیم که معمولاً رعایت نمیکنیم و اما آداب غذا خوردن. چون خودم اجرا نکردم جناب مهندس گفتند که مجاز به بیان نیستم. و ظاهراً مطلبی که گفته شد: کسی که کنار مهندس مینشیند. اشکال میگیرد و اجرای آداب غذا خوردن نزد مهندس بسیار سخت است و آن چیزی که راهنماها اجرا میکنند را بیان میکنند. بنده هم آدابی که هنوز بهخوبی اجرانکردم را نمیتوانم اظهارنظری داشته باشم. ممنونم از اینکه با سکوت خود به حرف های من گوش دادید.

تایپ : مسافر محمد جواد لژیون هشتم
عکس : مسافر محمدرضا لژیون ششم
بارگذاری: مسافر مقداد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
102