جلسه پنجم از دور سی هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی شمس روزهای شنبه به استادی مسافر نیما، نگهبانی مسافرعلی اصغر و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی، درتاریخ 17 خرداد 1404ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداراشاکرم و بسیار خوشحال هستم که در جمع خانواده خودم امروز حضور دارم، همانطور که میدانید دستور جلسه این هفته آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی میباشد. به نظر من پایه ثابت کنگره60 بر این دستور جلسه استوار است، زیرا وقتی به کنگره 60 نگاهی میاندازیم حقیقتاً اگر این ساختار بر این دستور جلسه مستحکم نشده بود همچنین رشدی نمیکرد. حرمت کنگره 60 هم تاکیدی است بر این دستور جلسه، به همین دلیل در هر جلسه دوبار قراعت میشود، به نظر من یک مسافر، یک راهنما، یک مرزبان و حتی ایجنت وقتی پذیرش ندارد و انتقادپذیر نمیباشد حتماً در این دستور جلسه جایی نخواهد داشت زیرا حتماً بی ادبی و بی تعادلی به سراغش خواهد آمد، کسی که پذیرش دارد میتواند آموزش بگیرد، رهجویی که پذیرش را در خودش ایجاد کرده است خودش را به راهنما میسپارد و حتماً به تعادل خواهد رسید، زیرا درب آموزش را به روی خودش باز گذاشته است، هر ثانیه حضور در کنگره برای آموزش گرفتن و خدمت به دیگران را بیاموزیم و اجرا کنیم، کسی که بیادب است حتما پذیرش ندارد و در چهارچوب قرار نمیگیرد پس وقتی وارد شعب کنگره و یا پارک طالقانی میشویم، میبینیم که تعداد بسیار زیادی مصرف کننده مواد مخدر در کنار هم بدون هیچ مشکلی حضور دارند و تمام این به خاطر تبعیت از این دستور جلسه میباشد، اگر این دستور جلسه را نداشته باشیم شاید قطع مصرف رخ بدهد ولی حتما درمان رخ نمیدهد، زیرا کسی به درمان میرسد که رهجو باشد و به دنبال راهی برای به تعادل رسیدن باشد، این لازمه اش تبعیت از این دستور جلسه است.

سلام دوستان مجید هستم مسافر، از همه عزیزانی که برای من زحمتهای فراوانی کشیدند تا به این جایگاه و تولد یک سال رهایی برسم بینهایت سپاس گذارم، حرف بسیار دارم ولی خلاصه میکنم در سه تجربه، دوتا از این تجربهها برای سفر اولیهای عزیز و یک تجربه هم برای سفر دومیها، اول اینکه من همیشه دو الی سه ساعت مانده بود به شروع جلسه در شعبه حضور داشتم و پوشیدن پیراهن سفید در همه جلسات، اینها به من مسئولیت پذیری و فرمانبرداری را آموخت، تجربه دیگر سفر سیگار است، رهایی از مواد مخدر بدون رهایی از سیگار اصلاً هیچ معنایی ندارد. تجربه بعدی هم برای سفر دومیهای تازه رها شده عرض میکنم، تازه رها یافتگان همانند نهالی کوچک و ضعیف هستند که به تازگی در خاک کاشته شدهاند، این نهال اگر نگهداری درستی ازش نشود، حتما در اولین طوفان از جا کنده خواهد شد زیرا ریشه ندارد، برای سفر دومی خدمت کردن همانند ریشه دواندن در خاک میباشد.

راهنمای همسفران: خداوند را بی نهایت بابت همچنین روزی سپاسگذارم و برای همه عزیزان تجربه این احساس را از درگاه خداوند خواستارم، معتقد هستم همزمان شدن همچنین ایامی با دستور جلسه ارتباطی عمیق دارد. همسفر معصومه هیچگاه حتی در اوج شرایط بحرانی روحی خودشان و مسافرشان از دایره ادب خارج نشدند، من در ایشون فقط عشق و محبت و احترام را دیدم، به اقا مجید بابت همچنین همسفری تبریک عرض میکنم.

همسفر مسافر: خدارا شاکرم بابت تجربه این لحظات زیبا، از جناب مهندس بابت فراهم کردن این بستر امن سپاسگذارم و از همه عزیزانی که مرا در اوج نا امیدی با آغوشی باز پذیرا بودند و کمکهای فراوانی کردند تا من و مسافرم به این جایگاه و لحظههای زیبا برسیم بینهایت سپاس گذارم.
همسفردوم مسافر: من هم به نوبه خودم این روز زیبا رو به پدرعزیزم و مادر عزیزم تبریک میگویم،ا ز جناب مهندس تشکر میکنم از راهنمایان پدر و مادرم بابت همه تلاشهایشان و این نتیجه زیبا سپاسگذارم و همه عزیزانی که در این مسیر انرژی مثبت به ما دادند.

تهیه متن: مسافر حمید، لژیون هفتم
ویرایش و ارسال به سایت: مسافر میلاد، لژیون پانزدهم
مرزبان خبری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
1108