جلسه پنجم از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه " آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی" در روز شنبه 17 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز و دبیر تشکر می کنم که به من اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.
به گروه مرزبانی و ایجنت و تمامی خدمتگزاران نمایندگی ارتش خسته نباشید و خدا قوت می گویم.
خیلی تفاوت بین افراد عادی با کسانی که وارد کنگره می شوند و آموزش می گیرند در رفتار و گفتار وجود دارد، از این جهت که قبل از ورودم به کنگره گمان میکردم صمیمیت بیش از حد باعث استحکام در روابط اجتماعی، کاری، خانوادگی و یا دوستانه من می شود؛ از این رو همیشه مسلح به سلاح صمیمیت وارد روابط میشدم، بدون اینکه توجه داشته باشم چه کسی روبروی من میباشد و با چه شخصی در حال صحبت و مکالمه میباشم و این قضیه همیشه سبب آسیب در روابط من میشد.
کنگره 60 به زیباترین شکل قضیه را برای من شکافت که هر کجا باید چطور و با هر شخصی چگونه باید سخن بگویم و رابطه را باید چگونه برقرار کنم و به چه شکلی آن رابطه را پایبند و مستحکم نگاه داشت و کلید اصلی روابط بر مبنای احترام استوار میباشد.
آموزش ها اینگونه بود که با، بالا دستی خودم با لفظ یا ضمیر مفرد سخن نگویم و همیشه شما خطابشان کنم؛ از بالا به پایین کسی را نگاه نکنم یا برای مثال وقتی وارد مرزبانی یا هر جای دیگری میشوم، تا به من اجازه داده نشده روی صندلی ننشینم و یا هنگامی که با ایجنت یا راهنمایم سخت میگویم، هیچ گاه ایشان را "تو" خطاب نکنم و بین صحبت ایشان نپرم؛ این هاست که تغییرات را در صور آشکار من ایجاد می کند.
برداشتی که از سخنان جناب مهندس در سی دی "ادب و بی ادبی" داشتم، آداب معاشرت بود که می گفتند نقطه بین تعادل و بی تعادلی خیلی کوتاه است به این معنا که اگر من بی ادبی کنم، بی تعادل هستم و اگر مودب باشم، قسمت تعادل را برای خودم حفظ نمودهام. به نظر من تمام اینها ارتباط مستقیمی با اجرایی کردن آموزش هایی که در کنگره می گیرم دارد و این آموزشها بایستی منحصر به کنگره نباشند و بتوانم در محیط خانوادگی و اجتماعی نیز کاربردی و اجرایی بنمایم.
موضوع دیگری که جناب مهندس فرمودند و برای من بسیار اهمیت داشت این مطلب بود، هنگامی که با بزرگتر از خودم سخن می گویم در ابتدا اجازه بگیرم، بعد صحبت نمایم و تا زمانی که از من خواسته نشده نظر ندهم و کاربردی کردن این موضوع در بیرون از کنگره، خیلی به من کمک کرده است؛ تا زمانی که از من کمک و یا پیشنهادی نشده است دخالت نمیکنم، حتی اگر در آن کار بسیاد وارد باشم و این تغییرات در من سبب شده تا دیگران متوجه تغییرات چشم گیری در من شوند.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد از لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
102