هشتمین جلسه از دوره پنجاه و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی موقت مسافر ملک آرا و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من و تولد یکسال رهایی مسافر علی » پنجشنبه هشتم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، خوشحالم که امروز در این جایگاه یکمین سال رهایی مسافر علی را جشن میگیریم.
در مورد دستور جلسه که همان بخش اول دستور جلسه که وادی سوم است و بیربط هم نیست با یکمین سال رهایی مسافر علی باید بگویم که هیچکسی برای انسان بیشتر از خودش نمیتواند کاری کند.
در آیه شریف هم آمده است که انسان هیچچیزی نیست جز تلاش خودش، یعنی من اگر بخواهم به خواستههایم برسم باید قبل از هر چیزی خودم در مسیر درست تلاش کنم.
در مورد بخش دوم دستور جلسه یعنی تولد مسافر علی؛ اولین سال رهایی مسافر علی را به ایشان، همسفر محترمشان، مادر گرامیشان و همچنین بهتمامی اعضا و خدمتگزاران کنگره 60 شعبه چالوس تبریک عرض میکنم و از زحمات همهی عزیزان و همه مسافران گرامی عرض تبریک دارم.
در مورد علی آقا اگر بخواهم صحبت کنم باید عرض کنم که ایشان یک سفر ناموفق داشتند و میآمد اعلام میکرد که همچون اتفاقی افتاده و من هم بهعنوان راهنما گوش میدادم و میدانستم که با این رویه به نتیجه مطلوب نمیرسد و عادتی شده بود که حال خرابی بعد مصرف و انرژی منفی وارد لژیون میکرد.
یک روزی تصمیم گرفتم با خودم که به ایشان بگویم که به تاریکی برگردند و آنجا شسته شوند شاید حالشان خوب شود و گفت یعنی دوباره برم مصرف کنم؟ گفتم بله برو مصرف کن و هر زمان که خواسته درمان داشتی برگرد.
خداروشکر بعد دو روز تفکر و تأثیرگذاری حرفهای بنده و تفکر خودشان برگشتند به کنگره 60 و باقدرت مسیر رهایی را طی کردند و به رهایی رسیدند و تغییرات را در ایشان دیدم.
مسافر علی برای مرزبانی هم ثبتنام کردند و امیدوارم که رأی بیاورند و محکم و استوار به خدمت کردن ادامه دهند، امیدوارم که خودشان و همسفرشان به جایگاههای خدمتی بالاتری برسند.
آرزوی مسافر علی:
من این آرزو را برای تکتک عزیزان دارم که اول فرماندهی جسم خود را پس بگیرند و بعد جایگاههای خدمتی را یکی پس از دیگری، تجربه کنند.

خلاصه سخنان مسافر علی:
تشکر میکنم از راهنمای خوبم آقا علیرضا، من جزء قدیمیهای کنگره60 هستم، یک سفر ناموفق ششماهه کردم، رفتم و مجدداً برگشتم.
خیلی چیزها یاد گرفتم که برایم دستاورد بهحساب میآید.
خدا رو شاکرم که اینجا هستم، اولین چیزی که به دست آوردم و برایم ارزشمند بود، آشنایی با مردی بزرگ و فروتن، مردی به معنای واقعی بنام آقا علیرضا است که خیلی چیزها را از ایشان یاد گرفتم.
از ایشان ممنونم بابت تمام زحمتهایی که برای من کشیدند.
از مادرم که همنفسم شد و همیشه کنارم بود و گریههای زیادی برای من کرد تا من به رهایی برسم ممنونم.

ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ: مسافر صائب
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
تهیه: مرزبان خبری مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
110