اخبار لژیون ویلیام وایت - نمایندگی ارغوان تهران

دستور جلسه؛ «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ و ویپ)»

سخنان استاد:

سلام دوستان میترا هستم یک مسافر

هوای مصرفی ما تقریباً حدود ۱۸ درصد اکسیژن وجود دارد و این اکسیژن وقتی که وارد ریه می‌شود، کنار سلول‌های قرمزی قرار می‌گیرد که رفته‌اند در کل بدن چرخیده‌اند و حاصل سوخت‌وساز بدن که دی‌اکسیدکربن است را آورده‌اند به ریه. گلبول قرمز دی‌اکسیدکربن را می‌دهد به ریه، اکسیژن را می‌گیرد، دوباره اکسیژن را می‌برد به قلب و از طریق سیاهرگ ششی وارد قلب می‌کند از طریق آئورت در بدن پخش می‌شود. حالا وقتی من سیگار می‌کشم، چند درصد این دودی را که استنشاق می‌کنم اکسیژن است؟ خیلی کم!چون در هوای مصرفی ما ۱۸ درصد اکسیژن است و وقتی سیگار می‌کشم، بیشتر آن یک‌سری مواد مضر دارد و گاز منو اکسید کربن.

گاز مونو اکسید کربن، همان گاز خفگی است، همانی که مردم با بخاری خفه می‌شوند. من وقتی سیگار می‌کشم، سرم گیج می‌رود و فکر می‌کنم خیلی خوب است، درصورتی‌که دارم خفه می‌شوم و بدنم التماس می‌کند که اکسیژن می‌خواهد.حال این مقدار کمی هم که اکسیژن در سیگار است، نمی‌تواند بچسبد به گلبول قرمز. چرا که تمایل چسبیدن مونو اکسید کربن و گلبول قرمز ۲۰۰ برابر اکسیژن است. متوجه شدید که فاجعه کجاست؟

هوای مصرفی ما ۱۸ درصد اکسیژن دارد، سیگار که می‌کشیم، اکسیژن خیلی کمی داریم، و همان مقدار کم هم اجازه نمی‌دهد وارد شود. حالا این وارد قلب می‌شود از طریق سیاهرگ ششی و باید خون تمیز وارد شود. اما این خون‌آلوده است و مونو اکسید کربن دارد. وارد قلب می‌شود که بطن چپ باید به اقسام نقاط بدن خون را برساند.خون در کل بدن از طریق همین سرخرگ‌ها پخش می‌شود. کدام دشمن را سراغ دارید که با یک گردش، دم و بازدم، کل شهر وجودی را آلوده کند؟ خراب کند؟ حال که آلوده کرد وقتی یک کارناوال یا جشنی هست، آشغال ریخته شده است در شهر، یکی باید بیاید جمع کند، نیروهای خوب برای جمع‌کردن باید بیایند.

من وقتی بدنم آلوده شده است، حالا توسط نیروهای خوب بدنم، باید آنها خارج شوند.وقتی که دزد به خانه شما بیاید، شما که به دزد نمی‌گویید، خب وسیله‌ها را بده و خودت برو، به پلیس زنگ می‌زنید، ممکن است درگیری صورت بگیرد و اتفاقات دیگر، در بدن ما هم به همین صورت است، هزار نوع اتفاق می‌افتد. آلودگی سیگار بخواهد دفع شود، به مواد خوب بدن می‌چسبد! مواد مغذی بدن! و مواد مغذی بدن مانند پلیس‌ها هستند، و آنها هم دفع می‌شوند.

برای همین وقتی وارد خانهٔ یک فرد سیگاری می‌شوید، سرویس بهداشتی آن منزل، بوی متعفنی می‌دهد. دم و بازدم فرد سیگاری، هرچقدر هم مسواک بزند، بوی بد می‌دهد. این‌ها راه‌های دفعی است. وقتی از کلیه این مواد خارج می‌شوند، کلیه را خراب می‌شود. از ریه رد می‌شوند و ریه را خراب می‌کنند.از کبد تصفیه می‌شوند و آنجا را خراب می‌کند. پوست فرد سیگاری کدر و زرد است. همه‌جا را خراب می‌کند تا خارج شود و من با پک‌زدن عمیق به سیگار که کل وجود من را پر می‌کند، می‌گویم سیگار را دوست دارم!

هر انسانی یک گله‌دار است. در کتاب ۶۰ درجه گفته شده است. گله ما سلول‌های بدن است که بالغ بر ۴۰ هزار میلیارد سلول در بدن ما است. این‌همه سلول، هر کدام کار خاص خودشان را انجام می‌دهند، یعنی سلول‌های کلیوی اگر درست کارشان را انجام ندهند، پروتئین دفع می‌کنند، یعنی کلیه دچار مشکل شده است. اگر در خون کراتین بالا برود، یعنی کلیه دچار مشکل شده است. فشار بالا می‌رود.

هزار لیتر مایع را در شبانه‌روز دفع می‌کند. ما دقت نمی‌کنیم به عملکرد بدن. ما دقت می‌کنیم که قلب کار می‌کند؟ ریه کار می‌کند؟ تنفس دارم؟ دقت کنم به ضربان قلبم، و اگر حواسم نباشد قلب من نزند، ببینید چه اتفاقی می‌افتد. مثلاً من به شما بگویم بیشترین کسی که در زندگی برای شما زحمت کشیده است چه کسی است؟!یکی می‌گوید؛ مادر، پدر، همسر، فرزند و...حال هر چقدر هم برای ما زحمت کشیده باشند، آیا ۲۴ ساعت مراقب شما بوده‌اند؟ آیا ۲۴ ساعت تا پای مرگ برای شما کارکرده‌اند؟ یعنی سلول عروق خونی قرمز ما تا بمیریم در حال کارکردن است و بعد می‌میرد و یک نیرو نو و تازه‌نفس جایش را می‌گیرد.

باید به اینها دقت کنید. حتی سفر دومی‌های سیگار که بتوانید پیام رهایی برای یک نفر داشته باشید که چه اتفاقی می‌افتد. ببینید عروق ما چگونه ساخته شده‌اند؛ به حدی داخل عروق سُر و لغزنده است که گلبول قرمز به‌خاطر نازک بودن دیواره‌اش، در زمانی که قسمتی از بدن وقتی بریده می‌شود، گلبول قرمز می‌خورد به لبه بریدگی و می‌ترکد و بعد گلبول قرمز می‌ترکد، سیستم انعقادی فعال می‌شود که خون را لخته می‌کند و خونریزی بند می‌آید.

وقتی که من سیگار و قلیان می‌کشم، داخل عروقم مانند دستی که کارکرده باشد، زبر می‌شود. گلبول قرمز به این قسمت می‌خورد و پاره می‌شود و این اتفاق تکرار می‌شود و جنازه‌هایش می‌ماند و دیواره تنگ می‌شود. عروق کرونری قلب که روی قلب هستند، غذارسانی می‌کنند به قلب، مثل اکسیژن و مواد قلیایی. در آن عروق که نازک است، جنازهٔ گلبول‌ها مانده است، جرم می‌گیرد که باعث فشارخون می‌شود.

عروق کرونری که در قلب هستند، به باریکی مو هستند، آنها می‌ترکند، لخته می‌شود داخل آن. یک قسمت قلب خون‌رسانی نمی‌شود که به این می‌گویند سکته قلبی. این اتفاق برای جناب مهندس هم افتاد، روز تولد دوسالگی من بود، جناب مهندس سکتهٔ قلبی کردند. داخل بیمارستان هوس سیگار کرده بودند که بجای سیگار از آدامس نیکوتین استفاده کردند و روش درمان دخانیات به این واسطه ابداع شد. گله‌دار یعنی نگهبان که مراقبت می‌کند از گله.ما از سلول‌های بدنمان که بچه‌های ما هستند مراقبت نمی‌کنیم. بهترین راه در کنگره مشخص شد، همیشه آقای مهندس با به‌خطرافتادن جانشان این روش را ابداع کردند، درمان نیکوتین انجام شد.

یک همکار داشتم که سیگار می‌کشید، مراحل درمان سیگار را خیلی خوب پیش برده بود، بعد یک همکار سیگاری دیگر داریم که نصف همکاران دیگر را سیگاری کرده بود. حال خودش به‌خاطر بچه‌دارشدن متوجه شده است که سیگار ضرر دارد و گذاشته است کنار اما چطور؟ با ویپ! و می‌گوید خوب است، دود ندارد، ضرر ندارد، راحت است، نیکوتینش را تنظیم می‌کنم و....

عوارض ویپ را می‌دانید که چه بلایی دارد به انسان می‌زند؟ یا کشیدن قلیان که آن هم بسیار ضرر دارد و برای انسان، مضراتی دارد. هر بار ممکن است به یک اسم جدید وارد بازار شود، مراقب باشیم.سیگار را می‌خواهید درمان کنید، روش به این زیبایی، آدامس نیکوتین را به تعداد مشخص استفاده می‌کنید. روش DST چقدر آسان و خوب بود برایمان و آن را پیش بردیم.

کسی که یک‌بار ترک متفرقه داشته باشد، می‌داند که چقدر سخت است. یک خانم با گذاشتن تراشه در زیر پوستش که باعث می‌شود بلاک‌کننده‌های گیرنده مواد در بدن ترشح شود، زمانی که مواد مصرف می‌کند به گیرنده‌ها نمی‌نشیند. مواد مصرف کرده بود، حالش بد بود به‌طوری‌که نمی‌توانست کلمات را جور کند، و با من تماس گرفت که باید چه‌کار کند. حال این شخص حاضر است چندین کار دیگر بکند، اما روش درست را انجام ندهد، سر ساعت در کنگره حاضر نشود، دارویش را مرتب مصرف نکند. آموزش نبیند.

جهل انسان گاهی اوقات تا اینجا دامن‌گیر انسان است. من حاضر هستم زودتر در کنگره حاضر شوم؛ اما به ترافیک نخورم، استرس نکشم و خیلی موارد دیگر. پس در زمانی که در کلاس حضور دارید، دقت کنید که چه گفته می‌شود، برای که گفته می‌شود؟درست است که همهٔ ما خانواده داریم، اما آیا پدر و مادر توانستند مواد را بگیرند؟ توانستند سیگار ما را بگیرند؟ بگذارند ما به انسان‌ها خدمت کنیم؟ که درس بخوانیم، پیشرفت کنیم، اضافه‌وزنمان برطرف شود، ورزش کنیم! ولی در اینجا خودمان عاشقانه می‌آییم، و توانستیم به اینها برسیم.

وقتی من به شما می‌گویم به‌موقع سر کلاس حاضر شوید، ممکن است در لژیون حرف‌هایی زده شود که به درد ما بخورد، و بتوانیم از آن استفاده بکنیم. وقتی دیر به کلاس برسم، از مطالبی که گفته شد بهره نمی‌برم. از آن مهم‌تر در صور پنهان انرژی و حال خوب در دیگران را می‌بینم، القائات مثبت را در اینجا می‌گیرم.

در حال حاضر یک کتاب می‌خوانم که خیلی جالب است. همه چیز را بررسی کرده‌اند، ولی این را از نظر روانی بررسی کرده‌اند. من که آموزهٔ کنگره را گرفته‌ام، می‌دانم یک چیزی هست به نام القائات و الهامات و ما اگر می‌خواهیم این نیروها به ما کمک کنند، باید به‌طرف آنها حرکت کنیم و بدانیم که القائات و الهامات به دو صورت مثبت و منفی وجود دارد.خواست مهم‌تر از فرمان است؛ چون خداوند کریم و بخشنده است که به انسان‌ها اجازه و اختیار داده است، اگر به‌طرف خوبی‌ها و ارزش‌ها حرکت کنم، القائات و الهامات مثبت است و اگر به‌طرف ضد ارزش‌ها و منفی‌ها بروم به همان نسبت الهام و القائات منفی می‌رسد.

تایپ: مسافر مهدیه - لژیون ویلیام وایت نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه