English Version
This Site Is Available In English

سیگار دروازه ورود به اعتیاد است

سیگار دروازه ورود به اعتیاد است

جلسه یازدهم از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی مسافر داود، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر امیر، با دستور جلسه « دخانیات (سیگار ، قلیان ، ناس ، پیپ ، ویپ) » سه‌شنبه ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان داود هستم یک مسافر.
خداوند را شکر می‌کنم در جمع شما هستم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه از صمیم قلب تشکر می‌کنم که باعث شدند این بستر اینجا باشد تا بتوانیم بیاییم در این مکان و آموزش بگیریم.
تشکر می‌کنم از آقا پژمان ایجنت محترم شعبه و تمامی خدمتگزارانی که از اهواز آمدند و زحمت کشیدند تا این مکان را فراهم کنند که ما به این راحتی بیاییم اینجا و آموزش بگیریم و بتوانیم به رهایی برسیم.
امیدوارم در ادامه این مسیر بتوانم شخصی مفید باشم و در این حرکت عظیم یک نقشی داشته باشم و در بیرون از کنگره الگویی باشم و با گذشته‌ام فرق داشته باشم.
در مورد دستور جلسه دخانیات من زمانی که مواد را شروع کردم، باعث وبانی‌اش همان گونه که می‌گویند دروازه اعتیاد سیگار است، سیگار بود؛ من یادم می‌آید ۱۵ یا ۱۶ سالم بود پدرم نگهبان مکانی بودند و من به جای ایشان می‌رفتم نگهبانی تا ایشان استراحت بکنند، در مکان نگهبانی به علت اینکه من کم سن و سال بودم نمی‌توانستم بروم و از بیرون سیگار تهیه کنم پس بالاجبار ته سیگارهایی که روی زمین بودند روشن می‌کردم و دو سه پک می‌زدم و پرتشان می‌کردم، از همان جا شروع شد و ذره ذره کارهای ضدارزشی و بعد هم سمت مشروب خوردن، تا رسید به جاهایی که انتهایش روزهای بد و سخت زندگی من بود.

زمانی که من برای درمان اعتیادم وارد کنگره شدم، زمانی بود که من آرزو می‌کردم خداوند همه چیز من را بگیرد و شر اعتیاد را هم از سرم کم کند و واقعا وقتی به درمان مواد رسیدم همه چیزم را هم از دست داده‌ بودم، البته نه همه چیز مقدار خیلی زیادی از چیزهایم را  از دست داده ‌ام ولی باز هم شاکر خداوند هستم.
سیگار در سفر اول بر روی من تاثیر زیادی گذاشت و آن اوتی که مصرف می‌کردم اگر این دارو باید ۶ ساعت روی من تاثیر داشت به علت سیگار کشیدن، این دارو ۳ یا ۴ ساعت بیشتر روی من تاثیر نداشت، در آن زمان من در سفر سیگار بودم و این را می‌دانستم که این اوتی را که دارم مصرف می‌کنم به علت کشیدن سیگار دوزش کم می‌شود، اما من به علت اینکه هنوز جهان‌بینی‌ام کامل نشده بود این اشتباه را تکرار کردم، من جهان‌بینی را می‌خواندم ولی یک جاهایی کم و کاستی داشتم، آنجایی که باید این را عملیاتی می‌کردم و دانایی موثر را بالا می‌بردم کوتاهی می‌کردم و این عمل باعث حس‌های بد و سردرگمی من می‌شد و تمام این‌ها منشاش سیگار بود.
من دوباره سفر سیگارم را شروع کردم و خواسته ام این است که دیگر به جسمم ضربه نزنم، وقتس شخص سیگار می‌کشد یعنی دارد به جسمش ضربه وارد می‌کند.
خواسته من این است که در کنگره ماندگار باشم و خدمتگزار باشم، زیرا طبق فرمایش آقای مهندس احتمالاً  یک سال دیگر تمام کسانی که وارد کنگره می‌شوند ورودشان در لژیوم سیگار اجباری می‌شود، چرا؟
چون سیگار دروازه ورود به اعتیاد است و کسی که سیگار را درمان نکند اعتیادش را درمان نکرده است.
امیدوارم قدر این مسیر را بدانم و در ادامه شاکر و قدردان زحماتی که برای من کشیده شده باشم.
باتشکر.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس و تایپ گزارش: مسافر حمید
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .