هر رسیدنی بعد از طی مسیری، میسر میشود و هر درمانی بعد از تحمل دردی، اتفاق میافتد.
در این هفته در خدمت یکی از رهجویان پرتلاش کنگره۶۰، مسافر ویلیام، همسفر عطیه هستیم که با آنتیایکس قلیان وارد لژیون ویلیام شدهاند؛ به مدت سه ماه و بیست روز به روشDST و داروی آدامس نیکوتین خوراکی به راهنمایی همسفر مینا درحال سفر هستند.
به همینمنظور گفتوگویی ترتیب دادیم تا بتوانیم از سخنان او آموزش و بهره بگیریم.
همسفر عطیه و مسافرشان حامد با بیش از هفت سال تخریب و آنتیایکس تریاک وارد کنگره۶۰ شدند. بهمدت ۱۱ ماه با روش DST و داروی OT با راهنمایی؛ همسفر فهیمه و مسافر حمزه سفر کردند. درحالحاضر به مدت یک سال و یک ماه است که به لطف خداوند و دستان پرمهر آقای مهندس، آزاد و رها هستند. ورزش هر دو والیبال میباشد.
.jpg)
بعد از ورود شما به لژیون ویلیام، چه تغییراتی در زندگی شما اتفاق افتاد؟
الآن چهار ماه از سفرم میگذرد، ولی در این مدت که آدامس نیکوتین میخورم و قلیان مصرف نمیکنم، حال خوبی دارم. شاید در گذشته فکر میکردم تفریح و دورهم نشستن با دوستان و خانواده باید به همراه قلیان باشد؛ ولی عید امسال برای من بدون مصرف قلیان گذشت و طعم تفریحات سالم را چشیدم. در گذشته که قلیان مصرف میکردم، فقط هنگام کشیدن حالم خوب بود و بعد از آن دچار سردرد میشدم و حالم خراب میشد. همیشه با خودم میگفتم دفعه بعد نمیکشم یا کمتر میکشم، اما باز نمیتوانستم.
اکنون بعد از گذشت چهار ماه از سفر، خواب من نیز منظم شده و دیگر از سردرد خبری نیست.
با ورود من به لژیون ویلیام، مسافرم که بعد از گذشت یک سال از رهاییاش؛ نتوانسته بود هنوز مصرف سیگار و ناس را درمان کند و برایش سخت بود او نیز بعد از دو ماه از گذشت سفر ویلیام من، سفر ویلیام خود را شروع کرد و با هم درحال سفر ویلیام هستیم.
خیلی خوشحال هستم و خدا را شکر میکنم که راه کنگره برایمان باز شد تا به این حال خوش برسیم.
چرا نقش جهانبینی برای درمان سیگار مهم است؟
قبل از کنگره به مصرف قلیان به چشم یک مخدر یا ضدارزش نگاه نمیکردم، میدانستم ضرر دارد؛ ولی قلیان را به چشم یک تفریح نگاه میکردم و فکر میکردم مصرف هفتهای یکبار مشکلی ندارد؛ اما با ورودم به کنگره و آموزشهایی که از طریق لژیون و سیدیها دریافت کردم، ذرهذره دانایی من افزایش پیدا کرد و جهانبینیام تغییر کرد و دانستم همان مصرف تفریحی هم روی سیستم ایکس، تأثیر میگذارد و باعث تخریب جسم میشود.
افرادی در بیرون از کنگره هستند که میخواستند با استفاده از همین روش آقای مهندس، سیگار و قلیان خود را درمان کنند اما موفق نبودند؛ زیرا ما در کنگره۶٠ مثلث درمان را داریم که شامل جسم، روان و جهانبینی است. این سه ضلع در درمان باید با هم همسو باشند؛ نمیتوان جسم و روان را با آدامس نیکوتین درمان کرد، اما هنوز دید ما به قلیان یا سیگار یک تفریح باشد.
بزرگترین چالش شما در سفر ویلیام چیست و با آن چگونه کنار آمدید؟
در دوران سازگاری که بودم، موقعیکه بار اول وارد جمعی میشدم که قلیان مصرف میکردند، طبق همان عادتی که داشتم، میخواستم بنشینم و مصرف کنم، برایم سخت بود که مصرف نکنم؛ اما سعی کردم به خواسته جن درونم گوش نکنم و مقاومت کردم و سریع یک قطعه آدامس خوردم. این موضوع را با راهنمایم همسفر مینا درمیان گذاشتم؛ او به من گفت: به این دید نگاه کن که آنها نیکوتین را از طریق دود دریافت میکنند، اما تو از طریق آدامس و خوراکی و دیگر بدن تو نیازی به آن ندارد؛ اکنون بهگونهای شده که بدون هیچ مشکلی در کنار آنها مینشینم و بدون آنکه بخواهم مصرف کنم، انگار که هیچموقع مصرف نمیکردم.
بعد از شهامتی که بهخرج دادید و سفرتان را با وجود قضاوتها شروع کردید، چه حسی دارید؟
خیلی خوشحالم که توانستم آموزشهایی که در کنگره گرفتم را اجرا کنم.
حسوحالی که اکنون دارم، هیچموقع در دوران مصرف قلیان نداشتم.
هنگامیکه لحظه رهایی خود را از دستان آقای مهندس تصور میکنم، خوشحالی وصفنشدنی دارد.
اینکه در آینده شال خوشرنگ سورمهای ویلیام را بر روی شانههایم تصور میکنم تا به کسانیکه مانند خودم هستند، کمک کنم و آنها را به رهایی برسانم، من را خیلی خوشحال میکند.
چه پیامی برای همسفرانی دارید که مایل هستند سفر خود را در لژیون ویلیام شروع کنند ولی نمیتوانند قدم جلو بگذارند؟
موقعیکه تصمیم به سفر ویلیام گرفتم، ترس از قضاوتشدن داشتم، اما در کنگره درحال گرفتن آموزش هستیم که یکدیگر را قضاوت نکنیم و در دل ترس برویم؛ ما به کنگره میآییم که به حال خوش برسیم، از ضدارزشها به طرف ارزشها حرکت کنیم. در وادی سوم یاد گرفتیم که مسئولیت کارهایمان به عهده خودمان است و خودمان هم باید فکر کنیم. در کنگره این موقعیت برای همسفران مهیا شده و میتوانند از آن استفاده کنند؛ اگر تصمیم گرفتند که به سلامتی و حال خوب برسند، بدون هیچ ترسی اینکار را انجام دهند.
موقعیکه وارد لژیون ویلیام میشویم، به این معنی است که دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کردهایم؛ هنگامیکه وارد لژیون ویلیام میشویم، آنقدر حال خوب و انرژی دریافت میکنیم که با خود میگوییم: ای کاش زودتر این کار را انجام داده بودیم.
کلام آخر:
از آقای مهندس خیلی تشکر میکنم که این بستر را برای من همسفر و مسافرم فراهم کردند تا از تاریکیها به طرف نور برویم. از راهنمایم همسفر فهیمه سپاسگزارم که با آموزشهای خوب خود باعث شدند، وارد لژیون ویلیام شوم و همچنین از راهنمای ویلیام خودم همسفر مینا متشکرم.
اِنشاءالله که بتوانم در آینده راهنمای ویلیام شوم و به کسانیکه مانند من هستند کمک کنم.
از همسفر عطیه، صمیمانه سپاسگزارم که دعوت به گفتوگو را پذیرفتند.
حضور ایشان، نهتنها مایه دلگرمی است؛ بلکه فرصتی ارزشمند برای بهرهمندی از تجربیاتیشان فراهم میکند، از صمیم قلب، بابت این همراهی قدردان هستم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زهرا.ط رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
121