آرامش یعنی حال خوش

به‌نام قدرت مطلق الله
چه لطیف است حس آغازی دوباره! 
و چه زیبا است رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز!
و چه روحانی است داشتن آرامش...!

نکته‌ مهمی که در خلقت ما انسان‌ها وجود دارد، حیات، زندگی و داشتن حال خوش است. خداوند همه‌ موجودات اعم از انسان، حیوانات و گیاهان را آفریده و حیات و زندگی به آن‌ها بخشیده است. یک مورچه، حیات، زندگی، حس و عشق دارد، یک کفتار هم همه‌ این‌‌ها را دارا است، همه‌ مخلوقات خداوند، مهم و باارزش هستند. همه ما انسان‌ها به‌دنبال آرامش و حال خوش هستیم؛ در پی هم روان شده‌ایم تا بدانیم و آرامش را به‌دست آوریم. زاهد و عابدی که فقط خداوند را عبادت می‌کند، می‌خواهد به حال خوش برسد. ما انسان‌ها فکر می‌کنیم که داشتن پول زیاد، مقام‌های بالا، مدارک تحصیلی بالا، داشتن وسایل رفاهی، خانواده، فرزند و... آرامش و حال‌ خوش را به ما می‌دهند؛ اما این نکته را باید بدانیم که آسایش‌داشتن، آرامش نیست؛ آرامش یعنی حال خوش.

در زمان به‌وجودآمدن مشکلات، برای به آرامش‌رسیدن و حال خوش، نیاز نیست مشکلات را از بین ببریم؛ چون پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری‌ است. مشکلی را حل می‌کنیم، مشکل دیگری به‌وجود می‌آید؛ باید توانایی خود را برای کنترل زندگی و عدم تأثیرپذيری از مشکلات تقویت کنیم تا حال خوش را به‌دست آوریم. چگونه حال خوش و آرامش را دریافت کرده و در زندگی پیاده کنیم؟ باید قوانین را رعایت کرده و به آن‌ها احترام بگذاریم؛ چون در طبیعت همه‌چیز قانون دارد و انسان‌ها هم قوانینی دارند. یکی از این قوانین، دوری از ضدارزش‌ها است، از دروغ‌گفتن پرهیز کنیم، حسادت نداشته باشیم، حق دیگران را ضایع نکنیم، خیرمان به دیگر انسان‌ها و موجودات برسد، در زمان حال زندگی کنیم که بسیار هنرمندانه و سخت است. قدر تمام نعمت‌هایی که داریم را بدانیم (همسر، فرزند، تحصیلات، ثروت، جسم سالم و هزاران‌هزار نعمت دیگر) ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودمان مقایسه نکنیم؛ چون از درون زندگی آن‌ها هیچ اطلاعی نداریم.

این قانون زیبای طبیعت و کائنات است؛ زمانی‌که من از شادی دیگران شاد شوم و به دیگران خدمت کنم‌ (مالی، علمی و عملی) درواقع خیر این خدمت‌ها به زندگی خودم می‌رسد. افرادی که از غم دیگران خوشحال می‌شوند و از علم، دانش و مال خودشان هیچ بخششی نمی‌کنند، نمی‌توانند به حال خوش برسند.
من همسفر به کنگره آمدم تا مسافرم به رهایی و حال خوش برسد و هدفم فقط مسافرم بود، به‌مرور زمان به این نکته‌ مهم رسیدم که سلامتی جسم و روان خودم از همه‌چیز مهم‌تر است. زمانی‌که آرامش داشته باشم، این آرامش و حال خوب من، به همه انتقال پیدا می‌کند. آموزش‌گرفتن را آغاز کردم و در کنار آن، خدمت‌ در کنگره را شروع کردم و دریافتم که تمام کسانی که در کنگره بدون هیچ چشم‌داشت مالی خدمت می‌کنند، از آرامش و حال خوشی برخوردار هستند.

برداشت من از صحبت‌های آقای مهندس این است که در زندگی سختی‌هایی را تحمل کردم که پیش از اتفاق‌افتادن‌ آن‌ها، فکر نمی‌کردم که بتوانم در آن سختی‌ها تاب بیاورم اما تاب آوردم و مشکلات را به حال خوش تبدیل کردم؛ چون ما انسان‌ها خودمان و قدرت‌های درونی خود را نمی‌شناسیم و درآخر این‌که آرامش به‌معنای آن نیست که صدایی نباشد، مشکلی وجود نداشته باشد یا کار سختی پیش رو نباشد، آرامش؛ یعنی در میان صداها، مشکلات و کار سخت، دلی آرام وجود داشته باشد.

تایپ: همسفر زهره (گ) رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ویرایش: همسفر آسیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد