انسان موجود الگو پذیری است و الگو برداری میکند، الگوی تمام انسانها مانند هم است، همانا انسان در رنجی کوتاه مدت آفریده شده که دائمی نیست، در این سیدی بلد به معنای شهر(شهرمکه) است، شهر یعنی جسم انسان، انسان مانند یک جهان پهناور و بزرگ است، از نظر ظاهر عالم اصغر(جهان کوچک) و در واقعیت عالم اکبر(جهان بزرگ) میباشد.
اگر یک درخت را در نظر بگیریم ظاهر آن شاخه ولی اصل درخت میوه آن است سیستم ما مانند درخت است که ذات ما را به وجود می آورد، بنابراین جسم میآید که تکامل وقدرت درونی را به ما بدهد، پدر ومادر تولید کننده جسم انسان هستند، ساختار وجودی انسان در رنج است، اگر در شرایط سخت و مشکلات قرار میگیریم این فقط مخصوص من نیست اگر امروز مشکل داریم به دلیل این است که با تجربه و آزموده شویم.
معلم انسان دردها وسختیها هستند، فوری زمانیکه مشکلاتی داریم غصهدار نشویم زیرا همه چیز گذرا است و همه چیز در حال تغییر وتبدیل است اگر امروز در ناراحتی هستیم باید صبر کنیم زیرا درحال آموختن هستیم، رنجها برای آزمایش ما است هر رنجی که داریم بر مبنای دو محور است: ۱- یا تقاض میدهیم ۲- آموزش میبینیم، اگر تقاض هم میدهیم باز در آن آموزشی نهفته است.
گاهی انسان چیزهایی از خداوند میخواهد ولی خداوند به او نمیدهد؛ زیرا میداند با دادن به او باعث رنج و بدبختی آن میشود و مصلحت خداوند در این است که به انسان نمیدهد، هر چیزی که خواستار آن هستیم باید بهای آن را پرداخت کنیم، بنابراین برای رسیدن به هدف باید سختیها را تحمل کرد زیرا هر چیز یک پایانی دارد، در شرایط سخت و بحرانی غمگین نباشید و تلاش وکوشش را افزایش دهید تا توان جسمی و روحی شما قوی شود.
زیرا غمگین بودن و ناامیدی کاری انجام نمیدهد در شرایط سخت بایستی ادامه داد تا ظلمت و تاریکی را با تفکر و اندیشه به روز تبدیل کنیم، انسان نباید مشکلات را سخت بگیرد،زیرا باید در برابر آنها خود را برای بالاترین سختیها آماده کند آنگاه میتواند بر سختیها پیروز شود، افرادی که از خطر فرار میکنند خطر همیشه در تعقیب آنها است ولی انسانهایی که در دل خطر میروند خطر از آنها فرار میکند.
به مشکلات این جهان قیمت دهید تا هر دفعه برندهتر شوید. حیات زمینی به سه قسم تقسیم میشود حلقه اول: حیات خردسالی ناآگاهی کامل، حلقه دوم: جوانی در غرور جوانی همراه با جهل است، حلقه سوم: دوره میانسالی وجاافتادگی که باید در این دوره آموزش زیادی دیده و آماده برای حلقه چهارم شویم.
بعضی افراد در حلقه سوم حذف میشوند زیرا بازسازی خود را فراموش میکنند و به دنبال مال، ثروت و... میروند، یکی از وظایف بسیار مهم در پایان حلقه سوم تربیت فرزندان است ما باید فرزندان را خوب تربیت کنیم نه اینکه تسلیم آنها شویم، در آینده خارج از جسم (بعد از مرگ) تصمیم بر اینکه چه جایگاهی داشته باشید بسیار مهم وموثر است؛ زیرا زندگی ادامه دارد و جایگاه خود را خودم تعیین میکنم.
بعضی رنجها، رنج بیهوده است زیرا خود ما با دست خود آن را به وجود میآوریم این دیدگاه باعث رنج ابدی برای انسان میشود، باید به جایگاهی برسیم که تمام انسانها را دوست داشته و زمانی میتوانیم این کار را انجام دهیم که انسانها را بشناسیم، انسان زمانی به بهشت موعود میرسد که در صراط مستقیم باشد.
برداشت من از این سیدی این است زمانیکه تصمیم به سفر نیکوتین گرفتم در رنج زیادی قرار داشتم زیرا خود با دست خود مشکلاتی را به وجود آورده بودم و در طول مسیر سختیهای زیادی را پشت سرگذاشتم تا بتوانم تاریکی که درون خود را تبدیل به روشنایی کنم زیرا هر چیز یک بهایی دارد و فهمیدم مشکلات رحمت خداوند هستند نه لعنت خداوند.
تایپ: همسفر مهسا مسافر لژیون ویلیام
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
103