English Version
This Site Is Available In English

در سفر نیکوتین به پختگی رسیدم

در سفر نیکوتین به پختگی رسیدم

جلسه ششم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60، نمایندگی وحید با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر سمیه و دبیری همسفر الهه با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ و ویپ)» روز سه‌شنبه 13 خردادماه 1404 ساعت 14:00 برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که امروز این جایگاه را تجربه می‌کنم و تشکر می‌کنم از استاد سردار که اجازه این خدمت و آموزش را به من دادند و سپاسگزار عزیزانی هستم که در این مسیر من را همراهی کردند. فکر می‌کنم قرار گرفتن من در این جایگاه به دلیل افزایش مبلغ جشن گلریزان امسال و سفر نیکوتین بود. سفر نیکوتین من همراه با تردید و ترس بود؛ به دلیل این‌که من با روش سقوط آزاد وارد لژیون ویلیام شدم؛ اما با تمامی چالش‌ها، ارزش این سفر برای من خیلی زیاد بود. به خاطر دارم در اواخر سفرم، باید از گذرگاهی عبور می‌کردم و شرایط بسیار سختی را تجربه ‌کردم؛ اما به‌دلیل آموزشی که گرفته بودم توانستم از آن گذرگاه سخت عبور کنم؛ البته با چاشنی محبت، عشق و بخششی که در لژیون سردار یاد گرفتم.

بعد از عضو شدن در لژیون سردار، این حس جرأت برای ورود به لژیون ویلیام در من به‌وجود آمد. من آگاهی نداشتم که قلیان هم به اندازه سیگار می‌تواند تخریب داشته باشد. همیشه شنیده بودم که یک، پک قلیان به اندازه یه پاکت سیگار ضرر دارد؛ اما نمی‌توانستم درک کنم؛ چون یک‌سری از حس‌های من بسته بود. به مرور زمان و آموزش‌هایی که در کنگره 60گرفتم با تمام سلول‌های وجودم، از لحاظ روح و روان، در صور آشکار و صور پنهان متوجه تخریب‌های به‌وجود آمده شدم و آثاراین تخریب‌ها را در زندگی می‌دیدم. با وجود این‌که آموزش می‌گرفتم و در مسیر جهان‌بینی بودم؛ اما حس‌های من بسته بود و در بعضی مواقع تحت فشار بودم که نمی‌توانستم آموزش‌ها را کاربردی کنم.

با تلاش‌های بسیار در لژیون سردار؛ انگار قفلی درون من بود که بیشتراز مبلغ تعیین شده نمی‌توانستم کمک کنم. این تفکر در من وجود داشت یا عضو لژیون سردار باشم یا باید دنور شوم، یعنی یک مبلغی بیشتر از سردار نمی شود. اما زمانی که این مبلغ را در حد توانم افزایش دادم متوجه شدم که حالم خیلی خوب شد و تفکری در من بوجود آمد؛ که بیشترازاین‌ها می‌توانم پرداختی داشته باشم؛ زمانی که وارد لژیون سردار شدم پراز تردید بودم. وقتی که وارد اتاق مرزبانی شدم، شنیدم یکی ازمرزبانان گفت: از زمانی که وارد لژیون سردار شدم موجودی کارتم از آن مبلغ پایین‌تر نیامده است، در همان لحظه با خودم گفتم یعنی روزی می‌شود که من هم حسابم همیشه این مقدار پول باشد.چون آدم اهل پس‌اندازی نبودم و هر مقدار پولی که داشتم خرج می‌کردم و هیچ‌وقت به فکر یک منبع ذخیره مالی نبودم؛ ولی به لطف خدا و برکت لژیون سردار از زمانی‌که‌ عضو شدم همیشه خیلی بیشتر از این مبلغ و تراکنش‌های مالی وگسترش خیلی بیشتری برای من اتفاق افتاد.

این زیادی رزق و خیر و برکتی که در زندگی من به‌وجود آمد همه را مدیون آموزش‌های کنگره60 و لژیون سردار هستم. سفر نیکوتین سفری پرباربرای من در زندگی بود که با ورود به لژیون سردار برای من اتفاق افتاد. خداوند را شکرگزار هستم و ازتمام عزیزانی که دراین مسیر من راهمراهی کردند سپاسگزارم. ودر آخر امیدوارم که بتوانم این قفل را بشکنم وسقف را بردارم مانند همان مطلبی که در کتاب 60 درجه می‌گوید: «فلک را سقف بشکافید...» بیشتردر این مسیر قدم بردارم. با تمام رنج و چالشی که داشتم در سفر نیکوتین به یک پختگی رسیدم.

تقدیر از خزانه‌دار قبلی همسفر طاهره توسط راهنما همسفر مریم خزانه‌دار جدید

تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر اعظم مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .