English Version
This Site Is Available In English

بزرگ‌ترین و مهم‌ترین چالش زندگی‌ام

بزرگ‌ترین و مهم‌ترین چالش زندگی‌ام

لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید.

سلام دوستان زینب هستم یک همسفر؛ با بیش از ۱۵ سال سوءمصرف مواد مسافرم وارد کنگره شدیم. آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره؛ روش درمان دی‌ اس‌ تی داروی درمان شربت اوتی به مدت ۱۰ ماه و ۱۱ روز سفر کردیم باراهنمایی آقا رضا و خانم سکینه عزیز ورزش در کنگره خودم بدمینتون مسافرم شنا، شطرنج هم‌اکنون دو سال و ۷ ماه است که از بند مواد آزاد و رها هستیم.

شما در جایگاه نگهبان سایت خدمت می‌کنید. لطفاً حس و حالتان را درباره این جایگاه خدمتی برایمان بگویید.

خدا را شکر می‌کنم به خاطر کسب چنین تجربه بزرگی، چراکه من همیشه از وارد شدن به مرحله بعدی زندگی خود ترس داشتم. با ورود به سایت، آموزش  گرفتن‌های من شروع شد. اوایل برایم خیلی سخت بود و حتی برای یک تایپ ساده نیاز به کمک دیگران داشتم ولی حالا در جایگاه نگهبان سایت هستم و انجام بسیاری از کارهای سایت برایم لذت‌بخش و شیرین است. از همان ابتدا خیروبرکت خدمت در سایت را باجان و دل تجربه کردم و برایم مانند روز روشن شد که اگر بخواهم می‌توانم از انرژی‌های خفته درون خودم به نحو احسن استفاده کنم و این بزرگ‌ترین و مهم‌ترین چالش زندگی‌ام شد.

چه چیزی انگیزه ادامه تحصیل در دانشگاه برای شما شد؟ آیا کنگره در این انگیزه مؤثر بود؟

به یاد دارم زمانی که با اعضای لژیون راهی مسیر شدیم تا به یکی از شعبات قزوین برویم، در آنجا از خداوند خواستم بهترین‌ها را سر راهم قرار بدهد. آقای مهندس اصطلاحاتی را به کار می‌برند که من گاهی مجبورم برای درک بهتر آن‌ها به دنبال معنای آن‌ها بروم. ایشان همیشه در صحبت‌هایشان می‌فرمودند: هیچ‌وقت برای ادامه تحصیل دیر نیست. با این توصیه آقای مهندس، انگار روزنه‌ای در وجود من پدیدار شد. زندگی من و مسافرم با ورود به کنگره ۶۰ رنگ جدیدی به خود گرفت چراکه مسافرم که تحصیلات ابتدایی داشت هم ادامه تحصیل داد و حالا هر دو ما در رشته حقوق در حال تحصیل هستیم.

چگونه بین تحصیل، خانواده و خدمت در کنگره تعادل برقرار می‌کنید؟

تعادل برقرار کردن کار خیلی سختی است اما خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که باوجود داشتن دو فرشته زیبا در زندگی و سختی‌های دوران دانشجویی، خدمتگزار سایت شدم. سعی می‌کنم از وقتی‌که دارم درست استفاده کنم صبح‌ها زود بیدار شوم و هر کاری که دارم برای روز بعد نگذارم چون در این صورت حجم کارهایم بیشتر می‌شود و هیچ سودی برایم نخواهد داشت. من به خودم قول دادم از تمام توانم برای رشد و تعالی خودم و خانواده‌ام کمک بگیرم چراکه من بیهوده پا به این جهان نگذاشته‌ام پس بایستی بهترین خودم باشم تا همیشه به خودم افتخار کنم.

آیا کنگره را به معنای واقعی شناخته‌اید؟

من با ورود به کنگره متوجه شدم که هیچ‌چیزی نمی‌دانم اما به‌مرورزمان و با لطفی که جناب مهندس داشتند توانستم درک کنم کجا هستم، برای چه هستم و به کجا خواهم رفت؛ همه این‌ها را مدیون آموزش‌های ناب آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم که علم درست زندگی کردن را به من یاد دادند. آموزش‌هایی گرفتم که در هیچ کجای دنیا این‌قدر کاربردی و آسان نمی‌توانستم دریافت کنم.

به‌عنوان کلام پایانی اگر صحبتی دارید بفرمایید.

خداوند را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که به‌واسطه مصرف مسافرم اذن ورودم به این مکان مقدس صادر شد و همچنین از مهندس دژاکام و خانواده گران قدرشان بابت زحمات بی‌دریغشان که باعث شد هزاران خانواده از نابودی و تباهی نجات پیدا کنند، تشکر می‌کنم. از راهنمایان عزیزم که مرا برای رسیدن به این مرحله کمک و یاری کردند تشکر می‌کنم. امیدوارم روزی برسد که بتوانم در جایگاه راهنمایی خدمت کنم و زکات حال خوشی که الآن دارم را پرداخت کنم.

مصاحبه کننده:همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم)
ارسال:همسفر زینب رهجو راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت
سایت همسفران نمایندگی الوندقزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .