English Version
This Site Is Available In English

چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند

چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند

چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. وادی یازدهم به من این قدرت و حس را می‌دهد که برای رهایی از مشکلات و رسیدن به هدفم تلاش و کوشش کنم و همچنین انسانیت، پاک و زلال بودن را به من یادآور می‌شود. حسی که دمادم به من انرژی می‌دهد که با مشکلاتم بجنگم و به‌عنوان یک همسفر در کنار مسافرم سفر کنم. همانند یک چشمه جوشان مثال آتش‌فشان فوران کنم، به رودی روان تبدیل شوم، آن‌قدر پرچین و شکن خواهم شد که تمام صخره‌ها، تپه‌ها و دره‌ها را درخواهم نوردید و به دشت‌ها، سبزه‌زاران، گلعزاران و لاله‌زاران خواهم رسید؛ سپس خلیج‌فارس خواهم شد، موج می‌شوم و پرتلاطم‌تر از همیشه تا به اقیانوس که مقصد آزادگی و درمان است برسم.

وقتی‌که باران در کوهساران می‌بارد، آب باران در حفره‌های زیرزمینی کوه جمع می‌شود. کوه‌های بلند بر تپه‌های زیرین فشار وارد می‌کند؛ چون ارتفاع کوه از ارتفاع تپه‌های پایین بیشتر است، درنتیجه اختلاف ارتفاع و اختلاف‌پتانسیل ایجاد می‌شود. هرچه ارتفاع بیشتر باشد، فشار وارده نیز بیشتر است و به همین دلیل منابع آب در حفره‌های زیرزمینی با فشار از سطح زمین فوران می‌کند و به چشمه‌ساران تبدیل می‌شود برای چشمه جوشان شدن؛ باید منابع اطلاعاتی و آگاهی کسب کنیم و منابع اطلاعاتی را در کنگره فرابگیریم. وقتی دانایی را بالا ببرم و اختلاف‌پتانسیل درونی (خودشناسی) و بیرونی (جهان‌بینی) را در خود به وجود بیاورم، اختلاف ارتفاع ایجاد می‌شود و با گیاه، حیوان و انسان هم پستی و هم بلندی، هم رود و هم ابر بشوم. در کنار مسافرم هم نشیب و هم فراز باشم.

رود در مسیرش گیاهان، جانوران، انسان‌ها و همه کائنات جهان را سیراب می‌کند؛ پس رودی باشم که زمین را زیرورو می‌کند و دانش را از آن درو می‌کند و جنبشش پرثمر باشد و باعث گندم کشتزاران و چاره درد انسان‌ها و پناه بی‌کسان بشوم. من و مسافرم دو جویباری هستیم که رود شده‌ایم و نباید پشت دیوار اعتیاد بمانیم، ما یک‌عمر تشنه رهایی و درمان بودیم؛ باید دست خسته یکدیگر را بگیریم تا این دیوار را خراب کنیم و یک روزی، هرروزی باشد، دیروزود ما به آن رود بزرگ خواهیم رسید و خود را به پاکی زلال رود خواهیم زد.
گویی ابلیس پیروز و مست، مانند نقطه‌ای سیاه از دل روشنایی‌ها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشنایی‌ها آغاز کرد. با ساطوری خون‌آلود و برای کشتن چراغ آمده بود. ارتش تاریکی را گردآورد و به آن‌ها گفت: انسان دارای قدرت اختیار است؛ به همین دلیل از طریق الهام و القا می‌توانیم آن‌ها را به‌طرف ضد ارزش‌ها دعوت کنیم. اهریمن درحالی‌که کباب قناری را در آتش سوسن و یاس مهیا می‌کرد به‌وسیله مواد مخدر، مشروبات الکلی و افکار منفی، تبسم را بر لب‌ها و ترانه را بر دهان جراحی می‌کرد و سور عزای ما را بر سر سفره نشسته بود و از دیدگان و چراغ روشن اشک چشم خانواده‌ها خوشحال بود و قهقهه می‌زد.

نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر میترا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر میترا (لژیون اول)
منبع: وادی یازدهم، چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.
ویرایش: همسفر مریم مرزبان
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .