English Version
This Site Is Available In English

سیگار و متد DST

سیگار و متد DST

دومین جلسه از دوره سی و یکم کارگاه‌‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی پاستور با استادی مسافر امیر، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «دخانیات، سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ» در روز دوشنبه دوازدهم خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که یک‌بار دیگر به من لیاقت داد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. همچنین از نگهبان عزیز تشکر می‌کنم که بنده را دعوت کردند و سپاسگزارم از راهنمای عزیزم، آقا سعید، که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم.

در مورد دستور جلسه که فکر می‌کنم این اولین‌بار است که در رأس کار قرار گرفته، باید بگویم خودم تجربه‌ای درباره مصرف سیگار، قلیان و همچنین ناس داشته‌ام و درگیر این موضوع بودم؛ حتی در طول دوران مصرف موادم.

یادم هست اولین‌باری که سیگار را روی لب گذاشتم و کام گرفتم، حدود ۹ یا ۱۰ ساله بودم. یکی از دوستانم که پدرش سیگاری بود، از پدرش سیگاری برداشته بود و آورد. من هم که کنجکاو بودم، خواستم بدانم چیست. تا آن زمان سیگار کشیدن بلد نبودم و این موضوع گذشت. تا اینکه در سن ۱۸ سالگی، خودم شخصاً سیگار تهیه کردم و مصرف نمودم.

اوایل، وقتی سیگار می‌کشیدم، خیلی گیج می‌شدم. نمی‌دانم چطور تحملش می‌کردم، اما می‌دانم که به‌خاطر همان حالت گیجی سیگار می‌کشیدم. حدود ۱۹ سال درگیر مصرف سیگار بودم. در این سال‌ها همیشه از خدا می‌پرسیدم: «یعنی می‌شود روزی برسد که من سیگار نکشم؟» ای‌کاش به دورانی برمی‌گشتم که مصرف نمی‌کردم.

ناگفته نماند که بابت مصرف سیگار تخریب‌های زیادی داشتم؛ از درگیری بابت بوی سیگار گرفته تا تحقیرهایی که توسط اطرافیان یا نزدیکانم می‌شدم. خدا را شکر وقتی وارد کنگره شدم، با سفر سیگار به درمان رسیدم. البته کمی دیر برای سفر سیگار اقدام کردم؛ فکر می‌کنم حدود ۷ ماه از سفرم گذشته بود که آغازش کردم.

اوایل سفر، خیلی درگیر بودم. جایگزین کردن آدامس به‌جای سیگار برایم سخت بود. مدتی همزمان سیگار و آدامس مصرف می‌کردم. این موضوع را با راهنمای عزیزم، آقا فرشید (راهنمای لژیون سیگار) مطرح کردم. ایشان گفتند به این شکل نمی‌شود سفر کرد و فقط باید آدامس مصرف کنی.

واقعاً برایم سخت بود که یک‌باره سیگار را کنار بگذارم. اما یک‌بار تصمیم گرفتم آخرین نخ سیگار را بکشم و دیگر مصرف نکنم. چون بچه‌های دیگر را دیده بودم که با روش DST به درمان رسیده‌اند. گفتم چرا این اتفاق برای من نیفتد؟ بعد از آخرین نخ، بقیه بسته را بیرون انداختم و آدامس را جایگزین کردم.

اوایل خیلی آدامس می‌خوردم. فکر می‌کنم روزی دو خشاب مصرف می‌کردم. بابت این موضوع دچار سکسکه شده بودم و حتی از آن هم حس خوبی می‌گرفتم! اما به‌مرور مصرفم کاهش یافت و سه ماه زمان سازگاری را سپری کردم. با 48 قطعه آدامس در روز، درمانم را شروع کردم.

الان حدود ۱۴ ماه از رهایی من از سیگار می‌گذرد. واقعاً جای شکر دارد که بستری مثل کنگره ۶۰ فراهم شده تا از مصرف سیگار رها شوم. سیگار واقعاً یکی از بندهای محکمی است که به ما بسته شده. کسانی که مصرف می‌کردند یا می‌کنند، به‌خوبی این را می‌دانند.

حتی تصور رهایی از سیگار برایم محال بود، ولی در نهایت خدا را شاکرم که با زحمات جناب مهندس دژاکام و راهنمایان عزیز، توانستم از این بند جدا شوم و به درمان قطعی برسم.

من، امیر، باید همیشه یادم باشد آن زمان‌هایی که سیگار مصرف می‌کردم و در تاریکی بودم، چه کسی و چه سیستمی به من کمک کرد که بیرون بیایم. قطعاً چیزی جز وجود کنگره ۶۰ نبود. سیستمی که با زحمات فراوان جناب مهندس دژاکام پایه‌گذاری شده و اکنون این امکان را به من داده تا از آن استفاده کنم.

در ادامه زندگی‌ام، با اتصالی که با کنگره ۶۰ برقرار کرده‌ام، باید همیشه قدردان این سیستم، کنگره و لطفی که به من شده باشم. وقتی فکر می‌کنم، می‌بینم باید گوشه‌ای از این محبت‌ها را جبران کنم تا این سیستم ادامه‌دار باشد و اشخاص دیگری مثل من هم بتوانند از آن استفاده کنند و به رهایی برسند.

یک جای قشنگی که این سفر نیکوتین برای من داشت، این بود که چون اطرافیانم سیگاری بودند و دیدند که من دیگر سیگار نمی‌کشم، به من می‌گفتند: «چطوری تونستی سیگار را کنار بذاری؟ دمت گرم!» چون قطع مصرف سیگار واقعاً سخت است.

در بیرون از کنگره می‌گویند ترک سیگار. این واژه همیشه در ذهن من هست. درست است که تلاش خودم بود، اما من در کنگره توانستم این کار را انجام بدهم. به آن‌ها می‌گفتم: «با یک متد خاص و با قاعده، می‌توان این کار را انجام داد. با آدامس نیکوتین.»

می‌پرسیدند چطور می‌شود؟ من می‌گفتم اصول دارد، باید در یک چارچوب مشخص باشد. و من به لطف کنگره ۶۰ توانستم به این مرحله برسم. مجدداً خداوند را شاکرم و برای همه عزیزان مصرف‌کننده آرزو می‌کنم که با این روش و متد، به رهایی برسند.

به نظر من، این امر فقط با درست سفر کردن محقق می‌شود.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از شما سپاسگزارم.

ضبط و تایپ: مسافر اکبر(لژیون۱7)
عکس: مسافر علی(لژیون۱۱)
ارسال: مسافر حمید(لژیون ۷)
ویرایش: مسافر حسام(گروه سایت مسافران شعبه لوئی پاستور)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .