جلسه سیزدهم از دور چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، شعبه دنا؛ با استادی راهنما تازه واردین مسافر مهدی، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «دخانیات: سیگار، قلیان، ناس، ویپ و و پیپ» روز یکشنبه ۱۱ خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. از ایجنت شعبه، گروه مرزبانی و تمامی عزیزانی که این فرصت را فراهم کردند تا در این جایگاه آموزش ببینم و خدمت کنم، صمیمانه سپاسگزارم.
اعتیاد من، مانند بسیاری دیگر، با سیگار آغاز شد. در آن دوران، ذهنیتی اشتباه داشتم: «هرکس سیگار میکشد، انسانی بزرگ است». این باور باعث شد که من و همسالانم آرزو کنیم روزی سیگار بکشیم تا بزرگ شویم. اما حقیقت این است که سیگار بزرگترین مخدر است؛ ریشه بسیاری از بیماریهای جسمی و اختلالات ذهنی از همین نقطه آغاز میشود.
وقتی به کنگره ۶۰ (شعبه سلمان فارسی اصفهان) پیوستم، مصرف روزانهام ۵ گرم تریاک خوراکی و تریاک دودی در شب، همراه با ۲ پاکت سیگار بود. جالب اینجا بود که کسی از مصرف ۵ گرم تریاک خوراکی من خبر نداشت، اما همه بر این باور بودند که کشیدن این حجم سیگار با مقدار تریاک دودی من «نامتعارف» است. در آن زمان، اصلاً به تأثیرات مخرب این اعتیادها بر جسم و روانم فکر نمیکردم.

در کنگره، آنروزها سیگار چندان جدی گرفته نمیشد. پس از جلسات کارگاهی، سیگاریها پشتسرهم سیگار میکشیدند و سپس وارد لژیون میشدند. حتی پس از رهایی از اعتیاد اصلی (تریاک)، به دلیل ادامه مصرف سیگار، نتوانستم اولین سال رهاییام را در کنگره جشن بگیرم. شرط برگزاری تولد رهایی، اتمام سفر سیگار بود، اما من تصور میکردم که با ترک تریاک، مصرف سیگار مانعی ندارد و نیازی به «پاستوریزهبودن» نیست.
این موضوع باعث شد همسفر من (که راهنمای درمان سیگار بود) در حضور من احساس ناراحتی کند و من نیز نتوانم خود را به دیگران معرفی کنم. حتی پس از ۴ سال رهایی از تریاک، هنوز سیگار را ترک نکرده بودم. در دسترس بودن سیگار در خانه و کشیدن آن جلوی فرزند کوچکم، باعث شد او نیز این رفتار را تقلید و بهصورت نمایشی اجرا کند. این یکی از تلخترین جرقههای ذهنی من برای ترک سیگار بود.
جرقه دیگر زمانی بود که همکارم به خاطر بوی زیاد سیگار به شوخی گفت: فکر کردم یک زیرسیگاری سوار ماشینم شد! این جمله مرا به فکر فرو برد: «با این سیگارکشیدن میخواهم به کجا برسم؟» حتی در دوران مصرف شربت OT (اوتی)، تصور میکردم سیگار مکمل آن است، اما در واقع سیگار انرژی شربت را نابود میکرد. امروز کنگره بهوضوح میگوید: «دو ماه پس از سفر اصلی، وارد لژیون سیگار شوید، چون سیگار OT را بیاثر میکند.» اما آنروزها این را نمیدانستیم و فقط سیگار پشت سیگار میکشیدیم.
وقتی سیگار را ترک کردم، به تعادل رسیدم. توصیه کنگره برای ورود به لژیون سیگار پس از دو ماه، یک الگوی بینقص است. سیگار نابودگر است. خواهش من از همه عزیزان این است که دو ماه پس از شروع سفر، حتماً به لژیون سیگار بپیوندند.
امروز ویپ و پیپ با ظاهر فریبندهشان جایگزین سیگار شدهاند. برخی میگویند: «سیگار نمیکشم، ویپ میکشم!» اما ویپ همان سم نیکوتین را با اسانسهای خوشطعم وارد ریه میکند. شاید ظاهر زیبا داشته باشد، اما مانند ماشینی فرسوده است که فقط قیافهاش سالم است! پیپ نیز بهمرور باعث زردی لثهها میشود.
متأسفانه برخی با مصرف ویپ نعنایی یا جویدن آدامس پس از آن، خود و دیگران را گول میزنند. اما راهنما و همسفران بهراحتی متوجه حال واقعی شما میشوند. قلیان و سیگار نیز بههمان اندازه خطرناک هستند. حتی یک پک میتواند مشکلساز شود.
به هیچوجه به سمت مصرف دوگانه (ویپ + سیگار) نروید. ویپ ریه را مرطوب و آسیبپذیر میکند. به جای آن، وارد لژیون سیگار شوید، از آدامس نیکوتین یا نیکولایو استفاده کنید و ده ماه سفر زیبا را تجربه کنید. پس از آن، رهایی واقعی را خواهید دید. به امید رهایی همه عزیزان از دام نیکوتین. از آقای مهندس نیز سپاسگزارم.
رهایی مسافر ذوالفقار رهجو راهنما محترم مسافر حمید:
.jpg)
رهایی مسافر معین رهجو راهنمای محترم مسافر ابراهیم:

تایپ: مسافر بهنام لژیون هفتم، مسافر جواد لژیون سوم
عکاس: مسافر حمید لژیون سوم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
223