جلسه چهارم از دور سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی شمس روزهای شنبه به استادی راهنما محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر کاوه و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ)» در تاریخ 10 خرداد 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
داشتم به این فکر میکردم که چرا نباید سیگار بکشم یا سراغ مواد مخدر بروم؟ چرا باید شبها زود بخوابم و صبحها زود بیدار شوم؟ چرا اصلاً باید در زندگی تلاش کنم؟
انجام این کارها خیلی سخت است و من هم همانند بسیاری از انسانها قبل از ورود به کنگره 60 این کارها را انجام نمیدادم؛ اما برای من یک نقطه عطف وجود داشت. لحظهای که وارد کنگره 60 شدم، مشتاق شدم تا این مسیر سخت را با علاقه ادامه بدهم. چه شد که این تفاوت در من ایجاد شد؟
ما در دل یک هستی عظیم زندگی میکنیم، هستی که اطلاعات زیادی از آن نداریم و مقدار خیلی کمی از آن را می شناسیم. در دل این هستی بزرگ، هر کدام از ما در تلاش هستیم تا یک هستی کوچک برای خودمان بسازیم؛ برای مثال: زندگی در شهری مانند تهران، خریدن یک خانه و ساختن یک زندگی شخصی؛ اما این هستی قوانین خاص خودش را دارد و ما در کنگره 60 یاد گرفتیم که اگر این قوانین را اجرا کنیم، میتوانیم از هستی بهرهمند شویم.
در ابتدا میخواستم درباره مضرات سیگار و قلیان بگویم، اما متوجه شدم همه ما بارها و بارها شنیدهایم که چقدر مضر هستند. حتی روی پاکت سیگار هم با حروف درشت نوشتهاند که خطر ابتلا به سرطان دارد، اما باز هم انسانها مصرف میکنند؛ اگر از یک فرد سیگاری بپرسیم که چرا با وجود دانستن این همه ضرر باز هم سیگار میکشی؟ میگوید چون نمیتوانم نکشم. پس چه اتفاقی افتاد که ما در کنگره 60 توانستیم سیگار را کنار بگذاریم و به درمان برسیم؟
شاید بگوییم دلیلش قوانین سخت کنگره60 است. مثلاً در سفر دوم اگر هنوز مصرف سیگار ادامه داشته باشد، اجازه خدمت کردن ندارید؛ اما این فقط صور آشکار ماجراست. حقیقت عمیقتری در صور پنهان وجود دارد.
مهندس دژاکام با تلاشهای بیوقفه، قوانینی را وضع کردهاند که ما را به مسیر درست هدایت میکند. مثلاً اگر بخواهید راهنما شوید، نباید اضافهوزن داشته باشید، اگر بخواهید خدمت کنید نباید درگیر مصرف سیگار باشید؛ اما همه این قوانین بیرونی، مقدمهای است برای رسیدن به یک حقیقت بزرگتر در صور پنهان.
اصل ماجرا این است که اگر بتوانید از مصرف موادمخدر و سیگار جلوگیری کنید، و این قوانین را بهدرستی اجرا کنید، تازه خواهید توانست طعم واقعی زندگی را حس کنید؛ زندگی برای مصرفکنندگان موادمخدر و سیگار مانند یک کاغذ مچاله و خطخطی است که پر از مشکلات می باشد و فرد باید بتواند این مشکلات را حل کند، اما قطعا فرد مصرف کننده توانایی حل مشکلات را نخواهد داشت. حال چه کسی می تواند مشکلات را حل کند؟ فردی می تواند توانایی حل مشکلات را داشته باشد که، ابتدا از سلامت جسمانی برخوردار باشد.
از کسی که دنداندرد دارد نمیتوان انتظار کارایی داشت، کسی که درگیر درد جسمی است، اصلاً تمرکز و توان حل مسئله را ندارد. ما در کنگره یاد گرفتیم که باید سلامت باشیم تا بتوانیم احساس کنیم، حسمان را بشناسیم و از درک و آگاهی برخوردار شویم.
آسیبهای سیگار فقط محدود به خود فرد نیست. مثلاً همسر یک فرد سیگاری بهخاطر بوی بد سیگار ناچار است از او فاصله بگیرد. دهان بدبو میشود و دیگران هم از صحبت با او پرهیز میکنند؛ این ها بخشی از آسیب های آشکار مصرف موادمخدر و سیگار می باشد.
مواد مخدر، سیگار و حتی افکار منفی، باعث میشوند دایره ای که هر انسانی در هستی دارد کوچک و کوچکتر شود، تا جایی که دیگر چیزی از آن باقی نمیماند و فرد دیگر احساسی ندارد و از زندگی برخوردار نخواهد بود. این بخشی از آسیب در صور پنهان می باشد.
اما در کنگره، به شکلی آرام، بیاجبار و با کمترین تنش، تحولی عمیق در انسان اتفاق میافتد. افرادی که زمانی حتی نمیتوانستند سادهترین مشکلات را حل کنند، حالا پس از بدست آوردن سلامت جسم، ترک سیگار، رسیدن به وزن متعادل و درمان اعتیاد، توانایی حل همان مشکلات را پیدا کردهاند.
در سفر اول، با بازسازی جسم، دایره هستیمان را بزرگتر میکنیم.
در سفر دوم، با حضور در لژیون سردار، با بخشش، محبت و خدمت، ظرفیت درونی خود را بالا میبریم و اینجاست که تازه زندگی، معنا پیدا میکند.
تایپ، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1520