نهمین جلسه از دوره هفتم لژیون سردار نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای سهشنبه با استادی: مسافر حسین و نگهبانی: مسافر عباس و دبیری: مسافر محمدعلی و خزانهداری: مسافر ناصر با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کردهام؟» در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز در لژیون سردار حضور دارم، از نگهبان لژیون سردار که اجازه خدمت را به من دادند سپاسگزارم و از دبیر و خزانهدار و همه عزیزانی که در اینجا حضور پیدا کردند کمال تشکر رادارم. قبل از شروع جلسه من تعهد سرداریام را انجام دادم و همه اینها برای ما آموزش است، همیشه قرار نیست راهنما آموزش بدهد، یکزمانی ره جو با کلامش به من راهنما آموزش میدهد. در مورد دستور جلسه صحبت میکنم، تسویهحسابم را انجام دادم، آن زمانی که علم با عمل یکی شد، حرفهای من از دل من برمیخیزد. دستور جلسه در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کردهام؟ است.
در این هفته آقای مهندس فرمودند: که از خودتان بگویید و چه اتفاقاتی افتاده است. دوستان قدیمی اطلاع دارند قبل از اینکه نمایندگی کنگره ۶۰ در نیشابور ایجاد گردد، در ابتدا از پارک آتشنشان شروع شد و جمعی از دوستان در پارک جمع میشدند و دو استاد داشتیم آقای امیر هوشنگ سوقندی از تهران به نیشابور میآمدند و آقای اسماعیلی از مشهد میآمدند. احساس میشد که اتفاقاتی درراه است و باوری در ناباوریها بود از بطن قضیه اطلاعات، چندانی نداشتیم و همینقدر مطلع بودیم که چند نفر رفتن و به درمان اعتیاد رسیدند. حدود ۷ الی ۸ ماه در پارک حضور داشتیم به ما گفتند که قرار است زیر سقف بروید و باید مبلغی برای اولیه جمع بشود و برای اجاره مکان و زیرساخت نیاز به سرمایه اولیه است.
بچهها با همدلی مبلغ را جمع کردند که آن همدلی هنوز هم به لطف خداوند در بین اعضا کنگره هست و آن همدلی باعث شد که این ساختمان (نمایندگی عطار) را اجاره کنیم؛ و به زیر سقف آمدیم با گذر زمان با خودم فکر میکردم که آقای امیر هوشنگ با طی مسافت طولانی و بدون یک ریال دریافتی برای درمان ما دررفت و آمد است، آیا نباید حداقل ما چند قدمی برداریم، دوستان دستبهدست هم دادند و این اتفاق قشنگ در نیشابور رخ داد و نمایندگی عطار ایجاد شد. قبل از اینکه بگویم من چه کردهام از ضمیر من استفاده کنم میخواهم این نکته را خدمت شما دوستان عرض کنم که کنگره برای ما چه کرده است و از خودمان سؤال کنیم، مگر کنگره چه کارکرده است؟ قرار است این خدمات را در اینجا انجام بدهیم، راهنما از زندگی خودش میزند، مرزبان از ساعت ۲ در کنگره حضور دارد و دیگر خدمتگزاران همه خدمت میکنند، مگر کنگره برای ما چه کرده است؟
که این کارها را انجام میدهیم! اینطور میتوانیم بهتر به جواب برسیم آیا خدمات کنگره ۶۰ در بیرون نیست؟ وقتی خوب فکر میکنیم (نه) وجود ندارد. اتفاقاتی که در کنگره برای یک شخص میافتد، جدا از همه اتفاقاتی است که در بیرون برای یک فرد اتفاق میافتد. من از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ قطع مصرف مواد را داشتم و عین ۶ سال را من خمار بودم این شش سال حالم بد بود، فقط به دنبال یک بهانهای بودم، یک جرقه یا یکتنشی در خانه برای من اتفاق بیفتد، من دوباره برگشت کنم؛ اما در کنگره همزمان با درمان شما، اتفاق قشنگی به نام جهانبینی برای ره جو میافتد. این آموزش فقط در آموزشهای کنگره است و نگاه شمارا نسبت به دنیای درون و دنیای برون خود تغییر میدهد. در ابتدا کنگره از ۸ نفر آغاز شد، در کوچه شهید مهدی زاده، میدان انقلاب و آن عزیزان آمدند آقای مهندس را یاری کردند و شاید در باور هیچکس نمیگنجید که یک روز جمعیت احیای انسانی به معنای کامل کلمه رخ بدهد کنگره به این وسعت و قدرت برسد.
در باب دستور جلسه سخن بگویم که اگر شما عزیزان بودید شاید صد برابر خدمات بیشتری برای کنگره انجام میدادید، اما از باب آموزش باید گفته شود، من مسئول نشریات و مسئول اوتی بودم، راهنمای تازه واردین خدمت کردم، در اولین دوره انتخابات مرزبانی، مرزبان انتخابی شدم و در جایگاه راهنمایی با شرکت در آزمون قبول شدم و الحمدالله همان خدمت هنوز هست و همهساله در لژیون سردار شرکت داشتم. پهلوان جواد، حرف زیبایی زد، هرکدام از دوستان در گلریزان مبلغی اعلام میکنند، وقتی شما مبلغی را اعلام میکنید، آن صوت در فضا هست، باید به آن صوت احترام بگذارید. به کلامی که گفتید عمل کنید، اگر امروز من تعهدم را انجام نمیدادم، حرفهای من (حسین) امروز هیچ ارزشی نداشت. این حرفهای من فقط بحث آموزشی دارد. با هر شکلی، با قلمی، قدمی یا درمی خدمت کنیم. یک پهلوان خدمت (مالی) میکند، یک راهنما در بعد آموزش (خدمت) میکند، یک عضو از کنگره در امور فنی و تأسیسات مهارت دارد و هرکدام از ما به شکلی میتوانیم خدمتگزار باشیم.
کنگره به نیروی انسانی نیاز دارد هرکدام از ما بگوییم کنگره به من نیاز ندارد اشتباه فکر میکنیم. کنگره به افراد خدمتگزار نیاز دارد، وقتی بر این تفکر هستید که من (نه)، من دیده نمیشوم، کنگره به من نیازی ندارد، اصلاً من کسی نیستم که دیده شوم! من خودم را کوچک میشمارم! باید ابتدا خودتان را قبول داشته باشید، باید بزرگی را در اینجا نشان بدهید. این سقف زمانی ارزشمندتر میشود که از حالت استیجاری به ملکی تبدیل شود. درحرکتی شریک شویم که این مکان به نام کنگره و مال خودمان شود، اگر تعهدی داریم به تعهدمان عمل کنیم. انشالله همه ما در کنار هم قطرهقطره تبدیل به رود خروشان شویم، هم در قسمت آموزش خیلی خوب عمل کنیم و هم در قسمت مالی عملکرد خوبی داشته باشیم و این بخشندگی و این ثروتمند شدن فقط به مال نیست، بعضیها بر این باورند که کنگره ثروتمند میکند،
کنگره در همه جهات شمارا ثروتمند میکند، هم ازنظر فکر و اندیشه و هم ازنظر علمی و هم ازنظر مادی و در همه ابعاد در کنگره رشد میکنید. نه علم بهتنهایی ارزش دارد و نه ثروت تنها ارزشی دارد، این دو مقوله نقطه مقابل همدیگر و مکمل هم هستند. ثروتی که در خدمت علم باشد زیباست علمی که تولید ثروت کند ارزشمند است. استحکام پایههای مالی از انجام تعهدات اعضای لژیون سردار از پهلوانان، دنورها و سردارهای عزیز است و اگر امروز درختی را میکارید و سایه و میوه آن، از باغ، بیرون میزند، آن زمان لذتبخش است. ممنون که به مشارکت من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
47