نهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی بیهقی سبزوار، روزهای یکشنبه ۴ خردادماه ۱۴۰۴ با استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر سلمان با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر با تشکر از نگهبان، دبیر و ایجنت محترم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. وادی به معنی آبادی، وقتی در یک مسیر حرکت مینماییم آبادیهایی وجود دارد، به آن آبادیها وادی میگویند. در کنگره ۶۰ چهارده وادی داریم که قوانین زندگی را به ما آموزش میدهند و با کاربردیکردن آنها میتوانیم به آرامش و آسایش برسیم، باید همانند نردبان که پلهپله بالا میرویم این ۱۴ وادی را هم مانند همان نردبان پلهپله آموزش بگیریم و در زندگی خود کاربردی کنیم تا به آن حال خوب برسیم. وادی اول میگوید با تفکر، ساختارها آغاز میگردد بدون تفکر هر آنچه هست روبهزوال میرود، ما هر ساختاری را که در اندیشه خود ترسیم کنیم میتوانیم آن را خلق کنیم، این میز، صندلی، ساختمان و هر چیزی را که میبینیم در ابتدا یک تفکر بوده است که آن ساختار به وجود آمده است و اگر تفکری برای تأمین و نگهداری آن ساختار نداشته باشیم آن ساختار روبهزوال و نابودی میرود . وادی دوم میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، در اینجا آموزش میگیریم نباید در زندگی ناامید باشیم شما هر مخلوقی را در کره زمین بنگرید آن مخلوق حتماً یک مسئولیتی دارد و برای یک کاری به وجود آمده است، مخصوصاً انسانها که اشرف مخلوقات هستند.

وادی سوم میگوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، در این وادی آموزش میگیریم که هیچکس بهاندازه خود فرد در برابر مشکلات خود فکر نمیکند و اینجا الهام میگیرم این مشکلاتی که من خودم برای خودم درست کردم توقعی از دیگران نباید داشته باشم و اگر در هر جایگاهی هستم و با هر مشکلی که دارم این نتیجه همان بذری است که خودم کاشته و آبیاری کردهام و الان دارم محصول آن بذر را برداشت مینمایم اگر تلخ است خودم این بذر را کاشته و برداشت میکنم و اگر شیرین و گوارا است این نتیجه زحمات خودم بوده است، من وقتی که درگیر اعتیاد بودم متوجه این موضوع نبودم، اما میوه خیلی تلخی داشتم این نتیجه کاشت بذری بود که خودم بر سر جسم و روان خودم آورده بودم، ما باید مسئولیت حل مشکلات خود را بپذیریم، من مسافر قبل از ورود به کنگره ترکهای زیادی را انجام دادم ولی موفق نشدم، اما در کنگره ۶۰ به ما آموزش دادند که با تفکر صحیح یک راهحل درست انتخاب نماییم، برای درمان اعتیاد دونیرو را باید بشناسیم یک نیروی درونی خود، دوم نیروهای تخریبی و بازدارنده که خیلی قدرتمند است و قابل دید نیست و با الهام پیامهای خود را به ما القا میکنند و ما را به سمت تاریکی و ناامیدی سوق میدهند، گاهی از ما با الهامات منفی میخواهند که همه چیز را رها کنیم و منتظر مرگ باشیم، ما میتوانیم همهکس و همه چیز را مقصر بدانیم و باید با تفکر، مسئولیت کار، زندگی و اشتباهات خود را بپذیریم و به دنبال حل مشکلات خود باشیم و بدانیم هیچکس به میزان خود ما به فکر خود ما نیست، سعی کنیم با تمام قدرت مسائل زندگی را با تفکر حل کنیم، میتوانیم با انسانهایی که تخصص آن کار را دارند مشورت کنیم ولی تصمیم و کاربردیکردن آن کار به عهده خودمان است. مسئولیتی را که بر عهده گرفتهام را خود باید ادامه بدهم، اگر انسان خودش جستجو نکند، حتی اگر تمام کاوشگران ماهر همنشین او باشند، به نتیجه مطلوب نمیرسد، پس باید خودمان به فکر خودمان باشیم.
از اینکه سکوت کردید و به صحبت های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر علی از لژیون هفتم با راهنمایی مسافر مهدی
تایپ: مسافر ابوالفضل از لژیون هشتم با راهنمایی مسافر علی
تنظیم: مسافر امیر از لژیون چهارم با راهنمایی مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
31