English Version
This Site Is Available In English

ما ناجی خودمان هستیم

ما ناجی خودمان هستیم

جلسه ششم از دوره چهل و سوم از کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنمای محترم مسافر محمد و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن روی من " پنجشنبه 8 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۵ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
از نگهبان جلسه و همه ی خدمتگزاران سپاسگزارم که این اجازه را دادند تا بتوانم امروز در این جایگاه در خدمت شما باشم. امروز به این نکته فکر می کردم که خیلی وقت است این جایگاه را تجربه نکرده بودم و یک بهانه ای شد که بتوانم بار دیگر شما را ملاقات کنم. دلم برای این جایگاه تنگ شده بود. همیشه دوری از کنگره باعث دلتنگی می شود. امروز ما دو دستور جلسه داریم که یکی وادی سوم و تاثیر آن روی من است و دومی هم تولد آقا رضا است که به آن هم می پردازیم. در مورد وادی سوم که عنوان آن این است که باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، داشتم به این قضیه دقت می کردم که چرا دستور جلسات و این همه وادی برای ما قرار داده شده است. انسان موجودی است سرشار از نقاط ضعف و ربطی به مصرف کننده بودن و اعتیاد او ندارد و یا کسی که بیرون از کنگره است و حتی اصلا اعتیاد را تجربه نکرده است، ممکن است نقاط ضعف زیادی داشته باشند. به صورت کلی تمام انسان ها باید بتوانند روی پای خودشان بایستنند این یک نقطه ضعف است که در بین همه ی ما وجود دارد. در بیرون می توانیم خیلی از آدم ها را ببینیم که این نقطه ضعف را دارند و همیشه منتظر این هستند که یک معجزه ای اتفاق بیافتد و یک دستی از غیب بیاید یا اینکه شخص دیگری بیاید و برایش برنامه ریزی کند، در صورتی که کنگره به من آموزش داد هر کاری که من خودم با توانایی های خودم انجام می دهم خیلی با ارزش تر است. در این وادی هم آمده است انسان برای این که راه حل مشکلات را پیدا کند پا به حیات گذاشته است، یعنی من باید راه حل پیدا کنم نه شخص دیگری. اگر شخص دیگری قرار باشد بجای من فکر کند، این راه حل را او پیدا کرده و او این توانایی را کسب می کند. ما باید قدر درست شدن سیستم ایکس مان که در کنگره بازسازی شده است را بدانیم چون کسی که سیستم ایکس آن به درستی کار نکند و به روش دی اس تی درمان نشده و به تعادل نرسیده باشد، نمی تواند برای خودش برنامه ریزی کند، نمی تواند به این فکر بیافتد که من خودم به فکر خودم باشم زیرا یک مصرف کننده دنیایی از ناامیدی را در درون خودش دارد. زمانیکه ما وارد کنگره می شویم و با اعتیاد خداحافظی می کنیم، نکته ای که مهم است به تعادل رسیدن ماست و این موهبت و نعمت نصیب ما شده و این آینده ما را می سازد. درمان اعتیاد شاه کلید این داستان است و قسمت تاثیر گذار این داستان فقط خود ما هستیم، همین که خودمان سرساعت دارو را خودمان بخوریم پس من باید خودم کار هایم را انجام بدهم و من باید برای آن برنامه ریزی کنم.
قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد یکسال رهایی مسافر رضا:
احساس من به آقا رضا این است که باید حتما حتما آزاد مردی را تجربه کند و جشن بگیرد، یکسال رهایی مانند یک نوزادی است که تازه توانسته چهار دست و پا برود و تا اینجای کار من از رضا راضی هستم. من زمانی که در جایگاه ایجنت بودم همیشه رضا در شعبه خدمت کردهاست، اعم از خدمت تاسیساتی و عمرانی و صدور کارت بوده و همیشه تنها تهران می رفت، این همان نشانه ی وادی سوم می باشد. رضا جایگاه سرداری را تجربه کرد و بعد دنور شد و برای او آرزوی سلامتی و تن درستی را از خداوند خواستارم و انشالله ثابت قدم باشد.

آرزوی مسافر رضا:
آرزوی من این است که سایه جناب مهندس همواره بر روی کنگره 60 مستدام باشد.


سخنان مسافر رضا:
بسیار خوشحال و خرسندم که این جایگاه پر انرژی را تجربه می کنم. خیلی برای بدست آوردن این جایگاه تلاش کردم. حس و حال خوبی دارم و این حال خوش را مدیون جناب آقای مهندس هستم. قبل از ورود به کنگره من حتی یک سفر مذهبی را هم بدون مصرف مواد نمی توانستم تجربه کنم. یادم می آید قبل از رفتن به سفر حج دو ماه به صورت سقوط آزاد مصرف مواد را قطع کردم تا در آنجا به مشکل بر نخورم. می خواهم بگویم که قبل از ورود به کنگره و شروع درمان اعتیادم تمام زندگی من در مصرف موادمخدر خلاصه می شد، ولی بنده اکنون که یکسال رهایی از مواد مخدر را تجربه می کنم، صبح زود از خواب بیدار می شوم، ورزش می کنم و به تمام کارهای روزمره ام می رسم، بیشتر از همیشه برای خانواده ام وقت می گذارم و از زندگی ام لذت می برم و هر رپز شاکر خداوند هستم. در انتها یک بار دیگر از آقای مهندس مهندس تشکر می کنم. از محمد آقا راهنمای عزیزم بسیار ممنونم که من را به رهایی رساندند. از همسفرم و راهنمای همسفرم هم تشکر می کنم که در این مسیر همواره همراه من بودند.

سخنان راهنما همسفر سونا:
بسیار خوشحالم و خداوند را شکر می‌کنم که در این جایگاه هستم و شادی و خوشحالی‌ام را به اشتراک می‌گذارم. از آقای مهندس حسین دژاکام تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا همه شما فرصت دوباره زیستن را تجربه کنید، تصمیم گرفتید خود را از این رنج رها کنید و فرصتی طلایی است که نصیب بچه‌های کنگره۶۰ شده‌است. انسان‌های زیادی بیرون از کنگره۶۰ هستند که این فرصت و اجازه به آن‌ها داده نمی‌شود و هنوز در رنج اعتیاد هستند؛ بنابراین رنج کشیدن به معنای بیدار بودن نیست و افراد زیادی هستند که هنوز به بیداری نرسیده‌اند. شاید یک آدم مصرف‌کننده به جایی برسد که کارتون‌خواب شود، زندگی او به مرگ منتهی شود و در مسیر بیداری قرار نگیرد‌. فرصت کنگره۶۰ و مسیر آگاهی را نباید از دست بدهیم و مطمئن باشیم که برای آرامش یافتن انتخاب شده‌ایم و باید قدردان باشیم. این تولد را به همسفر ربابه و مسافر رضا تبریک عرض می‌کنم و به راهنما مسافر محمد هم تبریک می‌گویم که چهار سال خدمت خالصانه داشتند و برای ایشان آرزوی موفقیت دارم. به همسفر فاطمه و راهنمای ایشان همسفر خدیجه تبریک عرض می‌کنم. به بچه‌های لژیون شانزدهم هم تبریک می‌گویم. امیدوار هستم این تولدها پرتکرار باشد و همه این جایگاه را تجربه کنند.
همسفر ربابه زمانیکه وارد لژیون شانزدهم شدند حال بسیار بد، اعتماد‌به‌نفس پایین، کینه و نفرت نسبت به مسافر خود داشتند و بخشش را فراموش کرده بودند؛ اما با گذشت زمان حال ایشان خیلی بهتر شد. ایشان همیشه به‌موقع در کنگره۶۰ حضوردارند، سی‌دی‌هایشان را به موقع می‌نویسند و اعتمادبه‌نفس ایشان هم خیلی بالا رفته است. به یاد دارم که برای دبیری انتخاب شده بودند و بسیار خوب از عهده این مسئولیت برآمدند و امیدوارم بهترین جایگاه‌ها را تجربه کنند.

سخنان همسفر ربابه:
من هم خداوند را شکر می‌کنم که در این جایگاه هستم و از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند. از راهنما مسافر محمد تشکر می‌کنم و از راهنما همسفر سونا هم بسیار سپاسگزار هستم‌. گاهی اوقات من به راهنمای خود می‌گفتم دیگر نمی‌توانم به کنگره۶۰ بیایم؛ اما ایشان می‌گفتند که تو می‌توانی یا می‌گفتم که نمی‌توانم سی‌دی‌ها را بنویسم؛ ولی خدا را شکر چهل سی‌دی و سی سی‌دی را تمام کردم.
از مسافرم آقا رضا تشکر می‌کنم که سفر خوبی داشت و به رهایی رسید. امیدوار هستم همه سفر اولی‌ها این جایگاه را تجربه کنند.

مرزبان کشیک: مسافر روح الله
عکاس: مسافر محمدرضا
تایپ: مسافر سعید، مسافر اکبر
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .