بسیاری از انسانها تفکرشان مشکل دارد. وقتی ۱۴ وادی را درست مطالعه کرده باشیم تمام خصوصیات افکارمان تغییر میکند. پندارنیک، گفتارنیک وکردارنیک یعنی تفکر، صحبت کردن و عمل کردن به عبارت دیگر پندار سالم، گفتارسالم و عمل سالم است.
وادی اول میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست به زوال می رود.» پس باید برای زندگی برنامهریزی داشته باشیم و برای برنامهریزی درست باید تفکر داشته باشیم. وادی دوم میگوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است حتی اگر خودش به هیچ بیاندیشد.» وادی سوم میگوید: «باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمیکند.» هر انسانی باید مسئولیت کارهای خودش رابه عهده بگیرد و بپذیرد تا نپذیریم هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم. همه چیز دست خودمان است. هر کس خرابکاریهایش را به عهده دیگران بگذارد همیشه کلاهش پس معرکه است. خیلی از مسائل را انسان از طبیعت الگوبرداری میکند. مثلاً انسان شنا کردن را از ماهیها یاد گرفته است و پرواز را از پرندهها آموخته است. طبیعت همیشه در حال تغییر و زنده شدن است. مثلاً در بهار درختان خشک شده در زمستان دوباره سبز و احیاء میشوند. با نگاه کردن به طبیعت از طبیعت باید درس گرفت.
ما می توانیم با تفکر، راه را پیدا کنیم؛ زیرا هر مشکلی راه حلی دارد و باید کلید حل را پیدا کرد. آقای مهندس در وادیها میگویند: اگر انسان با تمام کاوشگرهای ماهر همنشین باشد به موضوع واقعی نمیرسد مگر اینکه خودش وارد عمل شود. در حل همه مشکلاتمان بالاترین نقش بر عهده خودمان است و اگر تصور کنیم دیگران باید مشکل ما راحل کنند سخت در اشتباه هستیم. منکر کمک دیگران نیستیم و از نظر و مشورت دیگران استفاده میکنیم؛ اما نقش اصلی بر عهده خودمان است و تصمیم گیرنده اصلی خودمان هستیم.
ما به این حیات آمدهایم تا حل مشکلات را بیاموزیم بنابراین بایستی با تفکر، سعی، تلاش و امیدواری برای پیدا کردن کلید مسائل غیر قابل حل کوشش نماییم. همسفر وقتی که وارد کنگره ۶۰ میشود در وهله اول برای آموزش خودش و بهتر شدن شرایط و حال خودش است ؛ سپس برای رهایی و حال خوش مسافر به کنگره آمده است. مشکلاتی که امروز درگیر آن هستیم در اثر اشتباهاتی است که دانسته یا ندانسته آنها را انجام دادهایم؛ پس آیا باید بگوییم خود کرده را تدبیر نیست؟ یا باید بگوییم خودگرده را تدبیر هست؟ مشکلات دو نوع هستند: ۱- مشکلاتی که در بهوجود آمدن آنها نقش داریم. ۲- مشکلاتی که در بهوجود آمدن آنها نقشی نداشتیم مثل بیماریها.
حال برای حل مشکلات به دو صورت میتوان عمل کرد:۱- در جای خود بشینیم بسازیم و بسوزیم و بگوییم یکی پیدا میشود مشکل راحل میکند یا خداوند مشکل ما را حل کند. ۲- بدانیم و آگاه باشیم که هیچ انسانی به اندازه خود انسان به خویشتن فکر نمیکند و با تفکر، صبر و استقامت اقدام به حل مشکلات خود به صورت تدریجی کنیم و امیدمان را از دست ندهیم؛ زیرا پایان شب سیه سپید است. در هنگام حل مشکلات باید نیروها و القاعات منفی را بشناسیم و آنها را نادیده نگیریم؛ زیرا نیروهای منفی میخواهند که ما منزوی باشیم و همه چیز را رها کنیم. ما باید برای حل مشکلاتمان از هیچکس انتظار نداشته باشیم. نفس عمیق بکشیم و تفکر کنیم و راست قامت باشیم. درختان ایستاده میمیرند. همانند آقای مهندس که در راه اندازی کنگره از هیچ شخص و ارگانی کمک نگرفت. گاوی که نان گدایی بخورد شخم نمیزند. مشکلاتی را که در طول سالها بهوجود آوردهایم را نخواهیم با عجله و شتابزدگی حل کنیم؛ بلکه به آرامی و به صورت تدریجی قابل حل است.
نتیجه وادی سوم:
۱- کلیه مسئولیت زندگی، کارها و مشکلاتمان را خودمان بپذیریم.
۲- کلیه سختیهای این کار را با دل و جان بپذیریم.
۳- سعی کنیم مشکلاتمان را با فکر و تدبیر حل کنیم.
۴- از نظر و مشورت دیگران استفاده کنیم ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم.
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر مهدیس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر مونا (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
18