English Version
This Site Is Available In English

در این وادی می‌آموزم که باید مسئولیت کارهای خودم را بپذیرم (نمایندگی لاله کرج)

در این وادی می‌آموزم که باید مسئولیت کارهای خودم را بپذیرم (نمایندگی لاله کرج)

اولین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، با استادی ایجنت محترم خانم مونا، نگهبانی مسافر ستاره و دبیری مسافر مریم، با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" روز چهارشنبه ۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز وادی سوم و تاثیر آن روی من است. اولین کتابی که آقای مهندس به نگارش درآوردند، کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر بود، و دومین کتابشان، کتاب عشق یا چهارده وادی برای رسیدن به خود.
وادی سوم این کتاب می‌گوید؛ باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. این تنها وادی است که با کلمه "باید" شروع می‌شود، نمی‌گوید شایسته است، بهتر است یا خوب است، پس ما باید این مطلب را درک کنیم که هیچ موجودی، هیچ فردی، نه خداوند، نه پیامبران و فرشتگان، نه پدر و مادر، خواهر و برادر... هیچکس بهتر از خود ما نمی‌تواند در مورد ما فکر کند و تصمیم بگیرد. شاید بتوانیم از نظر مشورتی دیگران استفاده کنیم، اما کسی پیروز و برنده است، کسی قهرمان و موفق است که در نهایت تصمیم نهایی را خودش بگیرد.
کنگره 60 می‌گوید؛ می‌توانید در مقوله اعتیاد تحقیق کنید، ببینید روش‌های دیگر مانند NA، بهزیستی، متادون، ترامادول، B2، سقوط آزاد، سم‌زدایی، ابوالفضل درمانی، قرص‌های عطاری و ... چه کاری انجام می‌دهند. خوب است تحقیق و مشورت کنم، اما در نهایت با استفاده از قوه عقل که از طرف خداوند به همه‌ی ما داده شده، خودم باید تصمیم نهایی را بگیرم.
عقل مانند نور است و فر ایزدی دارد، و به همه انسان‌ها عطا شده، کافیست بتوانیم از آن استفاده کنیم. باید تحقیق کنم و ببینم از بین صد نفر که به فلان انجیو رفتند، چند نفر به درمان قطعی رسیدند، چند نفر زنده‌ هستند و چند نفر برگشت خوردند؟ باید بتوانیم درصدها را بررسی کنیم، آنگاه متوجه می‌شویم راه کدام است و چاه کدام.
برای ازدواج، ادامه‌ تحصیل، خرید ماشین، خانه، طلا و ... برای هر تصمیم مهمی که در زندگی می‌گیریم، از جزئی‌ترین موارد تا کلی‌ترین مسائل که می‌تواند سرنوشت مرا تغییر دهد، می‌توانم از این قانون استفاده کنم.
وادی‌های اول تا چهاردهم که روی دیوار نصب شده‌اند، هر کدام یک دریای عظیم هستند. ما علاوه بر وادی، اسم قانون روی آنها می‌گذاریم، در کتاب 60 درجه از این وادی‌ها به عنوان قانون یاد شده است. قانون حقیقت است، و حقیقت آن چیزی است که قبلا بوده، الان هست و در آینده هم خواهد بود. ۲۸ سال پیش که آقای مهندس این کتاب را می‌نوشتند، این حقیقت وجود داشت و اجرا می‌شد، و امروز هم که من و شما آنها را می‌شنویم، حقیقت است و برایمان قابل اجراست، و تا قرن‌ها این قوانین باقی خواهند ماند.
تمام قوانینی که در کتاب 60 درجه و کتاب عشق می‌خوانیم، برگرفته از کلام‌الله و کلمات الهی هستند. کلام الهی هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود، برعکس هرقدر پیش برویم، حقیقتش برای ما آشکارتر می‌شود و بیشتر متوجه‌ آن می‌شویم، اگر ایمان داشته باشیم.
این وادی بعد از وادی دوم می‌آید، که می‌گوید تو بیهوده به این حیات نیامده ای. پس من باید به خودم تکیه کنم. تا دیروز مشکلاتم را گردن خواهر، همسر، دوستِ ناباب، جامعه و ... می‌انداختم، ولی در این وادی می‌آموزم که باید مسئولیت کارهای خودم را بپذیرم.
آخرِ وادی چهار نکته‌ را به من گوشزد می‌کند؛ تمام مسائل و مشکلاتی که در حال حاضر دارم، به نفعم است، باید با شهامت آنها را بپذیرم، بعد از پذیرفتن، می‌توانم با تفکر و تعقل، یک راهِ منطقی و درست برایشان پیدا کنم. همچنین می‌توانم از نظر مشورتی دیگران استفاده کنم، ولی تصمیم نهایی را خودم باید بگیرم. در هر مقوله‌ای اگر این پروسه را به کار بگیرم، به سر منزل مقصود خواهم رسید.
خداوند اذن ورود به کنگره را به ما داده است، همه ما یا مصرف‌کننده بودیم یا خانواده مصرف‌کننده داشتیم، خداوند به ما نظر کرده که راهِ کنگره برایمان باز شده، حال به هر نحو و هر طریقی. دلشکسته بودیم، اما یک روز خواستمان قوی شد، جرقه‌ای زده شد و دری باز شد. حال که اذن ورود پیدا کردیم، کمال ناشکری است اگر بخواهیم از این سفره‌ای که پهن شده، کم یا بد استفاده کنیم، کوتاهی نماییم یا خدای ناکرده آن را لگدمال کنیم، سفره را فقط سمت خودمان بکشیم، یا از آن بهره نبریم.
همه ما می‌توانیم از این سفره بهره کافی ببریم، به شرطی که قوانین و حرمت‌های کنگره، چه آنها که نوشته شده و نگهبان دو بار می‌خواند، چه آنهایی که نانوشته است و از طریق ایجنت، مرزبانان یا راهنمایان به ما گوشزد می‌شود، انجام دهیم، آنگاه به درک واقعی کنگره میرسیم، می‌فهمیم کجا آمده‌ایم، چه کار داریم و کجا می‌خواهیم برویم. قطعا یک دنیای دیگر به روی من باز می‌شود و چیزهایی می‌بینم که قبلا نمی‌دیدم. لازم نیست حتما میلیاردر باشم، خوشبختی واقعی را در قلبم احساس می‌کنم.
امیدوارم همه ما بتوانیم از آموزش‌های کنگره که آقای مهندس عاشقانه و صادقانه، با صبوری و مهربانی بی‌حدشان، در طول سال‌ها برای ما نوشته‌اند، بهره کافی ببریم، ابتدا درمانمان را انجام بدهیم و بعد خدمتگزار لایقی برای کنگره 60 باشیم و دینمان را ادا نماییم.

گردآوری و تایپ: مسافر ناهید- نمایندگی لاله کرج
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .