نقش اول زندگی به عهده خودم است

سومین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی پهلوان مسافر محمد، نگهبانی مسافر فیروز و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» پنج‌شنبه ۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند را شاکر هستم برای وجود آقای مهندس و کنگره و جلساتی که در کنار هم برگزار می‌کنیم و در این جلسات حضور داریم و خویشان خود را در اینجا می‌بینیم و در کنار یکدیگر آموزش می‌بینیم و لذت می‌ بریم و در زندگی خود این آموزش‌ها را به کار می‌گیریم.

به اعضای نمایندگی الیگودرز به جهت تاسیس ساختمان جدید تبریک می‌گویم و خداوند را شاکرم چرا که در این ساختمان جدید می‌توانیم افراد بیشتری را داشته باشیم و امیدوارم در جلسه بعد که به نمایندگی الیگودرز می‌آیم شما بتوانید ساختمانی برای خود خریداری کرده باشید و این اتفاقی است که باید خودمان رقم بزنیم.

دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» افرادی که در این ساختمان حضور دارند مسافران و همسفران  اگر به این فکر نباشید که ساختمانی در مالکیت خودتان داشته باشید هرگز این اتفاق نخواهد افتاد و هیچ‌گاه کسی از بیرون به کمک ما نمی‌آید که بخواهد ساختمانی را در اختیار ما قرار بدهد. برای همین است که این بازی که اتفاق می‌افتد بازیگران خود را می‌خواهد و عده‌ای باید در این راستا مشارکت کرده و نقش خود را بازی کنند و این مهم باعث رشد افراد در این شعبه خواهد شد.

وادی سوم به ما می‌گوید: ما خویشتن خود را پیدا کنیم و هیچ‌کس به اندازه خودمان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند و این خویش به معنای من است، تن هم همین تنی است که در اختیار من می‌باشد و من تنها کسی هستم که می‌توانم در زندگی خودم تاثیر گذار باشم و نقش اول زندگی به عهده من است، هر کس نقش اول زندگی خودش می‌باشد من در بدو ورودم به کنگره همیشه از دیگران انتظار داشتم می‌خواستم که دیگران کاری را انجام دهند و سپس حاصل کار خود را در اختیار من قرار بدهند حتی از نظر مالی نیز دوست داشتم از منابع مالی دیگران استفاده کنم به نحوی دوست داشتم همواره مهمان باشم نه میزبان، دوست داشتم دیگران اتفاقات خوب زندگی‌ام را رقم بزنند اما با ورودم به کنگره فهمیدم کسی جز خودم نمی‌تواند تأثیر خوبی در زندگی‌ام داشته باشد و باید خودم گام اول را بردارم باید خودم فکری به حال خودم بکنم در غیر این صورت کسی فکری به حال من نخواهد کرد.

اغلب مصرف کنندگان مواد مخدر که من نیز خود یکی از آن افراد بوده‌ام همواره در آشوب هستند و زندگی‌مان همواره دچار طوفان بوده است در این‌جا وادی‌ها ما را به تفکر وا می‌دارند به نظر بنده جناب آقای مهندس تمام وادی‌ها را یکی‌یکی اجرا کردند و بعد آن‌ها را در اختیار ما گذاشتند. با مطالعه کتاب ۶۰ درجه می‌فهمیم که جناب مهندس خود در ابتدا یک انسان ورشکسته بوده‌اند و مصرف کننده بوده‌اند شاید در آن زمان در تفکر ایشان نمی‌گنجید که روزی قریب به ۱۸۰ هزار نفر در کنگره ۶۰ گرد هم جمع گردند و آموزش ببینند چه اتفاقی افتاده است جناب مهندس خویشتن خویش را یافتند؟ یعنی در وهله اول به داد خودشان رسیدند و زمانی که خودشان را نجات دادند به فکر ما و خانواده‌های ما افتادند. چه خانواده‌هایی که به آرامش رسیدند از طریق آموزش‌های جناب مهندس و چه حس و حال خوبی که همه ما از طریق مهندس دژاکام دریافت کردیم.

به واسطه اینکه یک نفر توانست خود را کشف کند. ایشان در زیر گرد و غبار اعتیاد خود را کشف کردند و بعد از درمان به نوری تبدیل شدند برای روشنایی راه ما، پس بدانیم که هر کدام از ما قابلیت این را داریم که نوری باشیم برای راه دیگران، نه تنها ما وظیفه داریم که خود را نجات دهیم بلکه وظیفه داریم افرادی که به ما مربوط هستند را نیز به درمان برسانیم. یکی از دوستان چند روز پیش در شعبه ما بودند و به من تذکر دادند، افرادی که قرار است، تو راهنمایشان باشی هنوز به کنگره نیامده‌اند و این یعنی من باید قطعاً راهنما شوم تا رهجوهایی که قرار است توسط من درمان شوند به مقصد برسند امیدوار هستم که در مسیر کنگره ۶۰ بتوانیم خود را کشف نماییم و به خودمان کمک کنیم و مایع خیر و برکت برای اطرافیانمان باشیم.
تشکر می‌کنم و سپاسگزارم که به صحبت‌های من توجه کردید.

رهایی مسافر نورحسین از لژیون دوم

تایپ: مسافر فاضل
ویرایش: مسافر حجت
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارائه: مسافر احمد

مسافران نمایندگی الیگودرز