English Version
This Site Is Available In English

آموختن علم ودیعه‌ای الهی درون انسان است

آموختن علم ودیعه‌ای الهی درون انسان است

همسفر ژاله ایجنت؛

همیشه این مثل را شنیده و خوانده‌ام «از تو حرکت، از خدا برکت»، آیا هر حرکتی برای من برکت به ارمغان خواهد آورد؟ یعنی اگر در مسیر ضد‌‌ارزش‌ها باشم، حس‌های خوب دیگران را بدزدم و از آدم‌های اطراف نردبانی برای رسیدن به موفقیت خود بسازم آیا باز هم برکت و موفقیت شامل حال من خواهم شد؟ البته که نه...
چرا که خداوند انسان را با همه چالش‌هایی که داشت، خلق کرد، راه و بی‌راهه را برای او مشخص نمود و گفت: پایان هر مسیر انسان را به کجا یا ناکجا آباد می‌رساند پس باید بدانم که اگر خواهان رسیدن به موفقیت و کسب مقام والای انسانیت هستم می‌بایست در مسیر کسب انرژی‌های خوب و سازنده قدم بردارم؛ ولی گاهی دید و حس‌های محدود انسانی مانع از تشخیص راه درست از بی‌راهه می‌شود، در این‌گونه موارد باید از نیروی دیگری که از ما قوی‌تر و فعال‌تر است کمک بگیریم، مثل این‌که در تاریکی محض شبانه مجبور به حرکت در جاده‌ای سوت و کور شویم که نور و جنبنده‌ای ندارد، این‌طور مواقع حتماً به یک نورافکن قوی نیاز داریم تا با روشن نمودن پیرامون، وسعت دیدمان را افزایش داده و باعث شود ترسی که از ندیدن فضای اطراف خود داریم، برطرف شده، قادر شویم موانع اطراف خود را ببینیم و مسیر درست را پیدا کنیم.

حالا در عالم واقعیت هم انسان دید و درکی محدود دارد؛ برای این‌که دچار ترس، اندوه، افسردگی، ناامیدی و حس‌های بد نشود؛ باید از یک نورافکن فوق قوی، از یک نور الهی بهره بجوید و آن نور هم فقط می‌تواند خداوند منان باشد که راه را برای انسان‌ها به خوبی روشن می‌‌کند؛ حتی می‌داند که فراسوی تاریکی‌ها چه چیزهایی در انتظار او است. شاید هدف من، حرکت در مسیر جاده A است، با دید محدود خود می‌دانم اگر به آن‌جا برسم روستایی در انتظار من خواهد بود که یک شب با آرامش و خواب راحت از من دعوت می‌کند؛ ولی خداوند می‌داند که در انتهای مسیر جاده A شاید ظاهراً روستایی باشد؛ ولی دزدانی در آن روستا کمین کرده‌اند تا جان و مال من را به تاراج ببرند، بنابراین با تمام تلاشی که می‌کنم هیچ وقت به هدف خود که حرکت به سوی A است نمی‌رسم، در عوض خداوند مسیر جایگزینی را برای من نمایان می‌دارد تا با کمترین تنش به چیزی فراسوی هدف خود برسم حالا اگر مقاومت کنم، اصرار و پافشاری نمایم که من برای رسیدن به هدف فقط باید از مسیر A بروم، این‌گونه است که در زندگی برای رسیدن به اهداف تلاش زیادی انجام می‌دهم ولی چیزی جز اندوه و افسردگی برای من نمی‌ماند اما انسان دانا کسی است که به خدای روشنایی‌ها ایمان و باور داشته، مسیرهای جایگزینی که به او عرضه می‌دارد را می‌بیند و امتحان می‌کند چرا که شاید بهترین‌ها در آن سوی جاده‌های ایمان در انتظار او باشند.

من برای این‌که به باور و ایمان خدا برسم؛ باید علم و دانش خود را افزایش دهم چرا که خداوند آموختن علم و بالا بردن آگاهی را در درون انسان‌ها به عنوان یک ودیعه الهی قرار داده تا بتوانند همه چیز را در طبیعت به تصرف خود در‌‌آورند؛ حتی رسیدن به اهداف والای بشریت با کسب همین دانش‌ها شدنی می‌باشد.
این علم وجود دارد؛ ولی قفل آن برای کسانی باز می‌شود که در مسیر کسب حس‌ها و پخش انرژی‌های خوب بوده، به جز خود، افراد دیگر را نیز می‌بینند، همه خوبی‌ها را فقط برای خود و خانواده‌شان نمی‌خواهند، این‌گونه است که خداوند فقط به یک‌سری از افراد اذن کشف و اختراعاتی را می‌دهد در حالی که این اراده برای همه انسان‌هامی‌تواند وجود داشته باشد.

همسفر زهرا مرزبان؛

اگر دیدی کسی به قله‌ای رسیده؛ این‌طور نبوده که ناگهان به قله پرواز کند، زمانی که دیگران استراحت می‌کردند؛ او مشغول حرکت و پیشرفت بوده است. تلاش؛ لازمه رسیدن به موفقیت و قله‌ها می‌باشد.
زمانی که انسان حرکت کند؛ به خواسته‌های خود می‌رسد. در کنگره جهان‌بینی را آموزش می‌دهند تا اشکالات را برطرف کنیم و به خواسته‌های خود برسیم، انسان باید تلاش کند و نتیجه آن را به خداوند بسپارد؛ نیرویی که ما، هستی و تمام موجودات را آفریده، از ما نسبت به خودمان بیشتر شناخت دارد و برنامه‌ای برای‌مان دارد؛ باید بدانیم هنگامی که موفقیتی کسب کردیم شکرگزار باشیم و اگر چیزی را هم از دست دادیم غمگین نباشیم.

ایمان به خدا اعتماد می‌آفریند؛ حتی زمانی که نقشه‌های او را نفهمی!
خداوند همیشه به تلاش و حس انسان نمره می‌دهد. این‌که حس افراد چگونه است؟ آیا دیگران برای ما مهم هستند یا فقط خود را مهم می‌دانیم؟ زمانی ایمان و آرامش داریم که دیگران هم برای ما مهم باشند، فقط به فکر خود و خانواده نباشیم، همیشه در همه شرایط به قدرت مطلق توکل کنیم. توکل زمانی معنا می‌یابد که بدانیم یک نیرویی، نیرومندتر از انسان وجود دارد، کسی که فکر کند فقط خود مهم است ایمان ندارد.

راهنما همسفر مریم؛

خداوند در ابتدای سوره بقره می‌فرمایند: «مؤمنین واقعی کسانی هستند که نماز را برپا می‌دارند، به عالم غیب ایمان دارند، عمل سالم و صالح انجام می‌دهند» اگر یکی از این سه ضلع درست نباشد، از جرگه مؤمنین خارج می‌شویم. توکل به نیروی برتر و مافوق، انسان را از آشفتگی و سردرگمی نجات می‌دهد. کسانی ایمان و توکل را پیدا می‌کنند که از نگاه فردی خارج شده، انسان‌های دیگر هم برای آن‌ها مهم می‌شوند و خود را بازیگری می‌دانند که شکست بقیه باعث شکست آن‌ها می‌شود.
به گفته آقای مهندس حسین دژاکام اگر القاعات آسمانی نباشد؛ انسان بعد از چند ساعت خود را نابود می‌کند. ایمان باعث کشف نیروهای درونی می‌شود. خداوند می‌فرماید: «ای انسان! تو تلاشت را بکن بقیه را به من واگذار کن اگر آن اتفاق برایت خوب باشد، می‌افتد».

وقتی احساس کنیم در این هستی تنها هستیم دچار استرس می‌شویم، اگر تلاش کنیم و در جهت حس درست حرکت نمائیم مساوی با اتفاق خوب برای ما می‌شود. در این دنیا، مالک چیزی نمی‌باشیم و در صورت تصاحب دچار بدبختی می‌شویم. مالک، بوجود آورنده هستی است که می‌فرماید: «تو بر اساس تلاشی که می‌کنی به جایگاه می‌رسی» اگر باور کنیم یک طرف ما و طرف دیگر آفریدگار است؛ کیفیت زندگی بهتر می‌شود، غم، اندوه و نیروهای منفی، انرژی ما را می‌خورند و نیرویی برای تلاش در ما باقی نمی‌گذارند. انسان خوشحال کسی است که نعمت‌های خداوند را می‌بیند، ارزش قائل می‌شود و سپاس‌گزار خالق آن‌ها است که در این صورت بنده واقعی‌ است.

تهیه گزارش و تایپ: ایجنت همسفر ژاله، مرزبان همسفر زهرا، راهنما همسفر مریم
تایپ: همسفر مهسا (لژیون سردار)
ویراستاری و تنظیم: همسفر زهرا (دبیر سایت)
ارسال کننده: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر- اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .