جلسه سیزدهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران با استادی مسافر محمدجواد، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر افشین با جلسه " وادی سوم و تأثیر آن بر روی من " پنجشنبه 8 خرداد 1404 ساعت 16 آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، محمدجواد هستم یک مسافر. دستور جلسه این هفته “وادی سوم و تأثیر آن روی من” است. باید دانست هیچ موجودی به اندازهی خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. دستور جلسه میگوید: “باید دانست” و نگفته “شاید نمیدانم”، یعنی من محمدجواد باید بدانم که خودم باید به فکر خویشتن خویش باشم و کسی دیگر نمیتواند مشکلات مرا حل کند. وقتی وارد وادی سوم میشویم و این وادیها را عملیاتی میکنیم، یعنی چه؟ یعنی میخواهیم به صلح و آرامش برسیم. وقتی میخواهیم به صلح و آرامش برسیم، مشکلات شخصی ما را در کنگره کسی نمیتواند حل کند؛ مشکلات شخصی ما فقط به خودمان مربوط است. ما اینجا میآییم که کلید راهمان را پیدا کنیم. یک شاهکلید اینجا در کنگره هست که آن را دریافت میکنیم. به عنوان تمثیل میگوییم: کلید راه، کلید مسیر. و این را من محمدجواد باید بدانم و برای خودم میگویم که هر قفلی، کلید مخصوص خودش را دارد و هیچکس قادر نیست مشکلات شخصی مرا حل کند. من مسافر باید این را بدانم که خودم باید مشکلات شخصیام را حل کنم، داروی خود را سروقت بخورم، سرَم در کار خودم باشد و به کسی کاری نداشته باشم. دقیقاً زمانی که وارد کنگره شدم، اگر واقعاً انسان دلی داشته باشد و خواستهای قوی، یکسری الهامات اینجا سر لژیون میگیرد که واقعاً به آن آرامش میرسد و آن کلید و گنج درون خود را کشف میکند. آقای امین در سیدی غیب گفتند یکسری مشکلات هستند که اصلاً حلشدنی نیستند. واقعاً هم همینطور است؛ میخواهی حلشان کنی (منظورم مشکلات زندگی است). درمان اعتیاد که در کنگره ۶۰ اصلاً حل شد و پروندهاش بسته شد و رفت. ولی یکسری مشکلات هستند که هر چقدر هم سعی و تلاش و کوشش کنی، حل نمیشوند. چرا؟ چون واقعاً آقای مهندس میگوید: “درختان ایستاده میمیرند. وقتی من پذیرفتم که یک معتادم و هیچ راه درمانی هم غیر از کنگره ۶۰ نیست. یک روزی فکر کنم در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش. یک وقتی برویم جلوتر، میبینیم خداوند به خوبی مسئولیت خود را به عهده گرفته: هوا، جریان خون، خیلی خوب دارد مسئولیت خود را انجام میدهد. ولی من محمدجواد، در جامعه یکسری مسئولیتها دارم؛ من هم باید به فکر خودم باشم و کسی نمیتواند مشکلات مرا حل کند به غیر از خودم.

تایپ : مسافر رضا
ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
71