جلسه دوم از دوره اول سری کارگاههای آموزشی، عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی دیدهبان محترم مسافر مهدی صدیقی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر حسن و راهنمای تازهواردینمسافر عباس با دستور جلسه «جشن دیدهبان» پنجشنبه 8 خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که به من این اجازه را داد تا امروز در شعبه ملاصدرا در خدمت شما عزیزان باشم. هفته دیده بان را خدمت جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان، همچنین به همه اعضای کنگره ۶۰ در سراسر کشور، به ویژه اعضای نمایندگی ملاصدرا تبریک عرض میکنم. انشاالله که این جشن بر همه ما مبارک باشد.
ما در استان اصفهان چند سالی بود که جشن دیدهبان را نداشتیم و مثل اینکه گمشدهای بزرگ داشتیم. برگزاری این جشن در سراسر کشور برای شکرگزاری و آموزش گرفتن بود و بچههایی که در این جشن شرکت میکردند، لحظات شیرینی را تجربه مینمودند اما در اصفهان همه چیز محدود و مسدود شده بود که به لطف خداوند بعد از سه سال، امسال نخستین دوره جشن دیده بان برگزار میشود.
اگر بخواهم بگویم چه چیزی گم شده بود، آن حس زیبا و قشنگ و آموزشی بود که از هر جشن دریافت میکردیم. ما باید شاکر باشیم که مجدداً این فرصت فراهم شد تا بتوانیم در استان اصفهان هم جشن بگیریم وگرنه ممکن بود دوباره از دریافت تجارب و آموزشها محروم شویم. شاید بیشتر افراد با دیدهبانان آشنا باشند ولی برای برخی ممکن است این سوال پیش بیاید که اصلاً دیدهبان کیست، شورای دیدهبانان چیست، چگونه دیدهبانان انتخاب میشوند و چه وظایفی بر عهده دارند.ابتدا آقای مهندس یک نفر را انتخاب کردند بعد با مشورت آن یک نفر نفر دوم، بعد نفر سوم و تا نفر چهاردهم این روند ادامه پیدا کرد تا امروز بعد از گذشت ۲۸ سال این ساختار همچنان مستحکم و استوار ادامه پیدا کند. یکی از مهمترین دلایل موفقیت این ساختار، وجود شورای دیدهبانان است.
وظیفهای که یک دیدهبان در شورای دیدهبانی بر عهده دارد، بسیار عظیم و سنگین است. از ویژگیهای بسیار خوب این سیستم، وجود قوانین و مسیرهائی است که در مقایسه با دیگر سیستمهای مشابه، جزء بهترین و سالمترینها هستند. ما در شورا، گاهی برای تصویب یک موضوع مدت سه یا چهارماه، جلسه میگذاریم و روی آن موضوع بحث میکنیم و اگر به جمعبندی کامل رسیدیم، آنوقت به صورت قانون در میآید و به نمایندگیها ابلاغ میشود. در شورای دیدهبانان هیچ مسئلهای بدون بررسی دقیق و بدون در نظر گرفتن همه جوانب تصویب نمیشود. هر یک از ۱۴ عضو شورا دیدگاه خود را مطرح میکند، سپس جنبههای مختلف موضوع بررسی میشود تا قانونی جامع و کامل به تصویب برسد. در روزهای چهارشنبه که آقای مهندس، قوانین جدید را بیان میکنند، این تنها ظاهر کار است ولی در پشت صحنه ساعات زیادی طی شده تا نقاط ضعف و قوت آن به صورت کامل بررسی شود. ممکن است ضعفها را افراد عادی نبینند ولی دیدهبانان آن را به خوبی میبینند و برای همین است که در شورا درباره همه این مسائل بحث و بررسی میشود تا نقاط ضعف پوشش داده شود.علاوه بر این هر دیدهبان وظایفی مخصوص به خودش را هم دارد. مثلاً دیدهبان مالی، رسیدگی به کلیه امور مالی نمایندگیهای کنگره ۶۰، در سراسر کشور را بر عهده دارد که این یک کار بسیار سنگین و پرمسوولیتی است و یا برنامهریزی و مسوولیت امور مربوط به کلیه راهنمایان کنگره۶۰ بر عهده دیدهبان راهنمایان است.
کنگره، ۱۴۰ نمایندگی دارد که در هر نمایندگی تعداد زیادی راهنما فعالیت میکنند و این خود نشان میدهد که چقدر کار، سنگین است. دیگر دیدهبانها هم هرکدام وظایف خاص خود را برعهده دارند.کنگره۶۰ حدود دویستهزار نفر عضو دارد. در این بین، یک نفر هست که خیلی خوب کار میکند. هم در شهر خودش هم در کشور، هم در تمام نمایندگیها شناخته شده است. چندین سال است که فعالیتهای این شخص توسط دیدهبانان رصد میشود، توسط بنیان کنگره ۶۰ دیده میشود. بعد تمامی دیدهبانان به او مرات خوبی میدهند و مشخص میشود که این شخص ظرفیت کسب جایگاه دیدهبانی را دارد، بنابراین به او پیشنهاد میشود و بعد به شورای دیدهبانان معرفی میگردد. باید یک ظرفیت درونی و بیرونی در ما ایجاد شود و تا وقتی به آن ظرفیت نرسیده باشیم هرگز نمیتوانیم در کنگره ۶۰ خدمت کنیم. جالب است بدانید بعضی از افراد آنقدر خوب عمل میکنند، آنقدر خوب آموزش میگیرند و خوب خدمت میکنند که اصلاً خود جایگاه آنها را انتخاب میکند.
وقتی یک نفر خوب عمل میکند، من به عنوان یک دیدهبان میبینم، بعد بنیان کنگره هم میبیند و در ادامه جایگاه برایش مشخص میشود. ما فقط پیشنهاد میدهیم، رأی میدهیم ولی جایگاهها توسط خود سیستم کنگره و ظرفیت آن فرد تعیین میشوند. اگر فرد از ظرفیت لازم برخوردار نباشد، اول به خودش تخریب وارد میکند و بعد ممکن است برای کنگره هم دردسر ایجاد کند. من چندین سال است در کنگره فعالیت میکنم و تجربه دارم و میدانم که کنگره جایی نیست که فقط حال یک نفر خوب شود. یعنی جایی نیست که آدم بیاید و فکر کند حالش خوب میشود و دیگر هیچ مشکلی نیست بلکه باید ببیند چه چیزی باعث بدحالی او میشود.کنگره مکانی است که در آن، حسهائی را تجربه میکنید که در هیچ کجای دیگر نمیتوانید آن را تجربه کنید. خیلی از افراد وارد کنگره میشوند و در سفر اول هنوز خمار هستند و حال خوشی ندارند، ما نه به آنها میگوییم سقوط آزاد و نه میگوییم پاکپاک، چرا که هنوز جایگزین مواد مخدر برای آنها ایجاد نشده است. اگر حال کسی خوب نباشد به هیچ عنوان نمیتواند امواج لذتبخش را درک کند. اگر حال کسی خوب نباشد نمیتواند آموزش بگیرد و جهانبینی برایش هیچ مفهومی ندارد.
وقتی به تعادل رسید، تازه میفهمد در کجا قرار دارد، تازه مسیر برایش روشن میشود.در مسیر ما نیروهای مختلفی هستند. یکسری نیرو هستند که ماموریت آنها این است که در ما حال خوب ایجاد کنند و یکسری نیروی دیگر هم هستند که اصلاً نمیگذارند شخص حرکت کند، مأموریتشان این است که نگذارند ما بفهمیم کجا هستیم و کجا میخواهیم برویم، بنابراین ما باید خیلی مواظب باشیم، چون این موضوع فقط برای سفر اول نیست، بلکه برای سفر دوم، برای جایگاه راهنمایی، برای ایجنت، برای دیدهبان و برای همه ممکن است باشد. تا وقتی کان برای ما حال خوب نداشته باشد نمیتوانیم از آن لذت ببریم. تا انسانی به ما حس خوب ندهد، ما نمیتوانیم از او لذت ببریم. اگر آن حس خوب از بین برود ارتباطها قطع میشود، وقتی ما نتوانیم به آن نقطه برسیم و درک کنیم که کنگره فقط جایی برای خوب شدن حال نیست و نفهمیم چرا حالمان بد شده است، آن وقت نمیتوانیم ادامه بدهیم. ما باید ریشه درد را پیدا کنیم، منِ مهدی اگر امروز حالم بد است باید بگردم و علت آن را پیدا کنم. چرا وقتی در سفر اول بودم، حالم هم خوب بود؟ چرا وقتی در سفر دوم بودم، حالم خوب بود؟ چرا الان که راهنما شدهام، حالم بد است؟ چرا الان که ایجنت شدهام، حالم بد است؟
جایگاه هرگز بد نیست، پس چه چیزی بد است؟ مشکل ما این است که نمیتوانیم واقعیتها را ببینیم. وقتی از سفر اول وارد سفر دوم میشویم، حسی که قبل از آن داشتیم را فراموش میکنیم. باید فلسفه کنگره ۶۰ را بپذیریم، اینکه هر شخصی در هر جایگاهی قرار دارد قابل احترام است و باید فرامین او را گوش کنیم. من ۱۳ سال است که در کنگره هستم همیشه سعی کردم قدر جایگاه خود را بدانم، شاید شخص دیگری باشد که ۱۸ یا ۲۰ سال رهایی دارد و من با توجه به جایگاهم، باید به او بگویم که چه کاری انجام دهد و یا چه کاری را انجام ندهد. اگر آن شخص قبول کرد و کلمه «چشم» را گفت، نشان میدهد که عملش درست بوده و فلسفه کنگره را فهمیده است و همیشه این شخص از حال خوب برخوردار خواهد بود. کنگره، سرزمین لذتهاست و سیستم آن بگونهای طراحی شده که تا آن را قبول نداشته باشید، نمیتوانید از آن لذت ببرید. اگر من با خود گفتم چرا من که ۲۰ سال رهائی دارم باید از مهدی صدیقی که ۱۳ سال رهایی دارد فرمان بگیرم، این چرا حال مرا بد میکند و من پرت میشوم. این یک نیروی بازدارنده است که نباید به آن توجه کنیم.
تمام تلاش کنگره این است که جهانبینی ما بالا رود. چرا ما به جهان بینی نیاز داریم؟ چرا آقای مهندس تاکید دارند که هر شخص باید هفتهای یک سیدی بنویسد؟ چرا یک سفراولی تا چهل سیدی خود را کامل نکند، به هیچ عنوان اجازه ورود به سفر دوم را پیدا نمیکند؟ برای اینکه فلسفه کنگره را متوجه شوم، برای اینکه آموزشهای کنگره را دریافت کنم. چرا که وقتی آموزش گرفتم و جهانبینی من بالا رفت، آن را در زندگیام به کار میبندم، طرز برخورد با آدمها را یاد میگیرم میفهمم که چگونه باید زندگی کنم و از زندگیام لذت ببرم. آقای مهندس دژاکام، استاد امین و دیگر اساتید کنگره، خیلی ساده و راحت به ما جهانبینی را یاد میدهند تا حالمان خوب شود چرا که اگر حالمان خوب نباشد دوباره سراغ مصرف مواد میرویم. آموزش جهانبینی برای کلیه انسانهای کره زمین خوب است چون در این صورت است که حال شخص خوب میشود. حالت که خوب باشد، عقلت درست کار میکند، حالت که خوب باشد از حس خوبی برخوردار خواهی شد و حالت که خوب باشد از زندگی هم لذت خواهی برد و حالت که خوب نباشد، هیچکدام از اینها را نخواهی داشت.
انشاالله همه بتوانیم از آموزشهای ناب کنگره۶۰ استفاده ببریم، آموزشهائی که به زبان ساده برای ما بیان شده است. آموزشهائی که قانون هستی را به ما یاد میدهد.
امیدوارم قدر این نعمت را بدانیم و بتوانیم در کنگره بمانیم و باعث شویم تا دیگر افراد در رنج هم به کنگره هدایت شوند.







تایپ و ویرایش: راهنما مسافر حسین
عکس: مسافر محمود
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1025