با عرض سلام، امروز در خدمت همسفر فاطمه هستیم که قرار است به زودی در جایگاه راهنمایی خدمت کنند. گفتوگویی را با ایشان داشتهایم که توجه شما را به این گفتوگو جلب میکنیم.
همسفر فاطمه و مسافرشان محمدامین با ۱۰ سال تخریب و آنتیایکس مصرفی تریاک کشیدنی وارد کنگره شدند، مدت ۱۰ ماه و ۱۴ روز به روش DST با داروی درمان شربت OT و راهنمایی مسافر جواد از لژیون پنجم و همسفر معصومه از لژیون دوم سفر کردند. ورزش همسفر فاطمه والیبال و ورزش مسافرشان فوتبال میباشد. اکنون مدت ۲ سال و ۹ ماه و ۶ روز است که آزاد و رها هستند.
به ما بفرمایید در کنگره۶۰ چه خدمتها و جایگاههایی را تجربه کردهاید؟ و کدام یک برای شما بار آموزشی بالایی داشته است؟
خدا را شکر، توفیق خدمت در بیشتر جایگاهها در کنگره۶۰ نصیب من شده است. در ابتدای ورودم به کنگره مسئولیتهایی مانند عکاس، مهماندار و میکروفونگردان را به عهده داشتم. پس از آن، مسئول صدور کارت و عضو لژیون سردار شدم. همچنین، ورزشبان ایروبیک در پارک بودم. زمانیکه وارد سفر دوم شدم خدمت خزانهدار لژیون سردار به من سپرده شد که یکی از بهترین و لذتبخشترین تجربههای من در کنگره۶۰ بود. همزمان با خزانهداری، مرزبانی را نیز تجربه کردم. پس از پایان خدمت مرزبانی، جایگاه نگهبانی و دبیری و دنوری را تجربه کردم و در حال حاضر نیز برای خدمت در جایگاه راهنمایی با عشق آماده میشوم. امیدوارم بتوانم آنطور که شایسته کنگره است، در این جایگاه خدمت کنم. خدمت مرزبانی نقطه عطفی در خدمتهای من در کنگره بود. هر خدمتی سطح انرژی متفاوتی دارد؛ اما خدمت مرزبانی برای من سرشار از رشد، آموزش و حال خوب بود. وقتی در کنگره۶۰ خدمتی را میگیریم اضداد با بیشترین توان خود سعی در منحرف کردن ما دارند و این قضیه برای من هم مستثنی نبود. در خدمت مرزبانی با چالشهای زیادی در زندگیام روبهرو شدم شال و خدمت مرزبانی تمام وجود مرا به کنگره و زندگیام پیوند زد، خدا را بابت این اتفاق و این خدمت ارزشمند، هزاران بار شاکرم.
در وادی سوم، دو مطلب مطرح میشود؛ یکی ناامیدی و سکون، دیگری امید و حرکت و تلاش؛ در این خصوص از تجربه خودتان قبل و بعد از ورود به کنگره۶۰ بگویید.
وادی سوم برای من سراسر از آموزش است. هر زمان که در زندگی دچار ناامیدی میشدم هیچ حرکتی در جهت رشد و حال خوب من اتفاق نمیافتاد. وادی سوم برای من وادی خودباوری است، یاد گرفتم تنها کسی که میتواند حال خوش و آرامش را به من هدیه دهد، خودم هستم. زمانیکه تصمیم گرفتم از ناامیدیها فاصله بگیرم، به نور نزدیک شدم و تلاش من برای رسیدن به خواستهها و آرامشم هزار برابر شد. همه ما مسئول زندگی خودمان هستیم نقطهای که در آن قرار داریم، نتیجه افکار و اندیشهای است که در گذشته داشتهایم. حال با قرار گرفتن در مسیر ارزشها، میتوانیم به آیندهای روشن امیدوار باشیم و تلاش کنیم، حرکت کنیم و در مسیر نور باشیم تا به فرمان عقل نزدیک شویم و به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم.

منظور از جمله: «همه انسانها تنها به دنیا میآیند و تنها از دنیا خواهند رفت» چیست؟
انسان بهصورت ذاتی در کره زمین تنها است، یک انسان تنها به دنیا میآید و تنها هم از دنیا میرود. انسان موجود بسیار عجیبی است، نیازمند عواطف، بقا، تولید مثل است و اینها همه وابسته به جمع هستند. بههمین دلیل انسان در درون واقعاً تنهاست و در بیرون از این تنهایی میترسد و این دائما در ضمیر ناخودآگاه ایجاد اضطراب میکند. باید این را در ضمیر خودآگاه بیاوریم و این را باور کنیم، که تنها هستیم. ما برای فرار از تنهایی زندگی کردهایم و این در ضمیر ناخودآگاه ما شکل گرفته است. برای پذیرش این موضوع، باید جهانبینی و روابط خود را بازسازی کنیم. اصل این است که ما باید بپذیریم که در این دنیا تنها هستیم و هیچ گریزی از آن نیست. وقتی برای انسان مشکلی پیش میآید، نباید دنبال مقصر بگردیم، در واقع هیچکس نمیتواند مشکل ما را حل کند.
بفرمایید برای لژیون آینده خود آیا برنامهای دارید تا لژیون پربار و موفقی داشته باشید؟
همیشه از خداوند میخواهم در وهله اول لیاقت خدمت را در این جایگاه به من بدهد. بهنظر من اگر هدف اصلی خدمت باشد و خالصانه و عاشقانه در مسیر خدمتی خود حرکت کنم و زیر سایه آموزشهای کنگره باشم، قطعاً لژیون پرباری خواهم داشت. در حال حاضر تمام تلاشم این است که آموزشها را در لژیون بهطور کامل دریافت کنم و بیشتر در زندگی خود به کار ببندم تا بتوانم خدمتگزار شایستهای برای کنگره باشم.
طراحان سؤال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیوندوم) و همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیوناول)
مصاحبهکننده: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیونسوم)
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیوناول)
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
36