English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم معادلات را در ذهن من تغییر داد

وادی سوم معادلات را در ذهن من تغییر داد

جلسه چهاردهم از دوره اول کارگاه های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی کارون اهواز با استادی مسافر حجت، نگهبانی مسافر مکی و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن بر من» روز پنج شنبه هشتم خرداد ماه در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حجت هستم مسافر. وادی سوم و تاثیر آن بر روی من از آنجا شروع شد که من قبل از ورود به کنگره ۶۰ عالم و آدم را بدهکار خودم می‌دیدم و از دنیا طلبکار بودم. بعد با آموختن وادی سوم در ذهن من جرقه‌ای ایجاد شد و فهمیدم که نه، آن کسی که به عالم و آدم بدهکار است من هستم .همه در مقابل من بدون اینکه وظیفه‌ای داشته باشند به من محبت می‌کنند و من در برابر تمام عالم و آدم وظیفه دارم.من وظیفه دارم که مایحتاج منزل را فراهم کنم اما در منزل کسی وظیفه ندارد برای من کاری انجام دهد. این دیدگاه آرام آرام در من وسعت یافت تا اینکه در محل کار هم حال من خیلی خوب شد .

طوری که رئیس من به من می‌گفت: حجت ،شبیه حجت ۲۰ سال پیش شده‌ای .چرا؟ چون حجت ۲۰ سال پیش از کسی طلبکار نبود. از کسی انتظاری نداشت .وادی سوم معادلات را در ذهن من تغییر داد. ما همه شنیده‌ایم که خود کرده را تدبیر نیست؛ ولی کنگره به من گفت که خود کرده را تدبیر هست. اگر من مسیری را اشتباه رفتم می‌توانم برگردم، آهسته آهسته به اشتباهم پی ببرم و یکی یکی درستشان کنم. نکته اینجاست که همه را با هم نمی‌توان درست کرد.

آرام آرام همانطور که روز اولی که شروع به مصرف مواد کردم فکر نمی‌کردم قرار است به اینجا برسم. ۲۰ سال طول کشید .پس قرار نیست که یک روزه یا چند روزه درست شود. همانطور که جناب مهندس در وادی سوم توضیح می‌دهند ،ما باید از طبیعت الگو بگیریم. همانطور که با کاشتن یک نهال و چند ماه مراقبت از آن نمی‌توان انتظار میوه و محصول داشت؛ اگر می‌خواهم یک درخت به من ثمر دهد حداقل باید ۱۰ سال از آن مراقبت کنم. یک ضرب المثل روسی هست که می‌گوید:« نمی‌شود همزمان به دنبال دو خرگوش دوید».

سفر اول نمی‌شود به تمام خواسته‌ها رسید. در سفر اول باید هم و غم فرد فقط یک خواسته باشد،آن هم درمان اعتیاد. برای شکست دادن غول اعتیاد فقط و فقط باید خودم ایستادگی کنم و به دنبال خواسته‌ام باشم. کما اینکه از کمک و حمایت اطرافیانم هم غافل نگردم. در این وادی یاد می‌گیریم که شیطان همیشه به زیباترین شکل به سمت من می‌آید .در اواسط سفر کمی که حالم بهتر شد افکاری با مضمون جبران خسارت از اطرافیان برای من پیش می‌آید ؛باید بدانم که این همان شیطان است در لباس زیبا. چرا که در سفر اول باید اولویت اول و آخر من درمان باشد و هر تصمیمی که من را از درمان دور کند اشتباه است. در آخر وادی می‌گوید که با آدم‌های صالح مشورت کن، اما تصمیم نهایی را خودت بگیر .گرفتن تصمیم نهایی برای این است که اعتماد به نفس پیدا کنیم .این بسیار مهم است .

متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

عکس و تایپ؛ مسافر سهند

ارسال؛ مسافر مجتبی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .