نشانی در بی‌نشان

دوازدهمین  جلسه از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره‌۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ملایر، با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر وحید، با دستور‌جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من و تولد یک‌سال رهایی مسافر بهرام» روز پنجشنبه ۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در مورد دستورجلسه که وادی سوم است باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند، چیزی که من از این وادی برداشت کردم این است که انسان‌ها اصولا در تفکرات خودشان و در نوع زندگی خودشان دچار مشکل هستند و آقای مهندس برای این‌که این مشکل را برطرف کنند چهارده وادی را طراحی کردند که انسان‌ها بتوانند با اجرایی کردن این وادی‌ها به صلح و آرامش برسند که در وادی اول تفکر را مطرح کردند و در وادی دوم بیهوده نبودن انسان را مطرح کردند و در وادی سوم بحث پذیرش مسئولیت را مطرح م‌کنند که این پذیرش مسئولیت در تمام طبقات جامعه وجود دارد از بچه‌ی یک ساله، دو ساله در نظر بگیرید تا بالاترین مقام سیاسی اجرایی یک مملکت. همه ما سعی می‌کنیم که وقایع را آن‌طور که دلمان می‌خواهد تفسیر کنیم و سعی می‌کنیم از زیر بار مسئولیتی که داریم شانه خالی کنیم و این بحث پذیرش مسئولیت رابطه‌یِ مستقیمی با دانایی انسان‌ها دارد و دانایی انسان‌ها ریشه در دانش و آگاهی آن‌ها دارد هر چقدر که انسان آگاهیش بالاتر باشد بیشتر باشد بحث پذیرش مسئولیت برایش راحت‌تر می‌شود ولی همه ما می‌دانیم که دانستن تنها چندان اهمیتی ندارد. آیا این دانایی و آگاهی ما در مسیر درست است؟ آیا ما را به مسیر درست و به صلح و آرامش هدایت می‌کند؟ یا این‌که ما را از مسیر دور می‌کند؟ خیلی مهم است این‌که افراد در بیرون از کنگره خیلی چیزها را می‌دانند و خیلی آموزش‌ها هست اگر برویم و نگاه کنیم انواع و اقسام آموزش‌ها هست ولی وقتی که آموزش‌های بیرون از کنگره را اجرا می‌کنیم می‌بینیم انسان‌ها هر چقدر بیشتر آن را اجرا می‌کنند انگار به رنج و عذاب و سختی و نا‌آرامی بیشتر نزدیک می‌شوند. ولی هر قدر در کنگره حرکت می‌کنیم و علم کنگره را در زندگی خودمان جاری می‌کنیم می‌بینیم از آرامش، صلح و آسایش برخوردار می‌شویم و این دلیل بر این است که علم کنگره، علم راستینی است و همه ما می‌دانیم که خداوند و هستی بر اساس دانایی و توانایی ما آمده و یک وظیفه و مسئولیتی را برای من رضا در نظر گرفته برای تک به تک ما در نظر گرفته مسئولیتی که ما در آن زمینه به دانایی رسیدیم پس وظیفه من است که چیزی را که مسئولیتش بر گردن من است را به درستی انجام بدهم اگر این کار را به درستی انجام دادم آن موقع سمفونی زندگیم آهنگ دلنشینی می‌نوازد و می‌گوید همه‌ ما در صلح هستیم همه ما در آرامش هستیم ولی وقتی محیط بیرون کنگره را نگاه کنیم آدم‌ها سر هزار تومان سر پنج هزار تومان به یکدیگر فحش می‌دهند با هم درگیر هستند، سر چند میلیون تومان ارث پدری با یکدیگر درگیر هستند، سر یک کلمه حرف با هم درگیر هستند این‌ها علتش چیست؟ همان ناهماهنگ‌بودن انسان‌ها با وظایفی که خداوند برایشان در نظر گرفته و با آن هماهنگ نیستند و اگر ما بخواهیم به وظیفه اصلی خودمان برسیم باید بدانیم که نیروها در هستی دو قسمت هستند یکی نیروهای الهی یکی نیروهای تخریبی اگر این‌ها را بشناسیم آن موقع می‌توانیم سره را از ناسره تشخیص بدهیم، درست را از نادرست تشخیص بدهیم.

همه ما می‌دانیم که هستی بر اساس حرکت و در چرخش است نگاه کنید فصول را، شب و روز را، نگاه کنید تغییرات در طبیعت را، نگاه کنید این طبیعتی که عوض می‌شود و جاری است ولی نیروهای منفی و نیروهای بازدارنده اصولا سکون و عدم حرکت در انسان‌ها به وجود می‌آورند امیدوارم که همه ما این قضیه را متوجه شده باشیم که داریم چه کاری را انجام می‌دهیم، ما در کنگره در این وادی اگر مسئولیت اصلی خودمان را پذیرفتیم و توانستیم آن را درست انجام بدهیم آن موقع سمفونی زندگی هم خوش‌نوا می‌شود زیبا نواخته می‌شود و ما می‌توانیم در صلح و آرامش به سر ببریم همه ما می‌دانیم کاری که نیروهای منفی می‌کنند، اشاره کردم که باعث سکون و عدم تحرک در انسان می‌شوند و وقتی سکون و عدم تحرک به وجود آمد انسان‌ها تبدیل به بیت حشرات می‌شوند و انواع و اقسام مشکلات را برای خودشان به وجود می‌آورند امیدوارم که همه ما بتوانیم در راستای هستی حرکت کنیم و نشانی از خودمان در این بی‌نشان بگذاریم.

تولد آقا بهرام است که بی‌ربط به این دستور‌جلسه نیست و همه شما با بهرام و همسفرشان آشنا هستید به بهرام و همسفرشان و به راهنمای همسفرشان تبریک می‌گویم و در راس به آقای مهندس و شورای دیده‌بان‌ها تبریک می‌گویم، من فکر می‌کنم تلاقی تولد بهرام با وادی سوم بی‌ربط نباشد آنجا که در وادی سوم  می‌گوید اگر انسان با تمام کاوشگران ماهر هم‌نشین بشود اما خودش در آن جهت حرکت نکند هیچ وقت به موضوع واقعی نمی‌رسد. امیدوارم که بهرام این پیام را دریافت کرده باشد همان‌جوری که در پیامش هم آمده که می‌گوید بهرام عزیز قله و فتح آن چندان اهمیتی ندارد اما نشانی از خویشتن در آنجا گذاشتن مهم است باید به شکوه و جلال گذشته بازگردید امیدوارم که به هر حال بتواند در ادامه سفری که شروع کرده و در سفر دوم آمده و خدمت‌گزار شده موفق باشد امیدوارم که به زودی شالش را بگیرد و بتواند خدمت خودش را شروع کند در ادامه دنبال کارهای زمین هم هست و سعی دارد که یک زمین مناسبی گیر بیاورد و بتواند حرکتی انجام بدهد. انشاالله شعبه جدید را بسازیم کارهای زیادی دارد انجام می‌دهد امیدوارم نتیجه بدهد و بتواند از خودش یک نشانی بگذارد. امیدوارم به هر حال راهش را پیدا بکند. از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید بسیار سپاس‌گزارم.

عکاس: مسافر میلاد لژیون ششم

تایپ: مسافر علی لژیون چهارم

تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر