English Version
This Site Is Available In English

اول و پایان راه، از اثر پای ماست

اول و پایان راه، از اثر پای ماست

بهترین نقطه شروع کجاست؟ اصولاً تمام انسان‌ها شاید تا میزان نود و نه درصد تفکرشان بیمار است و اصل قضیه را متوجه نشده‌اند. ما در این‌جا یاد می‌گیریم با گذراندن پله به پله‌ چهارده وادی، تمام خصوصیات افکار و اندیشه‌مان را چگونه تغییر دهیم؛ این شامل سه پله می‌باشد: ۱. پندار نیک که همان تفکر سالم است ۲. گفتار نیک که همان صحبت کردن درست می‌باشد ۳. کردار نیک که همان عمل سالم است.

طبق وادی‌ها، ما یاد می‌گیریم چگونه موجودی هستیم و چه وظایفی بر عهده ماست. در وادی اول گفتیم که با تفکر، ساختارها آغاز می‌شود؛ بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال می‌رود یعنی خداوند ما را به گونه‌ای خلق کرده که باید برای زندگی‌مان برنامه‌ریزی داشته باشیم و برای برنامه‌ریزی باید تفکر کنیم تا بتوانیم به صلح و آرامش برسیم و کارها را درست انجام دهیم.

وادی دوم می‌گوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد. یعنی هیچ‌کدام از ما بیهوده نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم و بگوییم که ما هیچ ارزشی نداریم یا از ما گذشته است.

وادی سوم، یک مرحله دیگر از ما را نشان می‌دهد و می‌گوید باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند یعنی هیچ کس در دنیا به اندازه خود من به فکر من نیست و نمی‌تواند در حل مشکلاتم مرا یاری کند. من معتقدم شاید بتوانم تمام افراد دور و برم را گول بزنم اما مطمئنم که نمی‌توانم خودم را گول بزنم چون بهتر از هر کسی خودم را می‌شناسم و می‌دانم مشکلم چیست و بهتر از هر کسی می‌توانم خودم را در جهت تغییر، به خوبی کمک کنم و تا زمانی که خودم نخواهم راه و مسیرم را تغییر دهم، هیچ کس نمی‌تواند مرا کمک کند. باید یاد بگیرم که تقصیر را گردن دیگران نیندازم و نگویم که مثلاً مادرم به من آشپزی یاد نداد. پس تلاش خودم چه می‌شود؟

اگر بخواهیم کلی نگاه کنیم، نود و نه درصد ما از زندگی خود راضی نیستیم و مدام در حال غر زدن هستیم که چرا سرنوشت من این است؟ چرا باید چنین بیماری داشته باشم؟ چرا باید در خانواده‌ای با این مشکلات به دنیا بیایم؟ یا تقصیر پدر و مادر من است که با یک ژن معیوب به دنیا آمده‌ام و تقصیرها را گردن زمین و زمان و بقال سر کوچه می‌اندازیم. حال سوالی که مطرح است این است که چه کنیم؟ آیا بنشینیم بسوزیم و بسازیم تا خداوند یا شخص دیگری مشکل ما را حل کند و ما هم دائماً در حال فحش و ناسزا گفتن به این و آن باشیم یا با تفکر، صبر و استقامت اقدام به حل مشکلات خود به صورت تدریجی بنماییم و هرگز امید را از دست ندهیم؟

یادمان باشد که همیشه و در همه حال، نیروهای منفی، انسان‌های منفی‌باف و شیطان هستند که با پیام‌های منفی خود ما را از ادامه مسیر باز می‌دارند و می‌خواهند همه چیز را رها کنیم و در گوشه عزلت منتظر مرگ و نابودی باشیم.

کاش ما انسان‌ها با وارد شدن به زندگی شخصی یا وارد کردن شخصی به زندگی‌مان یاد بگیریم جمله «من همینم که هستم» را فراموش کنیم و بپذیریم که مشکل اخلاق و رفتار ما کجاست و دست روی زانو بگذاریم، برخیزیم و شروع  به حرکت در مسیر بهبود کنیم؛ هم برای خود و هم برای شریک زندگی خود.

یادمان باشد؛ با این‌که مسئولیت بر عهده خودمان است ولی از مشورت انسان‌های صالح استفاده کنیم و بدانیم باز هم تصمیم نهایی بر عهده خود ماست. به فرموده جناب مولانا: «اول و پایان راه، از اثر پای ماست.»

نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر پریا، لژیون چهارم، رشته ورزشی دارت 
رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری پارک ارم بیهقی سبزوار
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم لژیون دوم نمایندگی شیخ‌بهایی(دبیر سایت)
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .