جلسه دوازدهم از دوره چهلم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر اردلان و دبیری مسافر شهرام با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من » و در ادامه جشن آزادمردی راهنما مسافر پیمان، روز پنجشنبه 8 خرداد ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. خوشحالم که یکبار دیگر در نمایندگی گیلان، جایگاه استادی را تجربه میکنم و از نگهبان، ایجنت و مرزبانان کمال تشکر را دارم. وادی سوم و تاثیر آن روی من؛ درمان ما در کنگره 60 بر سه قسمت جسم، روان و جهانبینی قرار دارد و بیشترین بار درمان برعهده جهانبینی میباشد. برای اینکه جهانبینی ما رشد کند و به تعادل برسد، یکی از نکات مهم و اصلی آموزش است.
باید آموزش بگیریم تا بتوانیم نگاه خود را به زندگی تغییر دهیم و اگر این تغییر صورت نگیرد، هیچ تبدیل و ترخیصی نیز شکل نمیگیرد، یکی از منابع مهم آموزشی کتاب 14 وادی میباشد، 14 قانون، 14 راه برای رسیدن به خود و بیرون آمدن از تاریکی به سمت روشنایی و اگر به سیدیهای ندانی 1و2 مراجعه کنیم، متوجه خواهیم شد که آقای مهندس خیلی به مهم بودن این وادیها تاکید دارند و ما به اهمیت این وادیها پی خواهیم برد.
بعد از سپری کردن وادی اول که درباره تفکرکردن است، وادی دوم که درباره ناامیدی است و به وادی سوم میرسیم، این وادی در مورد عملگرایی و شناخت خود میباشد، این وادی با یک باید شروع شده است و به این معنا حجت را تمام کرده است که فقط و فقط به این شکل اتفاق میافتد. زمانی که بنده وارد کنگره 60 شدم با یک افکار و نگاه منفی که ساختارش شکل گرفته از اعتیاد بود به کنگره ورود کردم و در مسیر درمان قرار گرفتم با خود فکر میکردم همه باید به من کمک کنند و از همه انتظارات بیجا داشتم، چون فکر میکردم کار بزرگی انجام دادهام.
اگر به من کمک نکنند، من به مسیر قبل ادامه میدهم و همان مصرف کننده سابق میشوم. این دیدگاه من به قضایا بود، ولی در کنگره 60 اصلا چنین چیزی وجود ندارد، اگر قبول کردی درمان شوی که راه درست است و اگر قبول نکنی که تغییر کنی در پایان کار، زندان، تیمارستان و مرگ در انتظار شما است، علم کنگره به ما میآموزد توقعات را از دوش دیگران برداریم و خودمان آنها را تقبل کنیم.
باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند به این معنا، تمام اتفاقاتی که برایت رقم میخورد، خود بانی آنها هستی و اگر میخواهی درمان شوی، بایستی خود این اتفاق را رقم بزنی و با عمل کردن به یک پکیج که عبارت است از مسیر مناسب، روش مناسب و راهکار مناسب، شما به هدف خود خواهید رسید. پدر، مادر و همسر در خدمت شما نیستند، بلکه همراه شما هستند، اگر در شما این تفکر و توقع تغییر کرده باشد، قطعا به هدف خود خواهید رسید و در همه مسائل زندگی خود اعتدال خواهید داشت. این شما هستید که بایستی تمام کارهای خود را انجام دهید، درمان اعتیاد در کنگره 60 با راهنما یا دیگر افراد نیست، بلکه به عهده خود فرد میباشد.
بخاطر همین میگویند، بازیگر اصلی فقط خود فرد میباشد و نه هیچ کس دیگر. مهم است شخص بپذیرد که بایستی در این مسیر حرکت کند، باید به قوانین ایجاد شده برای درمان اعتیاد عمل کند و بایستی بداند هیچ کس نمیتواند فردی را از اعماق تاریکی خارج کند. این وظیفه برعهده خود فرد است و نه راهنما، زیرا راهنما فقط راه را نشان می دهد و همانند یک راوی است و همسر نیز نقش مکمل را دارد و همانند یک بال پرواز، نقشش همراهی مسافر است نه درمان اعتیاد مسافر خود، وظیفه حرکت با خود شخص مصرف کننده می باشد.

خودش بایستی سفر کند و درمان شود، زیرا تخریب موادمخدر به مصرفکننده برخورد کرده است و همسفر بایستی برای آرامش خودش تلاش کند. در تمامی امورات زندگی باید وادی سوم را به کار گرفت، آقای مهندس دژاکام میفرمایند: سه وادی اول شالوده تمام وادیها هستند، اگر بتوانی این سه وادی را اجرایی کنی، بیشتر وادیها را نیز میتوانی اجرا کنی، زیرا بایستی یاد بگیری که تفکر کنی، بایستی آموزش بگیری که از ناامیدی ها خلاص شوی و در ادامه بایستی یاد بگیری که خودت حرکت کنی.
اگر بخواهی مسائل را بر عهده شخص دیگری و یا حتی به خداوند بسپاری، هرگز درمان صورت نمیگیرد یا باید خود قدم برای آموختن برداری یا روزگار به تو میآموزد. قوانین و علوم کنگره 60 برای درمان افراد میباشد و کار این افراد این است که فقط این آموزشها را اجرایی کنند، اگر فردی که وارد کنگره 60 میشود، قوانین کنگره را اجرایی کند قطعا به راحتی درمان میشود و به تعادل و آرامش دست پیدا میکند و تمامی اتفاقات بد زندگیاش به اتفاقات خوب تبدیل میشود، به این معنا که با تغییر به تبدیل میرسد و در نهایت ترخیص صورت میگیرد.

بخش دوم سخنان در خصوص جشن آزادمردی راهنما محترم پیمان است. پیمان انسانی فوقالعاده با محبت و مهربانی میباشد که با مصرف 14 عدد قرص B2 در طول روز، وارد کنگره 60 شد، قبل ورود به کنگره برای این که مصرف شیشه را قطع کند به یکی از کلینیکهای درمان اعتیاد مراجعه کرده بود و آنها B2 را جایگزین کرده بودند. درگذشته پروتکل B2 با محرک ها یکی بود و این امر باعث گردید، فشار زیادی به پیمان متحمل شود. زیرا این دوز مصرفی OT جوابگو نبود و او در چند ماه اول درمانش خماری زیادی را تحمل می کرد و من تا سه ماه اول فقط با حرف و امیدواری او را نگه داشته بودم.
من کاملا این خماری را لمس میکردم اما هر چه جلوتر میرفتیم و میزان دارو بیشتر میشد، حالش رو به تعادل میرفت تا جایی که دیدم حالش بهتر است و از آنجا به بعد سعی کردم برروی ساختن قالب افکاری او کار کنم و بایستی این قالب را میکوبیدم و از اول میساختم و این اتفاق افتاد او بسیار تلاش کرد، درمان شد و در ادامه خدمتگزار شد، مبصر کلینیک شد، راهنمای تازه واردین شد و حال نیز راهنما شده است و چندین سال است که خدمت میکند و امروز تولد آزادمردی او است.
آزاد مردی یعنی کسی که چندین سال ایستاده و به همنوع خودش خدمت میکند و طبق اساس کنگره 60 که کمک فرد رها شده به فرد درحال اعتیاد است و او این عمل را انجام میدهد و لایق این جشن میباشد به همسرش تبریک میگویم با آن که در کنگره حضور ندارد اما همیشه همراه پیمان بوده و به او بسیار کمک کرده و مکمل پیمان بوده است به پیمان نیز تبریک میگویم که هم رهجوی خوبی برای کنگره بوده و هم برای من و بهترینها را برایش آرزو میکنم.
اعلام سفر راهنما مسافر پیمان:

سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر. آخرین آنتیایکس مصرفی B2 متد درمان DST داروی درمان OT، ده ماه و سه روز سفر کردم با راهنمایی آقای محمد. مدت رهایی پنج سال و سه ماه. ورزش در پارک پینگپنگ.
خلاصه سخنان راهنما مسافر پیمان:

در ابتدا از ایجنت و مرزبانها تشکر میکنم که اجازه جشن امروز را دادند، تولد شش سال رهایی ایجنت محترم را تبریک میگویم. از همه دوستانی که مشارکت کردند و من را شرمنده کردند تشکر میکنم. در مورد دستور جلسه البته میدانیم که آقای مهندس دژاکام این وادیها را نوشتهاند. وادی سوم میگوید که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، زمانی که وارد کنگره شدم، راهنمایی انتخاب کردم که از خود من بیشتر به فکر من بود، مسیر درمان را به من نشان دادند.
بهجز همسفرم، خانواده و اعتبار خود را از دست داده بودم، با کولهباری از مشکلات و حال بسیار خراب همانطور که استاد جلسه آقا محمد فرمودند، روزی 24 عدد قرص B2 میخوردم روزی که آمده بودم خجالت میکشیدم این عدد را بازگو کنم و گفتم 14 عدد قرص میخورم. آقا محمد به من کمک کردند از همسفر عزیزشان خانم هانیه تشکر میکنم که در کنار ایشان همراهی نمودند.

زمانی که 6 ماه از سفر اول من گذشته بود و به اجازه آقا محمد در قسمت OT شروع به خدمت کردم، در واقع ایشان بذر خدمتکردن را در دل من کاشت و ازآنجاییکه همه راهنماها میگویند که رهجو بعد از پایان سفر اول میبایست یک سال همراه راهنما بماند تا درمان تکمیل شود. من در اصل چیزی از خودم ندارم، برای همین همیشه از ایشان ممنونم و مدیونشان هستم. در پایان از همه دوستانی که مشارکت کردند و من را شرمنده کردند ممنونم.
رهایی از بند مواد: مسافر آرمین با راهنمایی مسافر اسماعیل

رهایی از بند مواد: مسافر محمدعلی با راهنمایی مسافر هادی

رهایی از بند مواد: مسافر مرتضی با راهنمایی مسافر میکاییل

تایپ: مسافر صالح لژیون چهارم و مسافر نعیم لژیون دوم
ویرایش: مسافر مهدیالف لژیون پنجم
عکس و ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
336