دومین جلسه از دور سیزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران و همسفران با دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن روی من" با استادی راهنمای محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر امیر در روز پنج شنبه 8 خرداد ماه 1404 راس ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

میرسند آنان که مشتاق رسیدن و سیراب شدن بودند، آنانی که از سکون به در نمی آیند، هرگز نخواهند رسید.
خدای بزرگ را شاکرم که پس از گذشت حدود یک سال، فرصتی فراهم شد تا مجدداً در جایگاه استادی بنشینم و از این جایگاه، توفیق آموزش و یادگیری داشته باشم. امروز، روزی خاص برای نمایندگی بیرجند است؛ چراکه علاوه بر دستور جلسه امروز که شامل دو بخش میباشد، در بخش دوم، جشن تولد دو تن از مرزبانان گرامی، جناب آقای "شاه مراد" مرزبان شعبه و جناب آقای "محمدجواد" مرزبان پارک را برگزار خواهیم کرد.
برای دوستان تازه وارد، آرزوی دریافت آموزش و الهام از این جلسه را دارم و امیدوارم این جلسه و این تولد، نقطه عطفی در ادامه مسیر سفر اولشان باشد.
اما در بخش اول جلسه، موضوع "وادی سوم" با عنوان باید دانست هیچ موجودی به اندازهی خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند مورد بحث قرار میگیرد. دو جلسه در رابطه با این وادی صحبت شد، اما امسال برای من مفهوم "خویشتن خویش" رنگ و بوی متفاوتتری داشت. پرسش این است که خویشتن خویش چیست یا کیست؟ آیا چیزی درون من است؟ یا اطراف من؟ بخشی از هستی است یا چیزی ورای آن؟
چند وقت پیش کلیپی دیدم که در آن از خداوند پرسیده میشد: نفسهای موجود روی کره زمین چندتا هستند؟ خداوند پاسخ میداد: فقط یکی. و آن هم خودت هستی. باقی چیست؟ فقط من و توییم و غیر از ما کسی وجود ندارد. این سخن به این معناست که اگر من کاری انجام میدهم، پیامد آن، پیش از آن که متوجه دیگران باشد، به خود من بازمیگردد. اگر عصبانی باشم، این عصبانیت به خود من آسیب میزند. اگر محبتی میکنم، باز هم بازخوردش به خودم برمیگردد.
نفس انسان، بخشی از موجودیت خداوند است. اگر میخواهیم به خداوند نزدیک شویم، شاید راه حل این باشد که صفات الهی را در خودمان تقویت کنیم. خداوند صادق است، ما نیز اگر صادق باشیم، به او نزدیک میشویم. خداوند تواناست، ما هم اگر توانمند شویم، به او نزدیکتر میشویم. صفات الهی در ذات نفس انسان وجود دارد. اما بازیهای زندگی و شرایط هستی، گاهی ما را از یاد خود و خدا غافل میسازد و درگیر مسابقاتی میکند که برندهای ندارند؛ مانند مسابقه قدرت، ثروت یا مقام. اگر برای رسیدن به قدرت بخواهیم زیر پای دیگران را خالی کنیم و آنها را نردبان صعود خود قرار دهیم، در واقع خود را در فشار و سقوط قرار دادهایم. اما اگر بخواهیم دست دیگران را بگیریم و با کمک به آنها بالا برویم، در ظاهر ممکن است کمک به دیگری باشد، اما در حقیقت دستی که ما را بالا میبرد، دست خود ماست. این برداشت شخصی من از وادی سوم در سال جاری بود.
در پایان وادی سوم، کتاب «عشق» یک جمعبندی دارد که توصیه میکنم دوستان حتماً آن را مطالعه کنند. این جمعبندی تأکید دارد که مسئولیت زندگی، فقط و فقط بر عهده خود ماست. شاید برخی بیماریها منشأ ژنتیکی داشته باشند؛ ممکن است پدر یا مادر ما مصرفکننده نبوده باشند، اما همانگونه که در کنگره ۶۰ آموختهایم، سیستم بیوشیمی بدن میتواند از طریق اندیشههای منفی و رفتارهای ضد ارزشی نیز آسیب ببیند. این تغییرات ژنتیکی ممکن است به فرزندان منتقل شود. اما در نهایت، چه بیماری مستقیماً از والدین به ما منتقل شده باشد و چه از عوامل دیگر نشأت گرفته باشد، بار اصلی آن بر دوش ماست.
مهم نیست چه کسی مقصر بوده؛ مهم این است که اکنون، راهحل در دست من است. بیماری اعتیاد، باری است بر دوش من، و این من هستم که باید تصمیم بگیرم آن را زمین بگذارم یا همچنان با خود حمل کنم. بیایید مسئولیت رفتارهایمان را بپذیریم، با افراد کاربلد در هر زمینه مشورت کنیم. اگر میخواهیم در کاری موفق شویم، از کسانی مشورت بگیریم که خودشان به موفقیت رسیدهاند؛ چه در کسب وکار، چه در درمان اعتیاد و چه در سایر زمینهها. اما در نهایت، تصمیم نهایی با خود ماست. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم درمان را آغاز کنیم و به سرانجام برسانیم.
اگر خواستهای درگیر "اما و اگر" شود، دیگر خواستهای عمیق نخواهد بود. خواسته عمیق آن است که برای رسیدن به آن، از پیش برنامهریزی کنیم، تلاش کنیم و به موقع در مسیر آن قرار بگیریم. در پایان، امیدوارم جشن و جلسهای خوب و پربرکت داشته باشیم. تولد عزیزان، آقای شاهمراد و آقای محمدجواد را تبریک عرض میکنم.
در ادامه جشن تولد مسافران محمدجواد و شاهمراد بشرح زیر برگزار گردید:
سخنان راهنمای محترم مسافر حامد:

در ابتدا به مسافران عزیز، راهنمایان عزیزشان، همچنین به همسفران ایشان و راهنمایان گرامی همسفرانشان تبریک می گویم و سپاس گزارم. امیدوارم در ادامه مسیر، چه در سفر دوم و چه در مراحل بعدی، همچنان خدمتگزار و پرتلاش باقی بمانند و برکات این خدمتها در زندگی شخصیشان جاری شود. امیدوارم این نعمتی که نصیب شعبه بیرجند شده، قدردانش باشیم؛ هم قدردان OT باشیم، هم قدردان سفرمان و محکم به آن بچسبیم. حداقل کاری که پس از سفر میتوان انجام داد، انجام آزمایش و سپس خدمت است.
هر دو عزیز، مرزبان و خدمتگزار هستند.امیدوارم برکت خدماتشان در مرزبانی و سایر بخشها به خانواده و زندگی شخصیشان بازگردد. در پایان، امیدوارم جشن خوبی داشته باشیم و دوستان نیز در سفرشان استوار و خدمتگزار باقی بمانند.
سخنان مرزبان محترم پارک مسافر محمد جواد:

بنده نیز در این لحظه آرزو میکنم روزی برسد که تمامی انسانهای روی زمین به صلح و آرامش برسند. آرزو دارم خودم نیز به آن صلح و آرامش درونی برسم. بسیار خوشحالم که این جایگاه را با کمک تکتک شما عزیزان تجربه کردم. اگر شما نبودید، من هم امروز اینجا نبودم. از تمامی بخشهای کنگره، بهویژه بخش همسفران، تشکر ویژه دارم. نمایندگی بیرجند در بخش همسفران، واقعاً درخشان و مایه افتخار مسافران است.
از ایجنت محترم، راهنمایان همسفران و خدمتگزاران عزیز تشکر میکنم. همچنین از راهنمایان خودم و دیگر عزیزانی که در این مسیر برایم زحمت کشیدند، سپاسگزارم. امیدوارم همه شما عزیزان این جایگاه زیبا را تجربه کنید. از آقای مهندس بابت طراحی این ساختار منظم و دقیق نیز تشکر می کنم. من اصولاً هرجایی را نمیپذیرم، اما کنگره جایی بود که از همان ابتدا با دلم هماهنگ بود.
سخنان مرزبان محترم مسافر شاه مراد:

امیدوارم که تمام مسافرینی که وارد کنگره میشوند در کنار همسفرانشان سفر خود را به پایان برسانند تا سفر خوبی داشته باشند. از تمامی مسافران و همسفران و خدمتگزاران که باعث شدند من در این جایگاه خدمت کنم، تشکر ویژه دارم و امیدوارم همه شما این جایگاه را تجربه کنید.
سخنان راهنمای همسفران:
آنچه کاشتهاید رشد خواهد نمود و تمامی دشتها را سرسبز خواهد کرد. خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار دارم تا پیام رهایی و تولد این عزیزان را به گوش همه برسانیم. این عزیزان وادی سوم را درک کردند و فلز وجودی خویش را تغییر دادند تا به این حال خوش رسیدند. امیدوارم در ادامه مسیر بدرخشند.
سخنان همسفر شاهمراد:
از آقای مهندس سپاس گزارم که چنین مکان مقدسی را فراهم نمودند تا من و مسافرم این لحظه و حال خوش را تجربه کنیم. همچنین از تمام کسانی که این جشن باشکوه را برگزار کردند کمال تشکر را دارم.
سخنان همسفر محمدجواد:
خدای خودم را شاکرم که این روز وصف نشدنی را تجربه می کنم. زندگی ما در زمان تخریب مسافرم بسیار آشفته بود، ولی اکنون به لطف آموزش های کنگره آرامش را با تمام وجود لمس می کنیم. امیدوارم بتوانم قدردان تمامی عزیزانی که باعث این تغییرات در زندگی ما شدند، باشم و این لطف بزرگ را جبران نمایم.
سخنان فرزند همسفر شاه مراد:
از آقای مهندس دژاکام، راهنمای پدر و مادرم و تمامی عزیزانی که باعث شدند تا پدرم به رهایی برسد، متشکر و ممنونم.
سخنان فرزند همسفر محمدجواد:
از آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم که به ما هنر زندگی کردن را آموختند و از راهنمایان پدر و مادرم به دلیل آموزش های خوبشان ممنونم و در پایان از خدای خوبم سپاسگزارم که حال پدر و مادرم خوب است و در سلامتی به سر می برند.
تایپ: مسافر جواد لژیون سوم
عکاس: مسافر محمدحسن لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
169