آقای مهندس در ابتدای سی دی انعکاس، با استادشان صحبت میکنند که مربوط به ۲۷ سال پیش است.
آقای مهندس به استادشان میگویند: من به تلاش خود ادامه میدهم؛ اما گاهی بسیار غمگین میشوم از اینهمه نامردیها و نامردمیها درصورتیکه ریشه اصلی خودمان هستیم.
رابطه دیگران با ما مربوط به انعکاس خود ما است، میگویند ما در هر نقطه در هرجایی از زندگی قرار داریم، دو شرط وجود دارد یا در حال آموزش دیدن هستیم یا تقاص کارهای بدمان را پس میدهیم.
زندگی مثل بحری بیکران است که نه آغاز و نه پایانی دارد. میگویند ما؛ باید از غم و ناراحتیهای زندگی که باعث پیشرفت و یا سقوط میشوند نردبانی بسازیم و از آن بالا برویم. ما در زندگی غمهای زیادی داریم؛ مثل از دست دادن سلامتی، مال، عزیزان و اگر بخواهیم به غم در زندگی پایان بدهیم؛ باید ایمانمان را قوی کنیم و به دانش برسیم، درست است غم کلاً از بین نمیرود؛ اما میتوان آن را کمتر کرد.
شادیها نیز لحظهای و عمرشان کوتاه است؛ مثلاً قصد خرید چیزی راداریم در ابتدا خوشحال هستیم؛ ولی بهمرور مزهاش از بین میرود؛ پس ما برای به دست آوردن تلاش میکنیم؛ ولی برای نگهداشتن آن اینطور نیست.
آقای مهندس چنین میفرمایند: درد و رنج بشر از دانشهای کشف نشده است. درنهایت چیزی که به ما انرژی و امید میدهد که شادباشیم، خود ما هستیم، تفکر و اندیشه ماست که تعیین میکند چگونه با لحظات غم و شادی و مشکلات برخورد کنیم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهسا (لژیون نهم)
منبع: سیدی انعکاس
رابط خبری: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهسا (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر معصومه رابط خبری
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
68