پنجمین جلسه از سی و ششمین دوره کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 شعبه نیمایوشیج بهشهر به استادی مسافر جواد و نگهبانی مسافر هانی و دبیری مسافر حجت در روز پنج شنبه مورخ 1404/03/08 راس ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر.از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که امروز در این جایگاه هستم.از آقا رضا راهنمای گرامی لژیون هشتم خیلی ممنونم که این جایگاه را در اختیارم قرار دادند. در مورد وادی سوم بخواهم بگویم .قبل از آشنایی با کنگره مشکلات به نوعی بود که مسئولیتش را از خود سلب می کردیم و سمت درمان هایی می رفتیم که اصلا جوابی هم نمی گرفتیم .حتی متدهای متنوعی هست که خیلی از افراد به سراغش رفتند.حتی من متادون را در سالهای متوالی مصرف کردم و بدتر شدم و خیلی موارد که مرا جذب کنگره کرد .خیلی از افراد محله ما بودند که سمت کنگره آمدند .تعدادی هم درمان نشدند.زمانی بود که سی دی نمی نوشتند و البته الگوهای خوبی برای من نبودند .به عبارتی من نمی توانستم آن الگوها را درست انتخاب کنم.تعدادی از افرادی که خوب درمان شدند باعث شد که به سمت کنگره گرایش پیدا کردم .مثلا دوست برادرم آقا الله قلی که سالهای متمادی در کنگره هستند، و مراودت شغلی هم با هم داشتند ،از این طریق فهمیدم که کنگره ای هستند،در نتیجه برای من الگوی مناسبی شد تا به این باور برسم انسانهایی هستند که در کنگره درمان بشوند.اتفاق جذابی بود که برای من افتاده بود.چون انتخاب کردم و آمدم به کنگره .از من استقبال کردند و البته خودم درست سفر کردم .هرچه که داشتم بیرون از کنگره گذاشتم .منیت ها و خیلی از آدمهایی که با هم بودیم .مسئولیت خودم را پذیرفتم .در این وادی قید شد باید دانست، خیلی از سختی ها و موانع جلو ما است وبه نظر من بیشتر موانع افکار منفی است.خیلی ها می آیند در کار تو دخالت کنند برای من این مسائل اتفاق افتاده و من حرف راهنمایم را گوش کردم هم در بخش مواد و هم سیگار و پاسخ هم گرفتم .پله به پله که پیش می رفتم حالم بهتر می شد.داشتن همسفر،مکمل درمانم بود .هم برای خودم و هم برای خودش .چه در سفر اول و چه سفر دوم .هرچند برای من سفر دوم وجود همسفر تاثیر مهمتری داشت.این حال خوبم را مدیون مهندس دژاکام و استاد امین و همه خدمتگزاران همین شعبه از ایجنت و مرزبانان و راهنماهای محترمم هستم . من در سفرم دوست داشتم با همه ارتباط خوبی داشته باشم و به دنبال پیوند محبت و دوستی بودم و هیچ وقت نمی خواستم نیروی منفی به دیگران القا کنم.تمایل داشتم از تازه واردین که به کنگره قدم می گذاشتند چیز خوبی ببینم .بدی ها و حرفهای منفی به این عزیزان منتقل نشود.بدون شک حس خوب متقابل بین ما ایجاد می شود.خداوند را شکر میکنم امیدوارم در مسیر کنگره باشم .از تمام بچه ها تشکر می کنم .مورد دیگر اینکه می بینم بعضی ها بعد از رهایی به کنگره نمی آیند، ولی من اینطور نیستم.من چند مدتی اگر به کنگره نیایم حالم نامتعادل می شود .بخشی از حال خوش و ارتقا روحی من از طریق کنگره صورت می گیرد.انرژی عالی که از کنگره می گیرم .آموزش هایی که از کنگره می گیرم در کار، شغلم و روابط عمومی من تاثیرات بسزایی گذاشته است.اثراتش بعد از چند وقت به زندگی من برمی گردد.باز هم خداوند را شاکرم .ان شالله در این مسیر بمانیم و امیدوارم مستدام باشید.از اینکه به حرفهای من گوش کردید سپاسگزارم .

عکس: مسافر محمدرضا لژیون 6
تایپ: مسافر محمد جواد لژیون 8
بارگذاری: مسافر علی لژیون 3
- تعداد بازدید از این مطلب :
138